دفع بلا با دعا

اميرالمؤمنين (عليه السلام) در «نهج البلاغه» مى‌فرمايد: وَادْفَعُوا أمْواجَ الْبَلاءِ بِالدُّعاءِ. «1»

گرفتارى‌هاى پى در پى و ممتدّ را با دعا و درخواست دور نماييد.

هم اكنون پس از گذشت صدها سال از اين جمله حكيمانه، دانشمندان بزرگ جهان، هيجانات ممتدّ را عامل بيمارى زايى مى‌دانند.

از نظر بالينى و تجربى مسلّم شده است كه محرّكات هيجانى پى در پى و متوالى در افراد مستعد مى‌تواند به بيماريهاى عضوى منجر شود!

در هر صورت، دعا و راز و نياز عامل مؤثّرى در پيشگيرى از بسيارى از امراض و هم داروى بسيار پرقدرتى براى علاج قسمتى از آلام و دردها و مصايب است.

حضرت زين العابدين (عليه السلام) پنجاه و هفت سال عمر خود را در ميدانى از بلاها و خطرها و آلام و مصايب و شدايد گذراند. دو سال آخر حكومت حضرت مولى الموحّدين اميرالمؤمنين (عليه السلام) را كه همراه با طوفان جنگ صفّين و نهروان و جنايات بى شمار بنى اميّه بود درك كرد، سپس در مركز حوادث بسيار سخت ده ساله عمر عمويش امام مجتبى (عليه السلام) بود. آنگاه با آلام و رنج‌ها و سختى‌هاى ده ساله آخر عمر پدر بزرگوارش سيدالشهداء (عليه السلام) روبرو شد و بقيّه عمر خود را پس از حادثه عجيب كربلا و اسارت اهل بيت به مدّت سى و پنج سال در حوزه‌اى از سختى‌هاى ناگوار و مصايب بى شمار و مظالم سخت و اعمال ناپسند حكّام مروانى گذراند، ولى در تمام آن مدّت كه مساوى با ولادت تا شهادت حضرتش بود، از هيجانات عصبى و آلام شكننده درونى و امراض خطرناك عضوى و بدنى در امان بود، چرا كه تمام‌ لحظات عمرش را با تكيه بر حقّ و اتّكال به حضرت ربّ و دعا و مناجات و راز و نياز و خدمت به بندگان پروردگار گذراند و تمام امواج بلا را با قدرت دعا و قوّت عبادت و ناله‌هاى جانسوز سحر شكست و در طوفان آن همه حادثه و بلا به پيشگاه حضرت حق عرضه مى‌داشت: «خدايا! مرا چون كسى قرار ده كه عمرش را دراز و كردارش را نيكو گردانيده‌اى». «2»

وحشى بافقى به پيشگاه حضرت محبوب از باب راز و نياز و مناجات و دعا عرضه مى‌دارد:

خوشا حال دل آن كس در اين كوى‌

كه چوگان تو مى‌گرداندش گوى‌

فلك گوىِ سرِ ميدان آن است‌

كه گويش در خم آن صولجان‌ «3» است‌

به چوگان هوا داريم گويى‌

هوس گرداندش هر دم به سويى‌

بكش از دست، چوگان هوا را

شكن بر سر، هوا جنبان ما را

ببر از ما هوا را دست بسته‌

كه ما را سخت دارد سرشكسته‌

هواهايى كه آن ما را بُتانند

بهشت جسم و دوزخ تاب جانند

دلِ چون كعبه را بتخانه مپسند

حريم توست با بيگانه مپسند

پانوشت

(1)- نهج البلاغه: حكمت 146.

(2)- بحار الأنوار: 95/ 91، باب 6، حديث 2؛ المصباح، كفعمى: 599؛ مصباح المتهجّد: 593.

(3)- صولجان: چوگان (چوب بلند سر كجى است كه در بازى گوى به كار برند).

خلاصه خطبه 72 نهج البلاغه

شهادت جانگداز امام رضا (ع) را خدمت تمام شیعیان جهان و امام زمان (عج) تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.

خلاصه خطبه 72 (چگونگی فرستادن درود بر پیامبر اکرم (ص))

بار خدایا! بهترین درودها و پربارترین برکت ها را خاص بنده و پیامبر خود گردان، که خاتم پیامبران پیشین است و گشاینده درهای بسته رحمت بر مردم زمین. آشکارکننده حق با برهان، فرونشاننده طغیان و درهم کوبنده شوکت گمراهان. وحی تو را به گوش جان شنوا و عهد تو را نگهبان، و در راه اجرای فرمان تو روان. چندان که چراغ جویندگان حق را فروغ بخشید، و بر سر راه گمراهان چون خورشیدی درخشید. او برای تو امانتداری درستکار است. گواه تو در روز قیامت، برانگیخته تو به رسالت و فرستاده تو بر آفریدگان و امت است.

