زیارت سوم امیرالمومنین حضرت امام علی (ع)

سید عبدالکریم بن طاووس از صفوان جمّال روایت کرده: چون با امام صادق (علیه‌السلام) در زمانی‌که نزد ابوجعفر دوانیقی می‌رفت وارد کوفه شدیم، فرمود: ای صفوان شتر را بخوابان که منطقه نزدیک قبر جدّم امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است، پس پیاده شد و غسل کرد و جامه را تغییر داد و پای مبارک را برهنه کرد و فرمود: تو نیز چنین کن.

پس به سوی نجف روانه شدند و فرمود: گام‌ها را کوتاه بردار و سر را به زیر انداز که خدا برای تو به عدد هر گامی که بر می‌داری، صد هزار حسنه می‌نویسد و صد هزار گناه محو می‌کند و صد هزار درجه برایت بالا می‌برد و صدهزار حاجت از تو برمی‌آورد و برای تو ثواب هر صدیق و شهید که بوده باشد یا به قتل رسیده باشد، ثبت می‌کند.

پس حضرت می‌رفت و من نیز با آن حضرت می‌رفتم، با آرامش دل و تن و در تسبیح و تنزیه و تهلیل خدا بودیم تا به تلها رسیدیم، پس به جانب راست‌وچپ نظر کرد و به چوبی که در دست داشت خطی کشید و فرمود:
جستجو کن؛ جستجو کردم اثر قبری یافتم، پس اشک دیده به چهره مبارکش جاری شد و گفت: «إِنَّا لِلّٰهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» و چنین ادامه داد:

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الرَّشِيدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُّ الزَّكِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ حَبِيبُ اللّٰهِ وَخاصَّةُ اللّٰهِ وَخالِصَتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّهِ، وَعَيْبَةَ عِلْمِهِ، وَخازِنَ وَحْيِهِ.

سلام بر تو ای جانشین نیکوکار با تقوا، سلام بر تو ای خبر بزرگ، سلام بر تو ای صدّیق رشید، سلام بر تو ای نیکوکار پاک، سلام بر تو ای جانشین رسول پروردگار جهانیان، سلام بر تو ای برگزیده خدا بر همه خلق، گواهی می‌دهم که تو محبوب و بنده خاص و خالص خدایی، سلام بر تو ای ولی خدا و جایگاه راز و گنجینه علم و خزانه‌دار وحی خدا.

پس خود را به قبر چسبانده و عرضه داشت:

بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا حُجَّةَ الْخِصامِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا بَابَ الْمَقَامِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا نُورَ اللّٰهِ التَّامَّ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّٰهِ وَعَنْ رَسُولِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ مَا حُمِّلْتَ، وَرَعَيْتَ مَا اسْتُحْفِظْتَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتُودِعْتَ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّٰهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّٰهِ، وَأَقَمْتَ أَحْكامَ اللّٰهِ، وَلَمْ تَتَعَدَّ حُدُودَ اللّٰهِ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ.

پدر و مادرم فدایت ای امیرمؤمنان، پدر و مادرم فدایت ای حجّت قاطع بر دشمنان، پدر و مادرم فدایت ای دروازه مقام، پدر و مادرم فدایت ای نور کامل خدا، گواهی می‌دهم که تو آنچه را از خدا و رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) بر عهده داشتی به طور کاملی رساندی و آنچه نگهداری‌اش از تو خواسته شده بود رعایت کردی و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ نمودی و حلال خدا را حلال کردی و حرام خدا را حرام ساختی و احکام خدا را بپا داشتی و از حدود خدا تجاوز نکردی و خدا را خالصانه بندگی کردی تا مرگت فرا رسید، درود خدا بر تو و بر امامان بعد از تو.

آنگاه حضرت صادق (علیه‌السلام) برخاست و بالای سر آن حضرت چند رکعت نماز خواند و فرمود: ای صفوان هرکه به این زیارت، امیرمؤمنان را زیارت کند و این نماز را بجا آورد، به سوی اهلش بازگردد درحالی‌که گناهانش آمرزیده و عملش پذیرفته و پسندیده شده باشد و برای او ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کرده باشد نوشته شود.

صفوان با شگفتی گفت: ثواب هرکه از فرشتگان آن حضرت را زیارت کند؟! فرمود: آری در هر شبی هفتاد قبیله از فرشتگان آن حضرت را زیارت می‌کنند. پرسید: هر قبیله چه تعدادند؟ فرمود: صد هزار فرشته. پس آن حضرت رو به قبر به پشت بیرون آمدند و در اثنای بیرون آمدن گفتند:

يَا جَدَّاهُ يَا سَيِّداهُ يَا طَيِّباهُ يَا طاهِراهُ لَاجَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْكَ، وَرَزَقَنِي الْعَوْدَ إِلَيْكَ، وَالْمَقامَ فِي حَرَمِكَ، وَالْكَوْنَ مَعَكَ وَمَعَ الْأَبْرارِ مِنْ وُلْدِكَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ.

ای جدّم، ای آقایم، ای پاکیزه و پاکم، خدا این زیارت را آخرین زیارت من از تو قرار ندهد، بازگشت به سویت و ماندن در حرمت و بودن با حضرتت و با نیکان از فرزندانت را روزی من کند، درود خدا بر تو و بر فرشتگانی که تو را دربر گرفته‌اند.

صفوان گفت: به حضرت عرض کردم اجازه می‌دهید اصحاب خود را از اهل کوفه خبر کنم و این قبر را به ایشان نشان دهم؛ فرمود: آری و درهمی چند به من عطا کردند که قبر را با آن مرمّت و سر و سامان دهم.

زیارت امین الله

این زیارت که زیارت معروف به «امین‌الله» است، در نهایت اعتبار می‌باشد و در تمام کتاب‌های زیارتی و مصابیح نقل‌شده. علاّمه مجلسی (رحمة‌الله‌علیه) فرموده: این زیارت از جهت متن و سند از بهترین زیارات است و باید در تمام روضه‌های ائمه بر آن مواظبت نمایند.

درباره این زیارت به سندهای معتبر از جابر، از امام باقر (علیه‌السلام) روایت شده: حضرت امام زین‌العابدین (علیه‌السلام) به زیارت امیر‌المؤمنین (علیه‌السلام) آمد و در کنار قبر آن حضرت ایستاد و گریست و چنین گفت:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلَىٰ عِبادِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ جاهَدْتَ فِي اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِكِتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ حَتّىٰ دَعاكَ اللّٰهُ إِلىٰ جِوارِهِ فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ، وَأَلْزَمَ أَعْداءَكَ الْحُجَّةَ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلَىٰ جَمِيعِ خَلْقِهِ .

سلام بر تو ای امین خدا بر روی زمینش و حجّت او بر بندگانش، سلام بر تو ای امیر مؤمنان [اگر این زیارت برای امام دیگر خوانده شود «السلام علیک یا امیرالمؤمنین» گفته نمی‌شود، نویسنده] گواهی می‌دهم که تو در راه خدا آن‌چنان‌که باید جهاد کردی و به کتابش عمل نمودی و روش‌های پیامبرش (درود خدا بر او و خاندانش) را پیروی کردی تا خدا تو را به جوارش خواند و با اختیارش تو را به سوی خود قبض روح نمود و دشمنانت را ملزم به دلیل کرد، با آنچه تو راست از دلیل‌های رسا بر همه مخلوقاتش.

اللّٰهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، راضِيَةً بِقَضائِكَ، مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَدُعائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيائِكَ، مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَسَمائِكَ، صابِرَةً عَلَىٰ نُزُولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمائِكَ، ذاكِرَةً لِسَوابِغِ آلائِكَ ، مُشْتاقَةً إِلىٰ فَرْحَةِ لِقائِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوىٰ لِيَوْمِ جَزائِكَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِيائِكَ، مُفارِقَةً لِأَخْلاقِ أَعْدائِكَ، مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيا بِحَمْدِكَ وَثَنائِكَ.

خدایا قرار ده نفسم را آرام در برابر تقدیرت، خشنود به قضایت، حریص به ذکر و دعایت، عاشق به برگزیده دوستانت، محبوب در زمین و آسمانت، شکیبا بر نزول بلایت، سپاسگزار بر فزونی نعمت‌هایت، یادکنندۀ عطاهای کاملت، مشتاق به شادی لقایت، توشه برگیرنده تقوا برای روز پاداشت، پیرو روش‌های اولیایت، جداکننده (خویش) از اخلاق دشمنانت، غافل از دنیا به سپاس و ثنایت.

پس روى مبارک خود را بر قبر گذاشت و گفت:

اللّٰهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْكَ شارِعَةٌ، وَأَعْلامَ الْقاصِدِينَ إِلَيْكَ واضِحَةٌ، وَأَفْئِدَةَ الْعارِفِينَ مِنْكَ فازِعَةٌ، وَأَصْواتَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ صاعِدَةٌ، وَأَبْوابَ الْإِجابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاكَ مُسْتَجابَةٌ، وَتَوْبَةَ مَنْ أَنابَ إِلَيْكَ مَقْبُولَةٌ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَكَىٰ مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ، وَالْإِغاثَةَ لِمَنِ اسْتَغاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ ، وَالْإِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ ،

خدایا دل‌های فروتنان، سرگردان به سوی توست و راه‌های مشتاقان به درگاهت نمایان است و نشانه‌های قاصدان کوی‌ات پیداست و دل‌های عارفان از تو هراسان است و صدای خوانندگان به سوی تو بلند است و درهای اجابت به رویشان گشوده و دعای آنکه با تو مناجات کرد مستجاب است و توبه‌ی کسی که به‌سوی تو بازگشت پذیرفته است و اشک کسی که از ترس تو گریه کرد مورد رحم است و فریادرسی برای کسی که از تو فریاد خواست آماده است و کمک برای کسی که از تو کمک خواست رایگان است،

وَعِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنْجَزَةٌ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَكَ مُقالَةٌ، وَأَعْمالَ الْعامِلِينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ، وَأَرْزاقَكَ إِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نازِلَةٌ، وَعَوائِدَ الْمَزِيدِ إِلَيْهِمْ واصِلَةٌ، وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِينَ مَغْفُورَةٌ، وَحَوائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ، وَجَوائِزَ السَّائِلِينَ عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ، وَعَوائِدَ الْمَزِيدِ مُتَواتِرَةٌ، وَمَوائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ مُعَدَّةٌ، وَمَناهِلَ الظِّماءِ [لَدَيْكَ] مُتْرَعَةٌ .