خدایا! سایه عنایت خود را بر او بگستران؛ و به فضل خویش پاداش او را فراوان گردان. بنیاد شریعتی را که نهاد از دیگر بناها بالاتر بر و مرتبه او را نزد خویش گرامیتر و نور شریعت او را در سراسر گیتی بگستر، و پاداش پیامبری او را گفتار پسندیده و شهادت پذیرفته قرار بده.

حکمت 150 نهج البلاغه

شهادت جانگداز رسول اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) را خدمت تمام مسلمانان جهان و امام زمان (عج) تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.

حکمت ۱۵۰ نهج البلاغه

امام علی (ع) به مردی که از او خواست تا پندش دهد فرمود: از آنان مباش که به آخرت امیدوار است بی آنکه کاری سازد، و به آرزوی دراز توبه را واپس اندازد. درباره دنیا چون زاهدان سخن گوید، و در کار دنیا راه جویندگان دنیا را پوید. اگر از دنیا به او دهند سیر نشود، و اگر از آن بازش دارند قانع نگردد. در سپاس آنچه به او داده اند ناتوان است، و از آنچه مانده فزونی را خواهان. از کار بد باز می دارد و خود باز نمی ایستد، و بدانچه خود نمی کند فرمان می دهد. نیکوکاران را دوست می دارد و کار او کار آنان نیست، و گناهکاران را دشمن می دارد و خود یکی از آنان است. مرگ را خوش نمی دارد چون گناهانش بسیار است و بدانچه به خاطر آن از مردن می ترسد (گناه) در کارست. اگر بیمار شود پیوسته در پشیمانی است و اگر تندرست باشد سرگرم خوشگذرانی. چون عافیت یابد به خود بالان است و چون گرفتار بلا شود نومید و نالان. اگر بلایی به او رسد به زاری خدا را خواند و اگر امیدی یابد مغرور روی برگرداند. در آنچه درباره آن به گمان است (لذت های این جهان) هوای نفس خویش را به فرمان است، و درباره آنچه یقین دارد (بودن سعادت در زهد و طاعت) در چیرگی بر نفس ناتوان. اگر بی نیاز شود سرمست گردد و مغرور، و اگر مستمند شود مأیوس و رنجور، چون کار کند در کار کوتاه است و چون بخواهد بسیار خواه است. چون شهوت بر او دست یابد گناه را مقدم سازد و توبه را واپس اندازد. آنچه را مایه عبرت است وصف کند و خود عبرت نگیرد، و در اندرز دادن مبالغه کند و خود اندرز نپذیرد. در گفتن، بسیار گفتار و در عمل، اندک کردار. در آنچه ناماندنی است (متاع این جهان) خود را بر دیگری پیش دارد، و آنچه را ماندنی است (کردار نیک) آسان شمارد. غنیمت (بندگی خدا) را غرامت (معصیت) پندارد و غرامت را غنیمت انگارد. از مرگ بیم دارد و فرصت را وامی گذارد. گناه جز خود را بزرگ می انگارد و بیشتر از آن را که خود کرده، خرد به حساب می آورد؛ و از طاعت خود آن را بسیار می داند که مانندش را از جز خود ناچیز می پندارد. به سود خود بر دیگری حکم کند و برای دیگری به زیان خود رأی ندهد، و دیگران را راه نماید و خود را گمراه نماید. پس فرمان او را می برند و او نافرمانی می کند. و حق خود را به کمال می ستاند و حق دیگری را به کمال نمی دهد. از مردم می ترسد نه در راه طاعت خدا و از خدا نمی ترسد در راه طاعت بنده ها (حکمت 150).

خلاصه خطبه 49 نهج البلاغه

میلاد با سعادت امام موسی کاظم (ع) را خدمت تمام شیعیان جهان و امام زمان (عج) تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

خلاصه خطبه 49 (صفت­ های خدا)

ستایش مخصوص خداست که کارهای مخفی را می­داند؛ و نشانه های روشن، او را شناساند و چشم بینا نمی تواند او را ببیند. در برتری از همه پیش است و هیچ چیز برتر از او نیست، و در نزدیک بودن چنان است که چیزی نزدیک تر از او نیست. خردها را بر چگونگی صفات خود آگاه نساخته است. اوست که نشانه های هستی بر او شاهدی آشکار است و از آنچه منکران درباره او می گویند مبراست.

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

چنگ در پیمان های کسانی درآورید که چشم وفا از ایشان دارید (حکمت 155).