وعده‌هایت برای بندگانت وفا شده و لغزش آن‌که از تو پوزش خواست نادیده گرفته شده و اعمال عمل‌کنندگان نزد تو محفوظ است و روزی‌هایت از سوی تو به سوی مخلوقات فرود‌‌ آینده است و بهره‌های فزون به سویشان پیوسته است و گناهان آمرزش‌جویان آمرزیده است و حاجات مخلوقات نزد تو برآورده است و جایزه‌های خواستاران، پیش تو کامل شده است و بهره‌های افزون پیاپی است و سفره‌های خواهندگان طعام آماده و حوض‌های تشنگان لبریز است.

اللّٰهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعائِي، وَاقْبَلْ ثَنائِي، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَ أَوْلِيائِي، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ إِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمائِي، وَمُنْتَهَىٰ مُنايَ، وَغايَةُ رَجائِي فِي مُنْقَلَبِي وَمَثْوَايَ.

خدایا دعایم را مستجاب کن و ستایشم را بپذیر و بین من و اولیایم جمع کن، به حق محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین، تو ولی‌نعمت و نهایت آرزو و هدف امید منی در بازگشتگاه و محل اقامتم.

در کتاب «کامل الزیارات» پس از متن زیارت این جملات آمده است:

أَنْتَ إِلٰهِي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ اغْفِرْ لِأَوْلِيائِنا، وَكُفَّ عَنَّا أَعْداءَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا، وَأَظْهِرْ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَاجْعَلْهَا الْعُلْيَا، وَأَدْحِضْ كَلِمَةَ الْبَاطِلِ وَاجْعَلْهَا السُّفْلىٰ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.

تو معبود و آقا و مولای منی، دوستانمان را بیامرز، دشمنانمان را از ما بازدار و از آزار ما منحرفشان گردان و کلمه حق را نمایان و آن را برتر کن و کلمه باطل را بی‌اعتبار و آن را پست‌تر قرار ده، تو بر هر کاری توانایی.

آنگاه امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: هرکه از شیعیان ما این زیارت و دعا را در کنار قبر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) یا نزد قبر یکی از ائمه (علیهم‌السلام) بخواند، البته حق‌تعالی این زیارت و دعای او را در نامه‌ای از نور بالا برد و مُهر حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بر آن بزند و به این صورت محفوظ باشد تا به قائم آل محمّد (عج) تسلیم کنند، پس صاحبش را به بشارت و درود و کرامت استقبال نماید ان‌شاء‌الله تعالی.

نویسنده گوید: این زیارت برجسته و برتر هم از زیارات کلی و عمومی به حساب می‌آید و هم از زیارات ویژۀ روز غدیر و هم از زیارات جامعه که در جمیع روضه‌های مقدسه ائمه خوانده می‌شود.

زیارت سر امام حسین (ع) نزد قبر امیرالمومنین (ع) و در مسجد حنانه

بدان که زیارت سر مطهّر حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) کنار قبر امیرمؤمنان (علیه‌السلام) مستحب است و در کتاب «وسائل» و «مستدرک» فصلی برای آن رقم زده‌اند. در مستدرک از کتاب «مزار» محمّد بن مشهدی نقل کرده: که امام صادق (علیه‌السلام) سر مبارک امام حسین (علیه‌السلام) را نزد سر امیرمؤمنان زیارت کرد و چهار رکعت نماز خواند و آن زیارت این است:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ سَيِّدةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَتَلَوْتَ الْكِتابَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَجاهَدْتَ فِي اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَصَبَرْتَ عَلَى الْأَذىٰ فِي جَنْبِهِ مُحْتَسِباً حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ،

سلام بر تو ای پسر رسول خدا، سلام بر تو ای پسر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای پسر صدیقه طاهره، سرور زنان جهانیان، سلام بر تو ای مولای من، ای اباعبدالله و رحمت و برکات خدا بر تو باد، گواهی می‌دهم که نماز را برپا داشتی و زکات را پرداختی و به معروف امر کردی و از زشتی نهی نمودی و قرآن را تلاوت کردی و حق تلاوتش را بجا آوردی و در راه خدا جهاد کردی و حق جهاد را ادا نمودی و در جنب خدا، بر آزار دشمنان صبر کردی، درحالی‌که عملت را به حساب حق گذاشتی تا مرگت فرا رسید

وَأَشْهَدُ أَنَّ الَّذِينَ خالَفُوكَ وَحارَبُوكَ، وَأَنَّ الَّذِينَ خَذَلُوكَ، وَالَّذِينَ قَتَلُوكَ مَلْعُونُونَ عَلَىٰ لِسانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ، وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرىٰ، لَعَنَ اللّٰهُ الظَّالِمِينَ لَكُمْ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ وَضاعَفَ عَلَيْهِمُ الْعَذابَ الْأَلِيمَ، أَتَيْتُكَ يَا مَوْلايَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ زائِراً عارِفاً بِحَقِّكَ مُوالِياً لِأَوْلِيائِكَ مُعادِياً لِأَعْدائِكَ مُسْتَبْصِراً بِالْهُدَىٰ الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ عارِفاً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَكَ فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ.

و شهادت می‌دهم کسانی که با تو مخالفت ورزیدند و با تو جنگیدند و آنان‌که از یاری‌ات دریغ نمودند و آنان‌که تو را کشتند، بر زبان پیامبر امّی ملعون هستند و زیانکار شد کسی که افترا بست، خدا ستمکاران بر شما را از گذشتگان و آیندگان لعنت کند و عذاب دردناک را بر آنان دو چندان سازد، ای مولایم به محضرت آمدم ای پسر رسول خدا، در حال زیارت و عارف به حقّت، دوستدار دوستانت و دشمن دشمنانت می‌باشم، به هدایتی که بر آن هستی بینایم و به گمراهی کسانی که با تو مخالفت کردند آشنایم، پس مرا نزد پروردگارت شفاعت کن.

نویسنده گوید: اگر همین زیارت را در مسجد حنّانه بخوانند مناسب است، زیرا شیخ محمّد بن مشهدی روایت کرده: امام صادق (علیه‌السلام) امام حسین (علیه‌السلام) را در مسجد حنّانه به این صورت زیارت کرد و چهار رکعت نماز خواند.

پوشیده نماند که مسجد حنّانه از مساجد برجسته و ممتاز نجف اشرف است و در حدیث رسیده است که سر منوّر حضرت سید الشّهداء آنجاست و در روایتی است که امام صادق (علیه‌السلام) در آنجا دو رکعت نماز خواند. از آن حضرت پرسیدند: این چه نمازی است؟ فرمود: این محل سر مطهّر جدّم حسین بن علی است که وقتی لشگر از کربلا برگشتند، آن را در اینجا نهادند، سپس به نزد عبیدالله بن زیاد بردند و از آن حضرت روایت شده: در اینجا این دعا را بخوان:

اللّٰهُمَّ إِنَّكَ تَرىٰ مَكَانِي، وَتَسْمَعُ كَلامِي، وَلَا يَخْفىٰ عَلَيْكَ شَيْءٌ مِنْ أَمْرِي، وَكَيْفَ يَخْفىٰ عَلَيْكَ مَا أَنْتَ مُكَوِّنُهُ وَبارِئُهُ، وَقَدْ جِئْتُكَ مُسْتَشْفِعاً بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، وَمُتَوَسِّلاً بِوَصِيِّ رَسُولِكَ، فَأَسْأَلُكَ بِهِما ثَباتَ الْقَدَمِ، وَالْهُدَىٰ وَالْمَغْفِرَةَ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ.

خدایا جایم را می‌بینی و کلامم را می‌شنوی و چیزی از کارم بر تو پوشیده نیست و چگونه پوشیده بماند، آنچه تو ایجادکننده و پدیدآورنده‌اش هستی، اینک به پیشگاهت آمده‌ام، از پیامبرت پیامبر رحمت شفاعت می‌جویم و به جانشین رسولت متوسّل هستم، به حقّ آن دو پیشوا از تو درخواست ثبات قدم و هدایت و آمرزش در دنیا و آخرت را دارم.

قطعه ای از قصیده ازریه

نویسنده گوید: چون به هنگام دیدن بارگاه نورانی، حال نشاط و شوقی به زائر دست می‌دهد، به‌طوری‌که میل دارد در آن وقت، همه توجّه خود را به آن حضرت متوجّه و به هر زبان و بیانی که بتواند، مدح و ثنای آن بزرگوار را بگوید، به خصوص اگر زائر از اهل علم و کمال باشد، علاقه دارد اگر شعر بلیغی در نظر داشته باشد، در چنان حالی زبانش، به آن شعر گویا شود.
به این سبب، به خاطرم رسید که قسمتی از قصیده «هاییه اَزریه» را که مناسب این مقام است ذکر کنم تا هر که خواست آن را زمزمه کند، امید واثق که سلامی از سوی صاحب این کارنامه سیاه به صاحب بارگاه روشن و سپید دهد و از دعای خیر فراموشم نفرماید و اشعار این است:

أَيُّهَا الرَّاكِبُ الْمُجِدُّ رُوَيْدا

بِقُلُوبٍ تَقَلَّبَتْ فِي جَوَاهَا

ای سوار تندرو مهلت بده

به دل‌هایی که در سوزشان زیرورو شوند

إِنْ تَرَاءَتْ أَرْضُ الْغَرِيَّيْنِ فَاخْضَعْ

وَ اخْلَعِ النَّعْلَ دُونَ وَادِي طُوَاهَا

اگر سرزمین نجف نمایان شد فروتنی کن

و کفش را بیرون دروازه شهرش بیرون آور

وَ إِذَا شِمْتَ قُبَّةَ الْعَالَمِ

الْأَعْلَى وَ أَنْوَارُ رَبِّهَا تَغْشَاهَا

چون دیده‌ات به گنبد عالم

اعلى افتاد، که انوار پروردگارش پوشانده

فَتَوَاضَعْ فَثَمَّ دَارَةُ قُدْسٍ

تَتَمَنَّى الْأَفْلاكُ لَثْمَ ثَرَاهَا

پس فروتنى کن که آنجا خانه قدس است

که افلاک بوسیدن خاکش را آرزو کنند

قُلْ لَهُ وَ الدُّمُوعُ سَفْحُ عَقِيقٍ

وَ الْحَشَا تَصْطَلِي بِنَارِ غَضَاهَا

به او بگو درحالی‌که اشک‌ها چون عقیق سرخ ریزان است

و درون به آتش فروزانش می‌سوزد

يَا بْنَ عَمِّ النَّبِيِّ أَنْتَ يَدُ اللَّهِ

الَّتِي عَمَّ كُلَّ شَيْ ءٍ نَدَاهَا

اى پسر عمّ پیامبر تو دست خدایى

که نم سخایش همه چیز را فراگرفته

أَنْتَ قُرْآنُهُ الْقَدِيمُ وَ أَوْصَا

فُكَ آيَاتُهُ الَّتِي أَوْحَاهَا

تویى قرآن قدیم و صفات تو

آیه‌های آن است که وحى کرد

خَصَّكَ اللَّهُ فِي مَآثِرَ شَتَّى

هِيَ مِثْلُ الْأَعْدَادِ لا تَتَنَاهَى

خدا تو را به افتخارات گوناگونى اختصاص داد

که آن‌ها مانند اعداد بی‌پایان است

لَيْتَ عَيْناً بِغَيْرِ رَوْضِكَ تَرْعىٰ‌

قَذِيَتْ وَ اسْتَمَرَّ فِيهَا قَذَاهَا

اى کاش دیده‌ای که در غیر گلستان تو بچرد

پر از خاشاک گردد و خاشاک در آن بماند

أَنْتَ بَعْدَ النَّبِيِّ خَيْرُ الْبَرَايَا

وَ السَّمَا خَيْرُ مَا بِهَا قَمَرَاهَا

تو پس از پیامبر بهترین آفریده‌هائی

و آسمان بهتر چیزى که در آن است مهروماه است

لَكَ ذَاتٌ كَذَاتِهِ حَيْثُ لَوْ لا

أَنَّهَا مِثْلُهَا لَمَا آخَاهَا

براى تو ذاتى چون ذات پیامبر است و اگر نبود

تو را به برادرى خود نمی‌گرفت

قَدْ تَرَاضَعْتُمَا بِثَدْيِ وِصَالٍ

كانَ مِنْ جَوْهَرِ التَّجَلِّي غِذاها

هر دو از پستان وصال شیر نوشیده‌اید

که غذاى آن از گوهر تجلّى بود

يَا أَخَا الْمُصْطَفَى لَدَيَّ ذُنُوبٌ

هِيَ عَيْنُ الْقَذَا وَ أَنْتَ جَلاهَا

اى برادر پیامبر نزد من گناهانى است

که چون چشم خاشاک دار است و تو جلاى آنى

لَكَ فِي مُرْتَقَى الْعُلَى وَ الْمَعَالِي

دَرَجَاتٌ لا يُرْتَقَى أَدْنَاهَا

تو را در نردبان شأن و شرافت

مقاماتى است که از پایین‌ترین آن نتوان بالا رفت

لَكَ نَفْسٌ مِنْ مَعْدِنِ اللُّطْفِ صِيغَتْ

جَعَلَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ فِدَاهَا

تو را جانى است که از معدن لطف ریخته شده

خدا تمام جان‌ها را فدای آن گرداند

زیارت اول امیرالمومنین حضرت امام علی (ع)

زیارتى است که شیخ مفید و شهید و سیّد ابن طاووس و دیگران ذکر کرده‌اند و کیفیت آن به این صورت است:
هرگاه اراده زیارت کنى غسل کن و دو جامه‌ی پاک بپوش و به چیزى از بوى خوش خود را خوشبو کن و اگر بوى خوش نیافتى مانعى ندارد، چون از خانه بیرون آمدى بگو:

اللّٰهُمَّ إِنِّي خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِي أَبْغِي فَضْلَكَ وَأَزُورُ وَصِيَّ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِما . اللّٰهُمَّ فَيَسِّرْ ذٰلِكَ لِي وَسَبِّبِ الْمَزارَ لَهُ، وَاخْلُفْنِي فِي عاقِبَتِي وَحُزانَتِي بِأَحْسَنِ الْخِلافَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

خدایا از خانه‌ام بیرون آمدم، جویای احسان تو هستم، جانشین پیامبرت (درود تو بر آن دو) را زیارت می‌کنم. خدایا این زیارت را برایم آسان کن و سببش را برایم فراهم آر و مرا نسبت به سرانجامم و غمخوارانم جانشین باش به نیکوترین جانشینی، ای مهربان‌ترین مهربانان.

پس روانه شو، درحالی‌که زبانت گویا باشد به ذکر: «الْحَمْدُ لِلّٰهِ» و «سُبْحانَ اللّٰهِ» و «لَا إِلٰهَ إِلّااللّٰهُ»

و چون به حدود کوفه [جایی که در گذشته محل خندق شهر بوده است] رسیدی بایست و بگو:

اللّٰهُ أَكْبَرُ، اللّٰهُ أَكْبَرُ أَهْلُ‌َ الْكِبْرِياءِ وَالْمَجْدِ وَالْعَظَمَةِ، اللّٰهُ أَكْبَرُ أَهْلُ‌َ التَّكْبِيرِ وَالتَّقْدِيسِ وَالتَّسْبِيحِ وَالْآلاءِ، اللّٰهُ أَكْبَرُ مِمَّا أَخَافُ وَأَحْذَرُ، اللّٰهُ أَكْبَرُ عِمَادِي وَعَلَيْهِ أَتَوَكَّلُ، اللّٰهُ أَكْبَرُ رَجَائِي وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ .

خدا بزرگ‌تر است از این که وصف شود، خدا بزرگ‌تر است از این که وصف شود، شایسته کبریایی و بزرگواری و عظمت است، خدا بزرگ‌تر است از این که وصف شود، شایسته بزرگ شمردن و پاکی و تسبیح و نعمت‌هاست، خدا بزرگ‌تر است از آنچه می‌ترسم و پرهیز می‌کنم، خدا بزرگ‌تر است، تکیه‌گاه من است و بر او توکل می‌کنم، خدا بزرگ‌تر است، امید من است و به سوی او باز می‌گردم.

اللّٰهُمَّ أَنْتَ وَلِيُّ نِعْمَتِي، وَالْقادِرُ عَلَىٰ طَلِبَتِي، تَعْلَمُ حاجَتِي وَمَا تُضْمِرُهُ هَواجِسُ الصُّدُورِ وَخَواطِرُ النُّفُوسِ، فَأَسْأَلُكَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى الَّذِي قَطَعْتَ بِهِ حُجَجَ الْمُحْتَجِّينَ وَعُذْرَ الْمُعْتَذِرِينَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ أَنْ لَاتَحْرِمَنِي ثَوابَ زِيارَةِ وَ لِيِّكَ وَأَخِي نَبِيِّكَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَقَصْدَهُ، وَتَجْعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ الصَّالِحِينَ، وَشِيعَتِهِ الْمُتَّقِينَ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

خدایا تو ولی‌نعمت منی و بر انجام خواسته‌ام توانایی، حاجتم و آنچه را دغدغه‌های سینه‌ها و خاطرات نفوس پنهان می‌کند می‌دانی، خدایا از تو می‌خواهم به حق محمّد مصطفی که به وسیله او حجّت‌های حجّت‌تراشان و عذر عذرخواهان را بریدی و او را رحمت برای جهانیان قرار دادی که محرومم نکنی از ثواب زیارت ولی‌ات و برادر پیامبرت امیرالمؤمنین و توجه به سویش و مرا از واردان شایسته و شیعیان پرهیزگارش قرار دهی، به مهربانی‌ات، ای مهربان‌ترین مهربانان.

چون قبر شریف آن حضرت برایت آشکار شود، چنین بگو:

الْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلَىٰ مَا اخْتَصَّنِي بِهِ مِنْ طِيبِ الْمَوْ لِدِ، وَاسْتَخْلَصَنِي إِكْراماً بِهِ مِنْ مُوَالاةِ الْأَبْرارِ السَّفَرَةِ الْأَطْهارِ، وَالْخِيَرَةِ الْأَعْلامِ . اللّٰهُمَّ فَتَقَبَّلْ سَعْيِي إِلَيْكَ، وَتَضَرُّعِي بَيْنَ يَدَيْكَ، وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي لَاتَخْفَىٰ عَلَيْكَ، إِنَّكَ أَنْتَ اللّٰهُ الْمَلِكُ الْغَفّارُ.

خدا را سپاس که مرا به پاکی ولادت اختصاص داد و مرا از روی بزرگ‌منشی و بخشندگی، به دوستی نیکان و سفیران پاک و بهترین نشانه‌های حق برگزید. خدایا کوششم را به درگاهت و زاری‌ام را به پیشگاهت بپذیر و گناهانم را که بر تو پوشیده نیست بیامرز که تویی خدای فرمانروا و بسیار آمرزش پیشه.

قطعه‌ای از قصیده ازریه:

نویسنده گوید: چون به هنگام دیدن بارگاه نورانی، حال نشاط و شوقی به زائر دست می‌دهد، به‌طوری‌که میل دارد در آن وقت، همه توجّه خود را به آن حضرت متوجّه و به هر زبان و بیانی که بتواند، مدح و ثنای آن بزرگوار را بگوید، به خصوص اگر زائر از اهل علم و کمال باشد، علاقه دارد اگر شعر بلیغی در نظر داشته باشد، در چنان حالی زبانش، به آن شعر گویا شود.
به این سبب، به خاطرم رسید که قسمتی از قصیده «هاییه اَزریه»را که مناسب این مقام است ذکر کنم تا هر که خواست آن را زمزمه کند، امید واثق که سلامی از سوی صاحب این کارنامه سیاه به صاحب بارگاه روشن و سپید دهد و از دعای خیر فراموشم نفرماید و اشعار این است:

أَيُّهَا الرَّاكِبُ الْمُجِدُّ رُوَيْدا

بِقُلُوبٍ تَقَلَّبَتْ فِي جَوَاهَا

ای سوار تندرو مهلت بده

به دل‌هایی که در سوزشان زیرورو شوند

إِنْ تَرَاءَتْ أَرْضُ الْغَرِيَّيْنِ فَاخْضَعْ

وَ اخْلَعِ النَّعْلَ دُونَ وَادِي طُوَاهَا

اگر سرزمین نجف نمایان شد فروتنی کن

و کفش را بیرون دروازه شهرش بیرون آور

وَ إِذَا شِمْتَ قُبَّةَ الْعَالَمِ

الْأَعْلَى وَ أَنْوَارُ رَبِّهَا تَغْشَاهَا

چون دیده‌ات به گنبد عالم

اعلى افتاد، که انوار پروردگارش پوشانده

فَتَوَاضَعْ فَثَمَّ دَارَةُ قُدْسٍ

تَتَمَنَّى الْأَفْلاكُ لَثْمَ ثَرَاهَا

پس فروتنى کن که آنجا خانه قدس است

که افلاک بوسیدن خاکش را آرزو کنند

قُلْ لَهُ وَ الدُّمُوعُ سَفْحُ عَقِيقٍ

وَ الْحَشَا تَصْطَلِي بِنَارِ غَضَاهَا

به او بگو درحالی‌که اشک‌ها چون عقیق سرخ ریزان است

و درون به آتش فروزانش می‌سوزد

يَا بْنَ عَمِّ النَّبِيِّ أَنْتَ يَدُ اللَّهِ

الَّتِي عَمَّ كُلَّ شَيْ ءٍ نَدَاهَا

اى پسر عمّ پیامبر تو دست خدایى

که نم سخایش همه چیز را فراگرفته

أَنْتَ قُرْآنُهُ الْقَدِيمُ وَ أَوْصَا

فُكَ آيَاتُهُ الَّتِي أَوْحَاهَا

تویى قرآن قدیم و صفات تو

آیه‌های آن است که وحى کرد

خَصَّكَ اللَّهُ فِي مَآثِرَ شَتَّى

هِيَ مِثْلُ الْأَعْدَادِ لا تَتَنَاهَى

خدا تو را به افتخارات گوناگونى اختصاص داد

که آن‌ها مانند اعداد بی‌پایان است

لَيْتَ عَيْناً بِغَيْرِ رَوْضِكَ تَرْعىٰ‌

قَذِيَتْ وَ اسْتَمَرَّ فِيهَا قَذَاهَا

اى کاش دیده‌ای که در غیر گلستان تو بچرد

پر از خاشاک گردد و خاشاک در آن بماند

أَنْتَ بَعْدَ النَّبِيِّ خَيْرُ الْبَرَايَا

وَ السَّمَا خَيْرُ مَا بِهَا قَمَرَاهَا

تو پس از پیامبر بهترین آفریده‌هائی

و آسمان بهتر چیزى که در آن است مهروماه است

لَكَ ذَاتٌ كَذَاتِهِ حَيْثُ لَوْ لا

أَنَّهَا مِثْلُهَا لَمَا آخَاهَا

براى تو ذاتى چون ذات پیامبر است و اگر نبود

تو را به برادرى خود نمی‌گرفت

قَدْ تَرَاضَعْتُمَا بِثَدْيِ وِصَالٍ

كانَ مِنْ جَوْهَرِ التَّجَلِّي غِذاها

هر دو از پستان وصال شیر نوشیده‌اید

که غذاى آن از گوهر تجلّى بود

يَا أَخَا الْمُصْطَفَى لَدَيَّ ذُنُوبٌ

هِيَ عَيْنُ الْقَذَا وَ أَنْتَ جَلاهَا

اى برادر پیامبر نزد من گناهانى است

که چون چشم خاشاک دار است و تو جلاى آنى

لَكَ فِي مُرْتَقَى الْعُلَى وَ الْمَعَالِي

دَرَجَاتٌ لا يُرْتَقَى أَدْنَاهَا

تو را در نردبان شأن و شرافت

مقاماتى است که از پایین‌ترین آن نتوان بالا رفت

لَكَ نَفْسٌ مِنْ مَعْدِنِ اللُّطْفِ صِيغَتْ

جَعَلَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ فِدَاهَا

تو را جانى است که از معدن لطف ریخته شده

خدا تمام جان‌ها را فدای آن گرداند

چون به دروازه نجف برسى بگو:

﴿اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هَدٰانٰا لِهٰذٰا وَ مٰا كُنّٰا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لاٰ أَنْ هَدٰانَا اللّٰهُ﴾، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي سَيَّرَنِي فِي بِلادِهِ، وَحَمَلَنِي عَلَىٰ دَوابِّهِ، وَطَوىٰ لِيَ الْبَعِيدَ، وَصَرَفَ عَنِّي الْمَحْذُورَ، وَدَفَعَ عَنِّي الْمَكْرُوهَ، حَتَّىٰ أَقْدَمَنِي حَرَمَ أَخِي رَسُولِهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ.

«همۀ ستایش‌ها ویژۀ خداست که ما را به این [سعادت اَبدی] هدایت کرد و اگر خداوند ما را هدایت نمی‌کرد راه را نمی‌یافتیم»، خدای را سپاس که مرا در شهرهای خود حرکت داد و بر مرکب‌هایش سوار کرد و دور را برایم نزدیک ساخت و خطر را از من برگرداند و ناخوشایند را از من دور کرد تا مرا در حرم برادر رسولش (درود خدا بر او و خاندانش) وارد نمود.

پس داخل شهر شو و بگو:

الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي أَدْخَلَنِي هٰذِهِ الْبُقْعَةَ الْمُبارَكَةَ الَّتِي بارَكَ اللّٰهُ فِيها وَاخْتارَها لِوَصِيِّ نَبِيِّهِ، اللّٰهُمَّ فَاجْعَلْها شاهِدَةً لِي.

خدا را سپاس که مرا وارد کرد به این بقعه مبارکه‌ای که خدا در آن برکت قرار داد و آنجا را برای جانشین پیامبرش اختیار نمود، خدا آن را گواه من قرار ده.

چون به درگاه اول برسى بگو:

اللّٰهُمَّ لِبابِكَ وَقَفْتُ، وَبِفِنائِكَ نَزَلْتُ، وَبِحَبْلِكَ اعْتَصَمْتُ، وَ لِرَحْمَتِكَ تَعَرَّضْتُ، وَبِوَلِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ تَوَسَّلْتُ، فَاجْعَلْها زِيارَةً مَقْبُولَةً، وَدُعَاءً مُسْتَجاباً.

خدایا به در خانه‌ات ایستادم و به درگاهت فرود آمدم و به رشته‌ات چنگ زدم و متعرّض رحمتت شدم و به ولی‌ات متوسّل شدم، آن را زیارتی پذیرفته و دعایی مستجاب قرار ده.

چون به در صحن رسیدى بگو:

اللّٰهُمَّ إِنَّ هٰذَا الْحَرَمَ حَرَمُكَ، وَالْمَقامَ مَقامُكَ، وَأَنَا أَدْخُلُ إِلَيْهِ أُناجِيكَ بِمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي وَمِنْ سِرِّي وَنَجْوايَ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الَّذِي مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِي زِيارَةَ مَوْلايَ بِإِحْسانِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْنِي عَنْ زِيارَتِهِ مَمْنُوعاً، وَلَا عَنْ وِلايَتِهِ مَدْفُوعاً، بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ . اللّٰهُمَّ كَمَا مَنَنْتَ عَلَيَّ بِمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْنِي مِنْ شِيعَتِهِ، وَأَدْخِلْنِي الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

خدایا این حرم، حرم توست و مقام، مقام توست و من وارد آن می‌شوم و با تو مناجات می‌کنم، به آنچه تو به آن از من داناتری و از نهان و راز من آگاه‌تری، خدای را سپاس، خدای مهرورز و نعمت‌بخش و کرم‌کننده که از کرم اوست که زیارت مولایم را به احسانش برای من هموار ساخت و از زیارتش مرا ممنوع نکرد و از ولایتش برکنار ننمود، بلکه کرم و احسان کرد. خدایا چنان‌که به معرفتش بر من منّت نهادی پس مرا از پیروانش قرار ده و به شفاعتش وارد بهشت کن، ای مهربان‌ترین مهربانان.

آنگاه داخل صحن شو و بگو:

الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي أَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِهِ وَمَعْرِفَةِ رَسُولِهِ وَمَنْ فَرَضَ عَلَيَّ طاعَتَهُ رَحْمَةً مِنْهُ لِي، وَتَطَوُّلاً مِنْهُ عَلَيَّ، وَمَنَّ عَلَيَّ بِالْإِيْمانِ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي أَدْخَلَنِي حَرَمَ أَخِي رَسُولِهِ وَأَرانِيهِ فِي عافِيَةٍ، الْحَمْدُلِلّٰهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ زُوّارِ قَبْرِ وَصِيِّ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً عَبْدُ اللّٰهِ وَأَخُو رَسُولِ اللّٰهِ، اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ، لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَكْبَرُ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلَىٰ هِدايَتِهِ وَتَوْفِيقِهِ لِما دَعا إِلَيْهِ مِنْ سَبِيلِهِ.

خدای را سپاس که مرا به معرفتش و معرفت رسولش و آنکه طاعتش را بر من واجب کرد گرامی داشت و این از باب رحمت و بخشش او به من بود و به ایمان بر من منّت نهاد، خدای را سپاس که مرا به حرم برادر رسولش وارد کرد و آن را در حال سلامت کامل به من نشان داد، خدای را سپاس که مرا از زیارت‌کنندگان قبر جانشین رسولش قرار داد، گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست که حق را از نزد خدا آورده و گواهی می‌دهم که علی بنده خدا و برادر رسول خدا است، خدا بزرگ‌تر است، خدا بزرگ‌تر است، خدا بزرگ‌تر است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر است و سپاس خدای را بر راهنمایی‌اش و توفیقش به آنچه از راهش به سوی آن فرا خوانده.