آن که به کار کسانی خشنود است، چنان است که در میان کار آنان بوده است، و هر که در باطلی پا نهاد، دو گناه بر گردن وی افتاد، گناه کردار و گناه خشنودی بدان کار (حکمت 154).

شکیبا پیروزی را از دست ندهد اگر چه زمانی بر او بگذرد (حکمت 153).

هر بختیاری را بخت برگشتنی است، و آنچه برگشت پنداری که نبوده و نیست (حکمت 152).

هر کس را سرانجامی شیرین یا تلخ است (حکمت 151).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 9

چیزی را که بهره همه مردم در آن یکسان است به خود اختصاص نده و نسبت به چیزی که باید به آن توجه کنی غفلت نکن. به هنگام خشم خویشتندار باش و تندی نکن تا خشمت آرام شود. چنین قدرتی بر خود نیابی جز اینکه فراوان به یاد آوری که در راه بازگشت به سوی کردگاری.

بر تو واجب است به خاطر داشتن آنچه بر حاکمان پیش از تو گذشته است یا اثری که از پیامبر ما (ص) بجاست یا واجبی که در کتاب خداست. پس اقتدا کن بدانچه دیدی ما بدان رفتار کردیم و بکوش در پیروی از آنچه در این عهدنامه برعهده تو نهادیم. و من از خدا می­خواهم که من و تو را در انجام آنچه خشنودی او در آن است، توفیق دهد. و این که کار من و تو را به سعادت به پایان رساند و شهادت نصیبمان گرداند.

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

هر که بر مُلک دست یافت تنها خود را دید و از دیگران رو بتافت (حکمت 160).

آن که خود را در جاهایی که موجب بدگمانی است نهاد، آن را که گمان بد بدو برد سرزنش نکند (حکمت 159).

برادرت را با نیکی به او سرزنش کن، و گزند وی را با بخشش به وی بازگردان (حکمت 158).

شما را نمایاندند اگر می دیدید، و راه نمودند اگر می یافتید، و شنواندند اگر می شنیدید (حکمت 157).

آنان را اطاعت کنید که در ناشناختنشان عذری ندارید (حکمت 156).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 8

از ریختن ناحق خون مردم بپرهیز زیرا گناه بزرگی است و کیفر شدیدی در پی دارد و نعمت را از بین می­برد و عمر را کوتاه می­کند و خدا در روز قیامت ابتدا در مورد قتل­هایی که مردم انجام داده­اند داوری می­کند. پس حکومت خود را با ریختن خونی به حرام نیرومند نکن زیرا این امر قدرت را به ناتوانی می­کشاند و دولت را از صاحب آن به فرد دیگری می­رساند. اگر کسی را به ناحق بکشی نزد من و خدا عذرت پذیرفته نیست و باید قصاص شوی.

از خودپسندی و دوست داشتن ستایش بپرهیز زیرا این امور از بهترین فرصت­های شیطان است تا عمل نیکوکاران را نابود سازد. از منت گذاشتن به رعیت بعد از نیکی کردن به آنها، بزرگ شمردن کاری که انجام داده­ای و خلف وعده بپرهیز زیرا منت نهادن ارج نیکی را از بین می­برد و بزرگ شمردن کار نور حق را خاموش می­گرداند و خلف وعده خشم خدا و مردم را برمی­انگیزاند. از عجله در کارهایی که هنگام انجام آن نرسیده بپرهیز و هر کاری را به موقع انجام بده.

سخنان حکمت آموز از حضرت علی (ع)

آفریده را فرمان بردن نشاید آنجا که نافرمانی آفریننده لازم آید (حکمت 165).

آن که حق کسی را گزارد که حقش را به جا نیاورد، به بندگی او اعتراف کرده است (حکمت 164). زیرا بندگی فروتنی بی چشم داشت مزد است.

فقر بزرگتر از مرگ است (حکمت 163).

آن که راز خود را نهان داشت، اختیار را به دست خویش گذاشت (حکمت 162).

هر که خودرأی گردید به هلاکت رسید، و هر که با مردمان مشورت کرد خود را در خرد آنان شریک ساخت (حکمت 161).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 7

حاکم خویشاوندانی دارد که خوی برتری جویی دارند و در معامله­هایشان انصاف کمی دارند. ریشه ستم اینان را با بریدن اسباب آن بکن. حق را از آن هر کسی هست برعهده بگیر و در این باره شکیبا باش و این شکیبایی را به حساب خدا بگذار. اگر رعیت بر تو گمان ستم برد، عذر خود را با آنان در میان بگذار و با این کار آنان را از بدگمانی خارج کن.