اللّٰهُمَّ إِنَّكَ أَفْضَلُ مَقْصُودٍ، وَأَكْرَمُ مَأْتِيٍّ، وَقَدْ أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، وَبِأَخِيهِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تُخَيِّبْ سَعْيِي، وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً رَحِيمَةً تَنْعَشُنِي بِها، وَاجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ.

خدایا تو برترین مقصود و مهمان‌نوازترین کسی هستی که به نزدت آمده‌اند، من اینک به سویت آمده‌ام، به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت و برادرش امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابیطالب (درود خدا بر آن دو باد) به سوی تو تقرّب می‌جویم، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و کوششم را نومید مکن و به من نظر کن، نظری رحیمانه که به وسیله آن مرا از هلاکت نجات دهی و مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان قرار ده.

چون به رواق برسى بایست و بگو:

السَّلامُ عَلَىٰ رَسُولِ اللّٰهِ أَمِينِ اللّٰهِ عَلَىٰ وَحْيِهِ وَعَزائِمِ أَمْرِهِ، الْخاتِمِ لِمَا سَبَقَ، وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ، وَالْمُهَيْمِنِ عَلَىٰ ذٰلِكَ كُلِّهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلَىٰ صاحِبِ السَّكِينَةِ، السَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونِ بِالْمَدِينَةِ، السَّلامُ عَلَى الْمَنْصُورِ الْمُؤَيَّدِ، السَّلامُ عَلَىٰ أَبِي الْقاسِمِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.

سلام بر رسول خدا، امین خدا بر وحی‌اش و هدف‌های استوار دستورش، ختم‌کننده آنچه گذشته و فتح‌کننده آنچه خواهد آمد و نگهبان بر آنچه گذشت و می‌آید و بر او باد رحمت خدا و برکاتش، سلام بر دارنده آرامش، سلام بر دفن شده در مدینه، سلام بر یاری شده حمایت‌گشته، سلام بر ابوالقاسم محمّد بن عبدالله و رحمت خدا و برکاتش.

پس وارد رواق شو و وقت ورود، پاى راست را مقدّم بدار و بر در حرم بایست و بگو:

أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ جاءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِهِ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ وَخِيَرَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَىٰ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدِاللّٰهِ وَأَخِي رَسُولِ اللّٰهِ، يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ وَابْنُ أَمَتِكَ جَاءَكَ مُسْتَجِيراً بِذِمَّتِكَ، قاصِداً إِلىٰ حَرَمِكَ، مُتَوَجِّهاً إِلىٰ مَقَامِكَ، مُتَوَسِّلاً إِلَى‌اللّٰهِ تَعَالىٰ بِكَ،

گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه است و شریک ندارد و گواهی می‌دهم که محمّد بنده و رسول اوست، از نزد او حق را آورده و رسولان را تصدیق کرده، سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا و برگزیده از خلقش، سلام بر امیرمؤمنان بنده خدا و برادر رسول خدا، ای مولایم ای امیرمؤمنان، بنده‌ی تو و فرزند بنده‌ی تو و فرزند کنیز تو، به نزدت آمده، پناه می‌جویم به ضمانتت، قصد می‌کنم به سوی حرمت، روی می‌نمایم به مقامت، به وجودت متوسّل به خدای تعالی هستم،

أَأَدْخُلُ يَا مَوْلايَ ؟ أَأَدْخُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ؟ أَأَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ ؟ أَأَدْخُلُ يَا أَمِينَ اللّٰهِ ؟ أَأَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللّٰهِ الْمُقِيمِينَ فِي هٰذَا الْمَشْهَدِ ؟ يَا مَوْلايَ، أَتَأْذَنُ لِي بِالدُّخُولِ أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيائِكَ ؟ فَإِنْ لَمْ أَكُنْ لَهُ أَهْلاً فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذٰلِكَ .

آیا وارد شوم ای مولایم؟ آیا وارد شوم ای امیرمؤمنان؟ آیا وارد شوم ای حجّت خدا؟ آیا وارد شوم ای امین خدا؟ آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا که ماندگار در این زیارتگاه هستید؟ ای مولای من آیا اجازه ورودم می‌دهی برترین اجازه‌ای که به یکی از دوستانت داده‌ای، اگر من شایسته آن نیستم تو شایسته آنی.

پس عتبه را ببوس و پای راست را برای وارد شدن مقدّم بدار و در حال ورود بگو:

بِسْمِ اللّٰهِ، وَبِاللّٰهِ، وَفِي سَبِيلِ اللّٰهِ، وَعَلَىٰ مِلَّةِ رَسُولِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ . اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي وَتُبْ عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوّابُ الرَّحِيمُ.

به نام خدا و با خدا و در راه خدا و بر کیش رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خدایا مرا بیامرز و به من رحم کن و توبه‌ام را بپذیر، تویی بسیار توبه پذیر مهربان.

سپس حرکت کن تا در برابر قبر مطّهر قرار گیرى و پیش از رسیدن به قبر بایست و روى خود را به سوى قبر کرده و بگو:

السَّلامُ مِنَ اللّٰهِ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّٰهِ أَمِينِ اللّٰهِ عَلَىٰ وَحْيِهِ وَرِسالاتِهِ وَعَزائِمِ أَمْرِهِ وَمَعْدِنِ الْوَحْيِ وَالتَّنْزِيلِ، الْخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ، وَالْمُهَيْمِنِ عَلَىٰ ذٰلِكَ كُلِّهِ، الشَّاهِدِ عَلَى الْخَلْقِ، السِّراجِ الْمُنِيرِ، وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.

سلام از خدا بر محمّد رسول خدا، امین خدا بر وحی و پیام‌هایش و فرمان‌های حتمی‌اش و معدن وحی و تنزیل، ختم‌کننده آنچه گذشته و فتح‌کننده آنچه می‌آید و نگهبان بر تمام گذشته و آینده، گواه بر آفریده‌ها، چراغ تابنده و سلام و رحمت و برکات خدا بر او.

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ الْمَظْلُومِينَ أَفْضَلَ وَأَكْمَلَ وَأَرْفَعَ وَأَشْرَفَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَأَصْفِيائِكَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدِكَ وَخَيْرِ خَلْقِكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ، وَأَخِي رَسُولِكَ، وَوَصِيِّ حَبِيبِكَ الَّذِي انْتَجَبْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ، وَالدَّلِيلِ عَلَىٰ مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ، وَدَيَّانِ الدِّينِ بِعَدْلِكَ، وَفَصْلِ قَضائِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ، وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛

خدایا بر محمّد و اهل‌بیت مظلومش درود فرست، برترین و کامل‌ترین و بالاترین و برجسته‌ترین درودی که بر یکی از انبیا و رسولان و برگزیدگانت فرستادی خدایا درود فرست بر امیرمؤمنان بنده‌ات و بهترین آفریده‌ات پس از پیامبرت و برادر رسولت و جانشین محبوبت که او را از میان آفریده‌هایت برگزیدی و راهنما بر کسی که به پیام‌هایت برانگیختی، حاکم دین به عدلت و تفکیک‌کننده داوری‌ات میان آفریده‌هایت و سلام و رحمت و برکات خدا بر او؛

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ الْقَوَّامِينَ بِأَمْرِكَ مِنْ بَعْدِهِ، الْمُطَهَّرِينَ الَّذِينَ ارْتَضَيْتَهُمْ أَنْصاراً لِدِينِكَ، وَحَفَظَةً لِسِرِّكَ، وَشُهَداءَ عَلَىٰ خَلْقِكَ، وَأَعْلاماً لِعِبادِكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَىٰ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ وَصِيِّ رَسُولِ اللّٰهِ وَخَلِيفَتِهِ وَالْقَائِمِ بِأَمْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛

خدایا درود فرست بر امامان از فرزندانش، قیام‌کنندگان به فرمانت پس از او، آن پاکانی که آنان را پسندیدی برای یاری دینت و نگهبانی رازت و گواهان بر آفریدگانت و نشانه‌هایی برای بندگانت (درود تو بر همه ایشان)، سلام بر امیر مؤمنان علی بن ابیطالب، جانشین و خلیفه رسول خدا، قیام‌کننده به فرمان خدا، پس از پیامبر، سرور جانشینان و رحمت و برکات خدا بر او باد؛

السَّلامُ عَلَىٰ فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ‌الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ، السَّلامُ عَلَى الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الْمُسْتَوْدَعِينَ، السَّلامُ عَلَىٰ خاصَّةِ اللّٰهِ مِنْ خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَى الْمُتَوَسِّمِينَ، السَّلامُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ قامُوا بِأَمْرِهِ وَوازَرُوا أَوْلِياءَ اللّٰهِ وَخافُوا بِخَوْفِهِمْ، السَّلامُ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ، السَّلامُ عَلَيْنا وَعَلَىٰ عِبَادِ اللّٰهِ الصَّالِحِينَ.

سلام بر فاطمه دختر رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، سرور زنان جهانیان، سلام بر حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت از میان همه آفریدگان، سلام بر امامان راه یافته، سلام بر انبیا و رسولان، سلام بر امامان‌که عهد خدا به آنان سپرده شده، سلام بر گوهر ممتاز خدا از میان آفریده‌هایش، سلام بر هوشمندان کنجکاو، سلام اهل ایمان بر آنان‌که به فرمان خلق قیام کردند و از اولیای خدا پشتیبانی نمودند و با ترس آنان ترسیدند، سلام بر فرشتگان مقرّب، سلام بر ما و بندگان شایسته خدا.