از صلحی که دشمن تو را بدان خواند و رضای خدا در آن باشد، دوری نکن زیرا که آشتی سربازان تو را به آسایش رساند و تو را از اندوه برهاند و شهرهایت ایمن ماند. از دشمن خود پس از آشتی بپرهیز که بسا دشمن به نزدیکی گراید تا غفلتی یابد و کمین خود بگشاید. پس دوراندیش باش و به راه خوش­گمانی مرو، و اگر با دشمنت پیمانی بستی به عهد خویش وفا کن. مبادا سختی پیمانی که بر عهده­ات است و عهد خدا آن را بر گردنت نهاده، تو را بر به­هم­زدن آن پیمان وادارد.

کلماتی قصار از حضرت علی (ع)

ترک گناه آسانتر از توبه کردن است (حکمت 170).

برای کسی که دو دیده اش بیناست، بامداد روشن و هویداست (حکمت 169).

مرگ نزدیک است و همصحبتی دنیا اندک (حکمت 168).

خودپسندی مانع ازدیاد کمال است (حکمت 167).

مرد را سرزنش نکنند که چرا حق خود را دیر درخواست نمود، بلکه او را عیب کنند که دست بدانچه از آن او نیست گشود (حکمت 166).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 6

بخشی از وقت خود را به کسانی که به تو نیاز دارند اختصاص بده. در مکانی عمومی بنشین و حرف­های سخنگوی آنان را بشنو، و درست سخن نگفتن آنان را تحمل کن. آنچه می­بخشی چنان ببخش که برایت گوارا باشد و آنچه باز می­داری با مهربانی همراه شود. وظایف تو عبارتند از: پاسخ گفتن به عاملان وقتی که کاتبان نتوانند نامه­ها را برسانند؛ برآوردن نیاز مردم در روزی که از تو درخواست می­کنند؛ انجام کار هر روز در همان روز؛ انتخاب بهترین اوقات برای عبادت. باید واجبات دین را انجام بدهی و دینت را برای خدا خالص گردانی. هنگامی که با مردمان نماز می­خوانی چنان بخوان که نه آنان را فراری دهی و نه نماز را ضایع کنی، چرا که در بین مردم افراد بیمار یا گرفتار حضور دارند.

خود را از رعیت خویش زیاد پنهان نکن که پنهان شدن حاکم از رعیت نشانه تنگخویی و کم اطلاعی از کارهاست؛ و پنهان شدن از رعیت حاکمان را از دانستن آنچه بر آنان پوشیده است، باز می­دارد. در نتیجه کار بزرگ نزد آنان کوچک به شمار می­آید و کار کوچک بزرگ می­نماید، زیبا زشت می­شود و زشت زیبا، و باطل به لباس حق درمی­آید.

سخنان حکمت آموز حضرت علی (ع)

چون از کاری ترسیدی آن را انجام بده، زیرا که خود را سخت پاییدن دشوارتر از انجام ندادن کار و ترسیدن است (حکمت 175).

هر که برای خدا خشمگین شود، باطل را هر چند سخت باشد از پا در می آورد (حکمت 174).

آن که پیشاپیش رأی ها تاخت، درست را از خطا بازشناخت (حکمت 173).

مردم دشمن آنند که نمی دانند (حکمت 172).

چه بسا خوردن چیزی مانع لذت بردن از خوردنی ها شود (حکمت 171).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 5

به بازرگانان و صنعتگران نیکی کن زیرا آنان مایه­های منفعت و پدید آورندگان وسیله­های آسایش و راحتی هستند. به کار آنان نظارت کن و آنان را از احتکار منع کن زیرا رسول خدا (ص) از احتکار منع فرمود. باید خرید و فروش آسان صورت پذیرد و با میزان عدل انجام گیرد. کسی که پس از منع تو دست به احتکار زد مجازات کن و مایه عبرت دیگران گردان.

به خاطر خدا به طبقه نیازمندان توجه کن و برای خدا بخشی از بیت­المال و غله­های زمین­های خالص را به آنان واگذار کن. پس، از رسیدگی به کارشان دریغ نکن و به کارهای کسی که به تو دسترسی ندارد بنگر؛ و کسی را که به او اعتماد داری برای تفقد حال آن طبقه بگذار که فروتن و خدا ترس باشد تا درخواست­های آنان را به تو برساند. و با آنان چنان رفتار کن که چون خدا را دیدی بتوانی عذرخواهی کنی، چرا که این گروه نسبت به دیگران به انصاف نیازمندترند. یتیمان و کهنسالان را عهده­دار باش چون که چاره­ای ندارند و دست نیاز پیش نمی­آورند؛ و این کار برای حاکمان گرانبار است و گزاردن حق همه­جا دشوار می­باشد.

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

نتیجه کوتاهی در کار پشیمانی است و نتیجه دوراندیشی سلامت می باشد (حکمت 181).

طمع کردن، جاودان بندگی نمودن است (حکمت 180).

ستیز، تدبیر را باطل می کند (حکمت 179).

بدی را از سینه جز خود برکن با کندن آن از سینه خویشتن (حکمت 178).

با پاداش دادن به نیکوکار بدکار را بیازار (حکمت 177).

فراخ سینگی و بردباری (سعه صدر) ابزار ریاست است (حکمت 176).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 4

سپس در کار عاملان خود بیندیش و پس از آزمودن به کار بگمارشان. کارگزاران شایسته را در بین افرادی که با تجربه و با حیا و از خاندان­ های صالحی که در مسلمانی پیش قدم هستند، بجوی. پس روزی زیاد به آنها بده تا در اصلاح خود بکوشند. پس مراقب کارهای آنها باش و خیانتکار را تنبیه کن و آنچه بدست آورده بستان.

در کار خراج چنان بنگر که به صلاح خراج­ دهندگان باشد. باید توجه تو به آبادانی زمین بیشتر از خراج­ ستانی باشد. آنکه خراج خواهد و به آبادانی نپردازد، شهرها را ویران کند و بندگان را هلاک سازد. مردم شهرها هنگامی فقیر می­ گردند که حاکمان روی به گرد آوردن مال آورند و از ماندن خود بر سر کار اطمینان ندارند، و از آنچه مایه عبرت است کمتر سود بردارند.

حضرت علی (ع) به مالک اشتر می­ فرماید بهترین کاتبان را بر سر کار بگذار و نامه­ های محرمانه ­ات را به صالح­ ترین کاتبان واگذار کن. کسی که مکرمت در حق وی او را به طغیان نکشاند طوری که در جمع حاضران با تو مخالفت کند؛ پیمانی را که به سود تو بسته سست نگرداند و در به هم زدن پیمانی که به زیان توست درنماند و قدر خود را در کارها بداند. آنان را به وسیله مسئولیتی که برای حاکمان نیکوکار پیش از تو عهده ­دار بوده ­اند آزمایش کن؛ و به کسی اعتماد کن که میان همگان اثری نیکو نهاده و به امانت داری از همه معروف ­تر است. بر سر هر یک از کارهایت بزرگی از آنان بگمار که سختی کار او را پریشان و ناتوان نسازد.

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

آن که نخست دست به ستم گشاید فردا پشت دست خود کوبد (حکمت 186).

دروغ نگفتم و دروغ نشنیدم، و گمراه نشدم و کسی را گمراه ننمودم (حکمت 185).

از آن هنگام که حق را به من نشان دادند در آن دو دل نگردیدم (حکمت 184).

دو دعوی خلاف هم نیست جز اینکه یکی را روی در گمراهی است (حکمت 183).

آنجا که گفتن باید خاموشی نشاید، و آنجا که ندانند، به که خاموش مانند (حکمت 182).

دو چیز طیره عقل است دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی (گلستان سعدی).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 3

باید برگزیده ­ترین سران سپاه نزد تو کسی باشد که به افراد سپاه یاری رساند و از مال خویش چندان بهره­ مندشان سازد که برای هزینه خود و خانواده­ شان کافی باشد، تا با دشمن جهاد نمایند. و باید بهترین مایه شادمانی حاکمان به پا داشتن عدالت در شهرها و پدید آمدن دوستی در میان رعیت باشد؛ و این دوستی پدید نیاید، مگر به سلامت دل هایشان. پس خواسته­ هایشان را برآورده کن و پیوسته از کارهای خوبشان تمجید کن و رنج­ هایی را که تحمل کرده ­اند، همواره بر زبان آور؛ زیرا یاد کردن از کارهای خوبشان دلیران را برمی­ انگیزد و از کارماندگان را به کار ترغیب می ­کند، ان شاء الله.

هنگامی که کاری برای تو دشوار و شبهه ­آمیز شد به خدا و رسولش رجوع کن. رجوع به خدا، گرفتن محکمات قرآن و رجوع به رسول، گرفتن سنت جامع اوست که مورد قبول همگان می­ باشد. برای داوری میان مردم بهترین رعیت نزد خودت را انتخاب کن. کسی که کارها برای او دشوار نباشد و هنگامی که حقیقت را شناخت در گرایش به آن درنگ نکند. موارد شبهه را از همه بهتر بشناسد و بیش از همه به دلیل متکی باشد و در کشف حقیقت شکیباتر از همه باشد و چون حکم آشکار شد قاطعانه رأی دهد.