پس برو تا نزدیک قبر بایستی، رو به قبر و پشت به قبله کن و بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفْوَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَلَمَ التُّقىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقِيُّ النَّقِيُّ الْوَفِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ، وَأَمِينَ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَدَيَّانَ يَوْمِ الدِّينِ، وَخَيْرَ الْمُؤْمِنِينَ، وَسَيِّدَ الصِّدِّيقِينَ، وَالصَّفْوَةَ مِنْ سُلالَةِ النَّبِيِّينَ، وَبابَ حِكْمَةِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَخازِنَ وَحْيِهِ، وَعَيْبَةَ عِلْمِهِ، وَالنَّاصِحَ لِأُمَّةِ نَبِيِّهِ، وَالتَّالِيَ لِرَسُولِهِ، وَالْمُواسِيَ لَهُ بِنَفْسِهِ، وَالنَّاطِقَ بِحُجَّتِهِ، وَالدَّاعِيَ إِلىٰ شَرِيعَتِهِ، وَالْماضِيَ عَلَىٰ سُنَّتِهِ؛

سلام بر تو ای امیرمؤمنان، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای حجّت خدا، سلام بر تو ای امام هدایت، سلام بر تو ای نشانه تقوا، سلام بر تو ای جانشین نیکوکار پرهیزگار پاکیزه‌ی کامل‌کننده‌ی (حقائق)، سلام بر تو ای پدر حسن و حسین، سلام بر تو ای ستون دین، سلام بر تو ای سرور جانشینان و امین پروردگار جهانیان و داور روز جزا و بهترین مؤمنان و سرور صدّیقان برگزیده از نژاد انبیا و باب حکمت پروردگار جهانیان و خزانه‌دار وحی‌اش و مخزن علمش و خیرخواه امّت پیامبرش و پیرو رسولش و همدردی‌کننده با او با جانش و گویای به حجّتش و دعوت‌کننده به شریعتش و درگذشته بر آئینش؛

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ رَسُولِكَ مَا حُمِّلَ، وَرَعىٰ مَا اسْتُحْفِظَ، وَحَفِظَ مَا اسْتُودِعَ، وَحَلَّلَ حَلالَكَ، وَحَرَّمَ حَرامَكَ، وَأَقامَ أَحْكامَكَ، وَجاهَدَ النَّاكِثِينَ فِي سَبِيلِكَ، وَالْقاسِطِينَ فِي حُكْمِكَ، وَالْمَارِقِينَ عَنْ أَمْرِكَ، صابِراً مُحْتَسِباً لَاتَأْخُذُهُ فِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيائِكَ وَ أَصْفِيائِكَ وَأَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ .

خدایا من گواهی می‌دهم که آنچه را از رسولت بر عهده داشت به مردم رساند و نگهداری کرد آنچه نگهداری‌اش از او خواسته شده بود، حلالت را حلال کرد و حرامت را حرام نمود و احکامت را برپا داشت و با پیمان‌شکنان در راهت و ستمکاران در حکومتت و بیرون‌رفتگان از فرمانت جهاد کرد، شکیبا و جوینده مقام قرب تو بود و در راه تو سرزنش سرزنش‌کنندگان را به چیزی نگرفت. خدایا بر او درود فرست، بهترین درودی که بر یکی از دوستانت و برگزیدگانت و جانشینان پیامبرانت فرستادی.

اللّٰهُمَّ هٰذَا قَبْرُ وَلِيِّكَ الَّذِي فَرَضْتَ طاعَتَهُ، وَجَعَلْتَ فِي أَعْناقِ عِبادِكَ مُبايَعَتَهُ، وَخَلِيفَتِكَ الَّذِي بِهِ تَأْخُذُ وَتُعْطِي، وَبِهِ تُثِيبُ وَتُعاقِبُ، وَقَدْ قَصَدْتُهُ طَمَعاً لِما أَعْدَدْتَهُ لِأَوْلِيائِكَ، فَبِعَظِيمِ قَدْرِهِ عِنْدَكَ، وَجَلِيلِ خَطَرِهِ لَدَيْكَ، وَقُرْبِ مَنْزِلَتِهِ مِنْكَ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ فَإِنَّكَ أَهْلُ الْكَرَمِ وَالْجُودِ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ وَعَلَىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ.

خدایا این قبر ولی توست که اطاعتش را واجب کردی و بیعتش را بر عهده بندگانت قرار دادی و خلیفه‌ات که به خاطر او مؤاخذه می‌کنی و می‌بخشی و به سبب او پاداش می‌دهی و کیفر می‌کنی، من به طمع آنچه برای اولیایت مهیا کرده‌ای آهنگ زیارت او کرده‌ام، پس به حق بزرگی مرتبه‌اش نزد تو و موقعیت فوق‌العاده‌اش به پیشگاهت و نزدیکی جایگاهش از تو، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنان کن که تو شایسته آنی، به درستی که تو شایسته بزرگواری و بخششی و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای مولایم و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح (درود خدا بر آنان باد).

پس ضریح را ببوس و در کنار سر بایست و بگو:

يَا مَوْلايَ إِلَيْكَ وُفُودِي، وَبِكَ أَتَوَسَّلُ إِلَىٰ رَبِّي فِي بُلُوغِ مَقْصُودِي، وَأَشْهَدُ أَنَّ الْمُتَوَسِّلَ بِكَ غَيْرُ خَائِبٍ، وَالطَّالِبَ بِكَ عَنْ مَعْرِفَةٍ غَيْرُ مَرْدُودٍ إِلّا بِقَضَاءِ حَوَائِجِهِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً إِلَى اللّٰهِ رَبِّكَ وَرَبِّي فِي قَضاءِ حَوائِجِي، وَتَيْسِيرِ أُمُورِي، وَكَشْفِ شِدَّتِي، وَغُفْرانِ ذَنْبِي، وَسَعَةِ رِزْقِي، وَتَطْوِيلِ عُمْرِي، وَإِعْطَاءِ سُؤْلِي فِي آخِرَتِي وَدُنْيايَ .

ای مولایم، درودم بر توست و به وسیله تو به پروردگارم، دررسیدن به مقصودم متوسّل می‌شوم و گواهی می‌دهم که متوسّل به تو محروم نیست و خواستار به وسیله تو از روی معرفت مردود نمی‌باشد به یقین حاجات او برآورده شود، پس به درگاه خدا پروردگارت و پروردگارم شیفع من باش، در برآمدن حاجاتم و آسان شدن کارهایم و برطرف شدن سختی‌ام و آمرزش گناهم و وسعت روزی‌ام و طول عمرم و عطا کردن خواسته‌ام، در آخرت و دنیایم.

اللّٰهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ . اللّٰهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ . اللّٰهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْأَئِمَّةِ، وَعَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً لَاتُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ، عَذاباً كَثِيراً لَا انْقِطاعَ لَهُ وَلَا أَجَلَ وَلَا أَمَدَ بِما شاقُّوا وُلاةَ أَمْرِكَ، وَأَعِدَّ لَهُمْ عَذاباً لَمْ تُحِلَّهُ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ؛

خدایا قاتلان امیرمؤمنان را لعنت کن. خدایا قاتلان حسن و حسین و امامان را لعنت کن و آنان را عذاب نما، عذابی دردناک که بدان گونه احدی از جهانیان را عذاب نکنی، عذابی بسیار که قطع شدن و مدّت و اندازه برای آن نباشد، به خاطر دشمنی‌هایی که با والیان حکومتت کردند و برای آنان عذابی آماده کن که آن را به احدی از بندگانت فرود نیاورده باشی؛

اللّٰهُمَّ وَأَدْخِلْ عَلَىٰ قَتَلَةِ أَنْصارِ رَسُولِكَ، وَعَلَىٰ قَتَلَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، وَعَلَىٰ قَتَلَةِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ قَتَلَةِ أَنْصارِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، وَقَتَلَةِ مَنْ قُتِلَ فِي وِلايَةِ آلِ مُحَمَّدٍ أَجْمَعِينَ عَذاباً أَلِيماً مُضاعَفاً فِي أَسْفَلِ دَرَكٍ مِنَ الْجَحِيمِ لَايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ مَلْعُونُونَ ناكِسُو رُؤُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَدْ عَايَنُوا النَّدامَةَ وَالْخِزْيَ الطَّوِيلَ لِقَتْلِهِمْ عِتْرَةَ أَنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَأَتْباعَهُمْ مِنْ عِبادِكَ الصَّالِحِينَ .

خدایا وارد کن بر قاتلان یاوران رسولت و بر قاتلان امیرمؤمنان و بر قاتلان حسن و حسین و بر قاتلان یاوران حسن و حسین و بر قاتلان کسانی که در راه ولایت خاندان محمّد کشته شده، عذابی دردناک، دو چندان، در پست‌ترین طبقه دوزخ که عذاب از آن‌ها سبک نشود، درحالی‌که در آنجا ناامید و طرد شده و در پیشگاه پروردگارشان سرافکنده باشند و ببینند پشیمانی و رسوایی طولانی را به خاطر قتل عترت انبیا و رسولانت و پیروان آنان از بندگان شایسته‌ات.

اللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ، وَظاهِرِ الْعَلانِيَةِ فِي أَرْضِكَ وَسَمَائِكَ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ فِي أَوْلِيائِكَ، وَحَبِّبْ إِلَيَّ مَشَاهِدَهُمْ وَمُسْتَقَرَّهُمْ حَتَّىٰ تُلْحِقَنِي بِهِمْ وَتَجْعَلَنِي لَهُمْ تَبَعاً فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

خدایا آنان را در پنهانی پنهان و آشکار آشکار، در زمین و آسمانت لعنت کن. خدایا درباره اولیایت برای من قدم صدق قرار ده و زیارتگاه‌ها و قرارگاهشان را محبوب من گردان تا به آنان متصلم کنی و پیرو آنانم گردانی در دنیا و آخرت، ای مهربان‌ترین مهربانان.

پس ضریح را ببوس و پشت به قبله و رو به جانب قبر حضرت امام حسین(علیه‌السلام) بایست و بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْأَئِمَّةِ الْهادِينَ الْمَهْدِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَرِيعَ الدَّمْعَةِ السَّاكِبَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صاحِبَ الْمُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ جَدِّكَ وَأَبِيكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمِّكَ وَأَخِيكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ وَبَنِيكَ، أَشْهَدُ لَقَدْ طَيَّبَ اللّٰهُ بِكَ التُّرابَ، وَأَوْضَحَ بِكَ الْكِتابَ، وَجَعَلَكَ وَأَبَاكَ وَجَدَّكَ وَأَخاكَ وَبَنِيكَ عِبْرَةً لِأُولِي الْأَلْبَابِ، يَا ابْنَ الْمَيَامِينَ الْأَطْيَابِ التَّالِينَ الْكِتابَ، وَجَّهْتُ سَلامِي إِلَيْكَ، صَلَواتُ اللّٰهِ وَسَلامُهُ عَلَيْكَ، وَجَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْكَ، مَا خابَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكَ وَلَجَأَ إِلَيْكَ.