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 2

امام علی (ع) به مالک سفارش می­ نماید که به افراد نیکوکار و بدکار یکسان نگاه نکند تا رغبت نیکوکار در انجام نیکی کم نشود و بدکار را به بدی وادار ننماید. به کسی که نیکی کردی خوش­ گمان و به کسی که بدی کردی بدبین باش. رسم پسندیده ­ای را که بزرگان این امت بدان رفتار نموده ­اند از بین مبر. با دانشمندان و حکیمان درباره اموری که وضع مردم و کشورت را اصلاح می ­کند، زیاد مشورت کن.

اى مالك بدان! مردم از گروه­ هاى مختلف تشكيل شده ­اند كه‏ هر كدام جز به وسيله ديگرى تكميل نمى‏ شوند، و هيچ‏ كدام از ديگرى ‏بى‏ نياز نيستند. اين گروه­ ها عبارتند از: لشكريان خدا، نويسندگان‏، قضات عالى ‏و دادگستر، عاملان، اهل جزيه و ماليات‏ اعم از كسانى كه در پناه اسلام ­اند و يا مسلمانند و تجار و صنعتگران‏ و بالاخره‏ قشر پائين‏ يعنى نيازمندان و مستمندان؛ خداوند براى هر كدام از اين‏ گروه­ ها سهمى را در کتاب خود (قرآن) یا سنت پيامبرش (ص) مقرر داشته است.

لشکریان خدا دژهای استوار رعیت و زینت حاکمان هستند. لشکریان و رعیت به یکدیگر، و هر دو گروه به قاضیان و عاملان و نویسندگان، که عقدها و معاهده ­ها را می­ بندند، وابسته­ اند؛ کار این گروه ­ها به وسیله بازرگانان و صنعتگران که بازارها را بر پا می دارند، استوار می­ شود. کمک کردن به طبقه نیازمندان پسندیده است.

برای هر یک از این گروه­ ها نزد خدا گشایشی است و هر یک را بر حاکم حقی است. حاکم جز با صبر، کوشش، آمادگی برای اجرای حق و یاری جستن از خدا از عهده آنچه خدا بر او واجب کرده برنمی ­آید. آنگاه از لشکریان خود افرادی را که نیک خواه­ ترین آنها به خدا و پیامبر او و امام تو هستند، صبور و دارای سابقه خوب می­ باشند، به کار بگمار. در کارهای آنان مانند اندیشیدن پدر و مادر نسبت به فرزندشان بیندیش. به لشکریان خود نیکی کن تا آنان نسبت به تو خیرخواه و خوش­گمان گردند.

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 1

حضرت علی (ع) در ابتدای نامه 53 (عهدنامه مالک اشتر) چهار وظیفه برای مالک اشتر مشخص نموده است: جمع ­آوری خراج، پیکار با دشمنان، سر و سامان دادن به اوضاع زندگی مردم مصر، عمران و سازندگی در شهرهای مصر.

حضرت علی (ع) مالک را به ترس از خدا، مقدم داشتن اطاعت خدا بر دیگر کارها، پیروی از آنچه در قرآن آمده، یاری خدا و عدم پیروی از نفس خویش فرمان می­ دهد. سپس حضرت علی (ع) مالک اشتر را به کار نیک، خوش­ رفتاری و مهربانی با مردم و چشم پوشی از گناهان آنها دعوت می­ کند. همچنین وی را متوجه بزرگی حکومت پروردگار می­ کند و این امر را عاملی برای ایجاد فروتنی و کنترل خشم و انجام متفکرانه کارها می ­داند. همچنین امام علی (ع) مالک را به دادن حق خدا و مردم و خویشان دعوت می ­کند و عدم انجام این کار را ستمکاری و دشمنی با خدا می ­داند.

سپس حضرت علی (ع) مالک را به عدالت دعوت می­ نماید: «باید کاری را که به عدالت نزدیکتر است دوست بداری زیرا باعث خشنودی رعیت می ­شود. همین رعیت پشتیبان دین و آماده پیکار با دشمنان هستند».

از رعیت با کسی که عیب مردم را بیشتر می­ جوید، دشمن باش. گفته سخن­ چین را به سرعت نپذیر. از مشورت با افراد بخیل و ترسو و حریص پرهیز کن. بدترین وزیران تو کسی است که پیش از تو وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنها شرکت نموده. کسی را وزیر خود قرار ده که سخن حق بگوید. به راستگویان بپیوند و آنان را چنان تربیت کن که تو را زیاد ستایش نکنند که این امر باعث خودپسندی و سرکشی خواهد شد.

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

شگفتا! خلافت از راه همصحبتی به دست آید. اگر با شورا کار آنان را به دست گرفتی چه شورایی بود که رأی دهندگان در آنجا نبودند. و اگر از راه خویشاوندی بر مدعیان حجت آوردی، دیگران از تو به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتر بودند (حکمت 190).

هر که را شکیبایی نرهاند بی تابی اش تباه گرداند (حکمت 189).

آن که با حق بستیزد خون خود بریزد (حکمت 188).

رخت بربستن نزدیک است (حکمت 187).

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

آدمی در جهان نشانه است و تیرهای مرگ بدو روانه، و غنیمتی است در میان و مصیبت ها بر او پیشدستی کنان. و با هر نوشیدنی، گلو گرفتنی است و با هر لقمه ای طعام در گلو ماندنی، و بنده به نعمتی نرسد تا از نعمتی بریده نشود، و به پیشباز روزی از زندگی خود نرود تا روزی از آنچه او راست سپری نشود. پس ما یاران مرگیم و جان هایمان نشانه مردن، پس چسان امیدوار باشیم جاودانه به سر بردن؟ و این شب و روز بنایی را بالا نبردند جز آنکه در ویران کردن آن تاختند و در پراکندن آنچه فراهم ساختند (حکمت 191).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 6

سپس در کار عاملان خود بیندیش و پس از آزمودن به کار بگمارشان. کارگزاران شایسته را در بین افرادی که با تجربه و با حیا و از خاندان­ های صالحی که در مسلمانی پیشقدم هستند، بجوی. پس روزی زیاد به آنها بده تا در اصلاح خود بکوشند. پس مراقب کارهای آنها باش و خیانتکار را تنبیه کن و آنچه بدست آورده بستان.

در کار خراج چنان بنگر که به صلاح خراج­ دهندگان باشد. باید توجه تو به آبادانی زمین بیشتر از خراج­ ستانی باشد. آنکه خراج خواهد و به آبادانی نپردازد، شهرها را ویران کند و بندگان را هلاک سازد. مردم شهرها هنگامی فقیر می­ گردند که حاکمان روی به گرد آوردن مال آورند و از ماندن خود بر سر کار اطمینان ندارند، و از آنچه مایه عبرت است کمتر سود بردارند.

حکمت های نهج البلاغه

چون خشمناک شوم، کی خشم خود را فرونشانم؟ آنگاه که انتقام گرفتن نتوانم، تا مرا گویند اگر شکیبا باشی بهتر یا آنگاه که توانم تا مرا گویند اگر ببخشایی نیکوتر (حکمت 194).

دل ها را هوایی است و روی آوردنی و پشت کردنی، پس دل ها را آنگاه به کار گیرید که خواهان است و روی در کار، چه دل اگر به ناخواه به کاری وادار شود، کور می گردد (حکمت 193).

پسر آدم! آنچه بیش از خوراک روزانه ات کسب نمودی در آن گنجور جز خود بودی (حکمت 192).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 5

باید برگزیده ­ترین سران سپاه نزد تو کسی باشد که به افراد سپاه یاری رساند و از مال خویش چندان بهره­ مندشان سازد که برای هزینه خود و خانواده­ شان کافی باشد، تا با دشمن جهاد نمایند. و باید بهترین مایه شادمانی حاکمان به پا داشتن عدالت در شهرها و پدید آمدن دوستی در میان رعیت باشد؛ و این دوستی پدید نیاید، مگر به سلامت دلهایشان. پس خواسته­ هایشان را برآورده کن و پیوسته از کارهای خوبشان تمجید کن و رنج­ هایی را که تحمل کرده ­اند، همواره بر زبان آور؛ زیرا یاد کردن از کارهای خوبشان دلیران را برمی­ انگیزد و از کارماندگان را به کار ترغیب می­ کند، ان شاء الله.

هنگامی که کاری برای تو دشوار و شبهه­ آمیز شد به خدا و رسولش رجوع کن. رجوع به خدا، گرفتن محکمات قرآن و رجوع به رسول، گرفتن سنت جامع اوست که مورد قبول همگان می­ باشد. برای داوری میان مردم بهترین رعیت نزد خودت را انتخاب کن. کسی که کارها برای او دشوار نباشد و هنگامی که حقیقت را شناخت در گرایش به آن درنگ نکند. موارد شبهه را از همه بهتر بشناسد و بیش از همه به دلیل متکی باشد و در کشف حقیقت شکیباتر از همه باشد و چون حکم آشکار شد قاطعانه رأی دهد.

کلمات قصار از حضرت علی (ع)

با هر آدمی دو فرشته است که او را می پایند و چون قَدَر الهی رسد بدان واگذارش نمایند، و مدت زندگانی که برای انسان است چون سپری وی را نگهبان است (حکمت 201).

ماهی بی اجل در خشکی نمیرد (سعدی).

جنایتکاری را نزد حضرت علی (ع) آوردند و گروهی از فرومایگان با وی بودند، حضرت فرمود: خوش مباد چهره هایی که جز به هنگام زشتی و شر دیده نشود (حکمت 200).