سلام بر تو ای اباعبدالله، سلام بر تو ای پسر رسول خدا، سلام بر تو ای پسر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای پسر فاطمه زهرا سرور زنان جهانیان، سلام بر تو ای پدر امامان هدایت‌گر و هدایت شده، سلام بر تو ای کشته اشک جاری، سلام بر تو ای صاحب مصیبت پی‌درپی، سلام بر تو و بر جدّ و پدرت، سلام بر تو و بر مادر و برادرت، سلام بر تو و بر امامان از نسل‌ات و فرزندانت، شهادت می‌دهم که خدا خاک را به وسیله تو پاک کرد و قرآن را با تو واضح و روشن ساخت و تو را و پدر و جدّت و برادر و فرزندانت را عبرتی برای صاحبان خرد قرار داد، ای فرزند پدران با میمنت و پاک و تلاوت‌کنندگان کتاب، سلامم را متوجّه تو می‌نمایم و درودهای خدا و سلامش بر تو، و دل‌های مردم را هواخواه تو قرار دهد، آنکه متمسّک به تو شد و پناه به تو آورد، هرگز نامید نشد.

پس پایین پا بایست و بگو:

السَّلامُ عَلَىٰ أَبِي الْأَئِمَّةِ وَخَلِيلِ النُّبُوَّةِ وَالْمَخْصُوصِ بِالْأُخُوَّةِ، السَّلامُ عَلَىٰ يَعْسُوبِ الدِّينِ وَالْإِيمانِ وَكَلِمَةِ الرَّحْمٰنِ، السَّلامُ عَلَىٰ مِيزانِ الْأَعْمالِ وَمُقَلِّبِ الْأَحْوالِ وَسَيْفِ ذِي الْجَلالِ وَساقِي السَّلْسَبِيلِ الزُّلالِ، السَّلامُ عَلَىٰ صالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَوارِثِ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَالْحاكِمِ يَوْمَ الدِّينِ، السَّلامُ عَلَىٰ شَجَرَةِ التَّقْوىٰ وَسامِعِ السِّرِّ وَالنَّجْوىٰ، السَّلامُ عَلَىٰ حُجَّةِ اللّٰهِ الْبالِغَةِ وَنِعْمَتِهِ السَّابِغَةِ وَنِقْمَتِهِ الدَّامِغَةِ، السَّلامُ عَلَى الصِّراطِ الْواضِحِ وَالنَّجْمِ اللَّائِحِ وَالْإِمَامِ النَّاصِحِ وَالزِّنادِ الْقَادِحِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ.

سلام بر پدر امامان و همراه نبوت و اختصاص یافته به برادری، سلام بر رئیس دین و ایمان و کلمه رحمان، سلام بر ترازوی اعمال و زیرورو کننده احوال و شمشیر خدای دارای عظمت و ساقی چشمه گوارای زلال، سلام بر شایسته مؤمنان وارث دانش پیامبران و حاکم روز جزا، سلام بر درخت تقوا و شنونده راز و نهان، سلام بر حجّت رسای خدا و نعمت کاملش و انتقام کوبنده‌اش. سلام بر راه روشن و ستاره فروزان و رهبر خیرخواه و مایه آتش‌زا برضد کفر و شرک، رحمت و برکات خدا بر او باد.

پس بگو:

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ أَخِي نَبِيِّكَ وَوَلِيِّهِ وَناصِرِهِ وَوَصِّيِهِ وَوَزِيرِهِ، وَمُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ، وَمَوْضِعِ سِرِّهِ، وَبابِ حِكْمَتِهِ، وَالنَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ، وَالدَّاعِي إِلىٰ شَرِيعَتِهِ، وَخَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ، وَمُفَرِّجِ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ، قَاصِمِ الْكَفَرَةِ، وَمُرْغِمِ الْفَجَرَةِ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسىٰ .

خدایا درود فرست بر امیرمؤمنان علی بن ابیطالب برادر پیامبرت و ولی و یاور و جانشین و وزیرش و سپردگاه دانشش و جایگاه رازش و دروازه حکمتش و گویای به برهانش و دعوت‌کننده به دینش و جانشین او در امتّش و زداینده اندوه از چهره‌اش، شکننده کافران و به خاک مالنده دماغ بدکاران، آن‌که او را از پیامبرت به منزله هارون از موسی قرار دادی.

اللّٰهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، وَالْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، وَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ، يَا رَبَّ الْعالَمِينَ.

خدایا دوست بدار دوستدارش را و دشمن بدار دشمنش را و یاری کن یاری‌دهنده‌اش را و خوار کن خوارکننده‌اش را و از پیشینیان و پسینیان لعنت کن هرکه در برابرش بایستد و بر او درود فرست برترین درودی که برکسی از جانشینان پیامبرانت فرستادی ای پروردگار جهانیان.

پس به جانب سر برگرد برای زیارت حضرت آدم(علیه‌السلام) و حضرت نوح(علیه‌السلام) و در زیارت حضرت آدم(علیه‌السلام) بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ‌اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْبَشَرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَعَلَى‌الطَّاهِرِينَ مِنْ وُلْدِكَ وَذُرِّيَّتِكَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ صَلاةً لَايُحْصِيها إِلّا هُوَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكَاتُهُ.

سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای امین خدا، سلام بر تو ای خلیفه خدا در زمینش، سلام بر تو ای پدر بشر، سلام بر تو و بر روان و تنت و بر پاکان از فرزندان و نسلت و درود خدا بر تو، درودی که جز خدا آن را شماره نکند و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

و در زیارت نوح (علیه‌السلام) نیز بگو:

السَّلامُ‌عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا شَيْخَ الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، صَلَوَاتُ اللّٰهِ وَسَلامُهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ رُوحِكَ وَبَدَنِكَ وَعَلَى الطَّاهِرِينَ مِنْ وُلْدِكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.

سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای بزرگ رسولان، سلام بر تو ای امین خدا در زمینش، درود و سلام خدا بر تو و بر روان و تنت و بر پاکان از فرزندانت و رحمت و برکات خدا بر تو باد.

آنگاه شش رکعت نماز بخوان، دو رکعت برای امیرمؤمنان، در رکعت اوّل پس از سوره «حَمد» سوره «اَلرَّحمن» و در رکعت دوم بعد از سوره «حَمد» سوره مبارکه «یس» را و پس از نماز، «تسبیح حضرت فاطمه» را بگو و سپس از خدا طلب آمرزش نما و برای خود دعا کن و بگو:

اللّٰهُمَّ إِنِّي صَلَّيْتُ هاتَيْنِ الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةً مِنِّي إِلىٰ سَيِّدِي وَمَوْلايَ وَلِيِّكَ وَأَخِي رَسُولِكَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَسَيِّدِ الْوَصِيِّينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ آلِهِ . اللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْها مِنِّي وَاجْزِنِي عَلَىٰ ذٰلِكَ جَزَاءَ الْمُحْسِنِينَ .

خدایا من این دو رکعت نماز را خواندم، به عنوان هدیه‌ای از من به آقا و مولایم، ولی‌ات و برادر رسولت، امیرمؤمنان و سرور جانشینان، علی بن ابیطالب (درود خدا بر او و خاندانش). پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و آن را از من قبول کن و بر آن پاداشم ده پاداش نیکوکاران.

اللّٰهُمَّ لَكَ صَلَّيْتُ وَلَكَ رَكَعْتُ وَلَكَ سَجَدْتُ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لِأَ نَّهُ لَاتَكُونُ الصَّلاةُ وَالرُّكُوعُ وَالسُّجُودُ إِلّا لَكَ لِأَنَّكَ أَنْتَ اللّٰهُ لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدِ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنِّي زِيَارَتِي، وَأَعْطِنِي سُؤْلِي بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.

خدایا برای تو نماز خواندم و رکوع و سجده کردم، یگانه‌ای و شریکی نداری، چراکه نماز و رکوع و سجود جز برای تو نیست، تویی خدا، معبودی جز تو وجود ندارد. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و زیارتم را بپذیر و خواسته‌ام را عطا کن، به حق محمّد و خاندان پاکش.

و چهار رکعت دیگر را هدیه آدم (علیه‌السلام) و نوح (علیه‌السلام) قرار بده، سپس سجده شکر بجا آور و در سجده بگو:

اللّٰهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ، وَبِكَ اعْتَصَمْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ . اللّٰهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي وَرَجائِي فَاكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي وَمَا لَايُهِمُّنِي وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، عَزَّ جارُكَ، وَجَلَّ ثَناؤُكَ، وَلَا إِلٰهَ غَيْرُكَ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَقَرِّبْ فَرَجَهُمْ.

خدایا به تو روی آوردم و به تو پناه آوردم و بر تو توکل کردم. خدایا تو مورد اطمینان و امید منی، پس آنچه فکر مرا مشغول کرده و مشغول نمی‌کند و آنچه را تو از من به آنها داناتری از من بازدار، پناهنده به تو عزیز است و ثنایت بس عظیم است و معبودی جز تو نیست، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و گشایش کارشان را نزدیک کن.

پس طرف راست صورت را بر زمین بگذار و بگو:

ارْحَمْ ذُلِّي بَيْنَ يَدَيْكَ، وَتَضَرُّعِي إِلَيْكَ، وَوَحْشَتِي مِنَ النَّاسِ، وَأُنْسِي بِكَ، يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ، يَا كَرِيمُ

رحم کن به خواری‌ام در برابرت و زاری‌ام به درگاهت و به ترسم از مردم و انس من به توست، ای بزرگ‌منش مهمان‌نواز، ای کریم، ای کریم.

آنگاه جانب چپ صورت را بر زمین بگذار و بگو:

لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ رَبِّي حَقّاً حَقّاً، سَجَدْتُ لَكَ يَا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً . اللّٰهُمَّ إِنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ.

معبودی جز تو نیست به راستی به راستی، ای پروردگارم از باب بندگی و بردگی برایت سجده کردم. خدایا عملم اندک است. آن را دو چندان گردان، ای کریم، ای کریم.