آنچه از مالت رفت و تو را پند آموخت، از دستت نرفت و نسوخت (حکمت 196).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 4

شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س) را خدمت تمام مسلمانان جهان و امام زمان (عج) تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - ۴

لشکریان خدا دژهای استوار رعیت و زینت حاکمان هستند. لشکریان و رعیت به یکدیگر، و هر دو گروه به قاضیان و عاملان و نویسندگان، که عقدها و معاهده ­ها را می ­بندند، وابسته ­اند؛ کار این گروه­ ها به وسیله بازرگانان و صنعتگران که بازارها را بر پا می دارند، استوار می­ شود. کمک کردن به طبقه نیازمندان پسندیده است.

برای هر یک از این گروه­ ها نزد خدا گشایشی است و هر یک را بر حاکم حقی است. حاکم جز با صبر، کوشش، آمادگی برای اجرای حق و یاری جستن از خدا از عهده آنچه خدا بر او واجب کرده برنمی ­آید. آنگاه از لشکریان خود افرادی را که نیک خواه ­ترین آنها به خدا و پیامبر او و امام تو هستند، صبور و دارای سابقه خوب می­ باشند، به کار بگمار. در کارهای آنان مانند اندیشیدن پدر و مادر نسبت به فرزندشان بیندیش. به لشکریان خود نیکی کن تا آنان نسبت به تو خیرخواه و خوش­گمان گردند.

حکمت های نهج البلاغه

اگر بردبار نیستی خود را به بردباری وادار چرا که کم است کسی که خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان نشود (حکمت 207).

نخستین عوض بردبار از بردباری خود آن است که مردم در برابر نادان یار او هستند (حکمت 206).

هر ظرفی بدانچه در آن نهند تنگ شود جز ظرف دانش (خرد) که هر چه در آن نهند فراختر گردد (حکمت 205).

مردم! از خدایی بترسید که اگر گفتید می شنود و اگر در دل نهفتید می داند. و بر مرگی پیشی گیرید که اگر از آن گریختید به شما می رسد، و اگر ایستادید شما را می گیرد، و اگر فراموشش کردید به یاد شما می آورد (حکمت 203).

خلاصه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر - 3

امام علی (ع) به مالک سفارش می­ نماید که به افراد نیکوکار و بدکار یکسان نگاه نکند تا رغبت نیکوکار در انجام نیکی کم نشود و بدکار را به بدی وادار ننماید. به کسی که نیکی کردی خوش­ گمان و به کسی که بدی کردی بدبین باش. رسم پسندیده ­ای را که بزرگان این امت بدان رفتار نموده­ اند از بین مبر. با دانشمندان و حکیمان درباره اموری که وضع مردم و کشورت را اصلاح می ­کند، زیاد مشورت کن.

اى مالك بدان! مردم از گروه ­هاى مختلف تشكيل شده­ اند كه‏ هر كدام جز به وسيله ديگرى تكميل نمى‏ شوند، و هيچ‏ كدام از ديگرى ‏بى ‏نياز نيستند. اين گروه­ ها عبارتند از: لشكريان خدا، نويسندگان‏، قضات عالى ‏و دادگستر، عاملان، اهل جزيه و ماليات‏ اعم از كسانى كه در پناه اسلام ­اند و يا مسلمانند و تجار و صنعتگران‏ و بالاخره‏ قشر پائين‏ يعنى نيازمندان و مستمندان؛ خداوند براى هر كدام از اين‏ گروه­ها سهمى را در کتاب خود (قرآن) یا سنت پيامبرش (ص) مقرر داشته است.

سخنان پندآموز حضرت علی (ع)

از خدا بترسید، ترسیدن وارسته ای که دامن به کمر زده و خود را آماده ساخته، و در فرصتی که داشته کوشیده و ترسان به راه بندگی تاخته و نگریسته است در آنجا که رخت باید کشید و پایان کار و عاقبتی که بدان خواهد رسید (حکمت 210).

امام علی (ع) فرمود: دنیا پس از سرکشی روی به ما نهد، چون ماده شتر بدخو که با بچه خود مهربان است، سپس این آیه را خواند: «وَ نُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفُوا فِی الأَرضِ وَ نَجعَلَهُم أئمَّهً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ، و می خواهیم بر آنان که مردم ناتوانشان شمرده اند منت نهیم و آنان را امامان و وارثان گردانیم (سوره قصص، آیه 5)» (حکمت 209).

آن که حساب نفس خود کرد سود برد، و آن که از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن شد و هر که پند گرفت بینا گردید، و آن که بینا شد فهمید و آن که فهمید دانش ورزید (حکمت 208).