پس به سجده برو و «صد مرتبه» بگو: «شُکْراً» و در دعا کردن بکوش که اینجا محل خواستن خواهش‌ها است و بسیار استغفار کن که جای آمرزش گناهان است و حاجات خود را از خدا بخواه که مقام استجابت دعاهاست.

کیفیت زیارت امیرالمومنین حضرت امام علی (ع)

آگاه باش زیارت‌های روایت شده براى آن حضرت بر دو بخش است:
یکى «کلی و عمومی»
که مقیّد به وقتى از اوقات نیست و دیگر «ویژه» که مقیّد به وقت معیّن است و این زیارات در طی دو مقصد بیان می‌شود.

مقصد نخست در زیارات کلی که بسیار است و ما در اینجا فقط به ذکر چند زیارت اکتفا می‌کنیم:

زیارت اول

زیارت دوم (امین ‌الله)

زیارت سوم

زیارت چهارم

زیارت پنجم

زیارت ششم

زیارت هفتم

زیارت وداع حضرت امیرالمؤمنین (ع)

مقصد دوم در زیارت ویژه حضرت امیرمؤمنان (علیه‌السلام) و آن چند زیارت است:

زیارت روز غدیر

زیارت دیگر روز غدیر

زیارت امیرالمؤمنین (ع) در روز میلاد پیغمبر (ص)

زیارت شب و روز مبعث

فضیلت زیارت امیرالمومنین حضرت امام علی (ع)

شیخ طوسی به سند صحیح، از محمّد‌بن‌مسلم، از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده:
خدا مخلوقی بیشتر از ملائکه خلق نفرمود، به درستی که هر روز هفتاد هزار ملک نازل می‌شوند و به «بیت‌المعمور» می‌آیند و دور آن طواف می‌کنند، چون از طواف آنجا فارغ می‌شوند، به طواف کعبه می‌روند و چون از طواف کعبه فارغ شدند، به سوی «قبر پیامبر» (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌آیند و بر آن حضرت سلام می‌کنند، پس از آن به سوی «قبر امیرمؤمنان» (علیه‌السلام) می‌آیند، بر آن حضرت سلام می‌کنند و بعد از آن نزد «قبر حسین» (علیه‌السلام) می‌آیند و بر آن جناب سلام می‌کنند، پس از آن به آسمان بالا می‌روند و مانند ایشان هر روز نازل می‌شوند تا روز قیامت.

سپس فرمود: هرکه «امیرمؤمنان» (علیه‌السلام) را زیارت کند و عارف به حق آن حضرت باشد، یعنی آن جناب را امام واجب الاطاعه و خلیفه بلافصل بداند و از روی جبّاریت و تکبر نیامده باشد، حق‌تعالی اجر صد هزار شهید برای او بنویسد و گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد و روز قیامت از جمله ایمنان از ترس‌های آن روز برانگیخته شود و خدا حساب را بر او آسان نماید و هنگام حرکت به سوی زیارت، ملائکه از او استقبال کنند و چون از زیارت برگردد او را مشایعت کنند تا به خانه خود برگردد و اگر بیمار شود به عیادت او بیایند و اگر بمیرد جنازه او را مشایعت کنند و برای او تا کنار قبرش طلب آمرزش نمایند.

سیّد‌ عبدالکریم ابن طاووس در کتاب «فَرحَة الغَرِی» از آن حضرت روایت کرده است: هرکه پیاده به «زیارت امیرمؤمنان» (علیه‌السلام) رود حق‌تعالی به هر گامی ثواب یک حجّ و یک عمره برای او بنویسد و اگر پیاده برگردد، به هر گامی ثواب دو حجّ و دو عمره برای او بنویسد؛

و نیز از آن حضرت روایت کرده که به ابن مارد فرمود: ای پسر مارد، هرکه جدّم «امیرالمؤمنین» (علیه‌السلام) را در صورت عرفان به حقّش زیارت کند، حق‌تعالی برای او به عدد هر گامی حجّ مقبول و عمره پسندیده بنویسد، ای پسر مارد، و‌‌‌الله آتش جهنم نمی‌خورد گامی که در «زیارت امیرالمؤمنین» (علیه‌السلام) غبار‌ آلوده شود، خواه پیاده رود و خواه سواره؛ ای پسر مارد این حدیث را به آب طلا بنویس؛

و همچنین از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: ما می‌گوییم در پشت کوفه قبری است که به آن قبر دردمندی پناه نمی‌برد، مگر آنکه حق‌تعالی او را شفا کرامت فرماید.

مؤلّف گوید: از اخبار معتبر ظاهر می‌شود که حق‌تعالی قبر امیرالمؤمنین و اولاد طاهرینش (علیهم‌السلام) را پناهگاه هراسندگان و ملجأ بیچارگان و امان اهل زمین قرار داده، هر غمناکی که نزد او برود غمش زائل می‌شود و هر دردمندی که خود را به آن بمالد شفا می‌گیرد و هر که به آن پناه برد در امان باشد.

سید عبدالکریم ابن طاووس از محمّد‌بن‌علی‌شیبانی روایت کرده است که گفت: من و پدر و عمویم حسین، به طور پنهان در شب تار به زیارت قبر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) رفتیم و این کار در سال دویست‌وشصت‌و‌اندی بود و من در آن هنگام کودکی صغیر بودم، چون به قبر آن حضرت رسیدیم، دیدیم در اطراف آن قبر سنگ‌های سیاه گذاشته شده و بنایی ندارد؛

به قبر نزدیک شدیم، عدّه‌ای از ما مشغول خواندن قرآن و بعضی مشغول نماز و برخی سرگرم زیارت شدند، به ناگاه دیدم شیری به جانب ما می‌آید، چون نزدیک شد ما به فاصله یک نیزه از آن محل شریف دور شدیم، آن حیوان نزدیک قبر رفت و شروع به مالیدن ذراع خود به قبر کرد؛

یکی از ما نزدیک شیر رفت و به تماشای او ایستاد، حیوان متعرض او نشد، برگشت و ما را به حال شیر خبر داد، ترس از ما برطرف شد، همگی نزدیک او رفتیم، در وضعش دقّت کردیم، دیدیم در ذراع او جراحتی است و آن حیوان محلّ جراحت را به قبر آن حضرت می‌مالید، حدود یک ساعت به این حال بود سپس رفت، ما هم به حال اوّل خود به نماز و زیارت و قرائت قرآن برگشتیم.

و شیخ مفید نقل کرده: روزی هارون‌الرشید به آهنگ شکار از کوفه بیرون رفت و به جانب «غَریَّیْن» و «ثَوِیَّه» توجّه نمود و در آنجا آهوانی دید، فرمان داد تا بازهای شکاری و کِلاب مُعَلَّم (سگان تعلیم دیده) را برای شکار آهوان رها کردند و بر آن‌ها بتاختند. آهوان که چنین دیدند فرار کرده به پشته‌ای پناه بردند و در آنجا بیارمیدند، بازها در ناحیه‌ای بیفتادند و تازی‌ها باز شدند و رشید از این مطلب در عجب شد.
دیگر باره آهوان از فراز پشته به نشیب آمدند، بازها و تازی‌ها آهنگ ایشان نمودند، دیگر باره آهوان به آن پشته پناه بردند و جانوران شکاری از قصد ایشان برگشتند تا سه مرتبه کار بدین‌گونه رفت.

هارون سخت در عجب شد؛ غلامان خود را امر کرد که تعجیل کنید و مردی را که از حال این مکان با خبر باشد بیاورید؛ غلامان رفتند و از قبیله بنی اسد پیرمردی را حاضر کردند؛ هارون از وی پرسید که حال این پُشته چیست و در این مکان چه کیفیّتی است؟
گفت: اگر مرا امان می‌دهی قصّه آن را به عرض می رسانم؛ گفت: با خدا عهد کردم که تو را اذیّت نکنم و در امان باشی، الحال آنچه دانی بگو؛ گفت: خبر داد مرا پدرم از پدران خود که می‌گفتند «قبر مطهّر امیرالمؤمنین»
(علیه‌السلام) در این پشته واقع است و حق‌تعالی آن را حرم امن و امان خود قرار داده که هر چه به آن پناه بِبَرَد در امان باشد.

فقیر گوید: در امثال عرب است که می‌گویند: «اَحْمی مِنْ مُجیرِ الْجَرادِ» یعنی فلانی حمایت کردنش از کسی که در پناه او است، بیشتر از پناه دهنده‌ی ملخ‌ها است و قصّه آن‌چنان است که:

مردی بادیه‌نشین از قبیله «طَیّ» که نامش «مُدْلج‌بن‌سُوَید» بود روزی در خیمه خود نشسته بود، دید جماعتی از طایفه طیّ آمدند درحالی‌که جوال و ظرف‌هایی با خود دارند؛ پرسید چه خبر است؟ گفتند: ملخ‌های بسیار در اطراف خیمه شما فرود آمده‌اند، آمدیم آن‌ها را بگیریم؛ مُدْلج که این را شنید برخاست، سوار اسب خود شد و نیزه خود را بر دست گرفت و گفت:
به خدا سوگند هر کس متعرّض این ملخ‌ها شود من او را خواهم کشت. «أَیَکُونُ الْجَرادُ فِی جِوارِی ثُمَّ تُرِیدُونَ أَخْذَهُ؟!

آیا این ملخ‌ها در جوار و پناه من باشند و شما آن‌ها را بگیرید؟!» چنین چیزی نخواهد شد. پیوسته از آن‌ها حمایت کرد تا آفتاب گرم شد و ملخ‌ها پریدند و رفتند، آن وقت گفت: این ملخ‌ها از جوار من منتقل شدند دیگر خود دانید با آن‌ها.

و صاحب قاموس گفته: «ذُوالأَعْواد» لقب شخصی بسیار عزیز بوده که بعضی گفته‌اند جدّ «اکثم‌بن‌صیفی» بوده، طایفه مُضَرْ هر سال خراجی به او می‌دادند و چون پیر شد او را بالای تختی می‌نشاندند و در میان قبایل و کنار چاه‌های آب عرب برای جمع‌آوری خراج می‌گرداندند و به حدّی عزیز و محترم بود که هر ترسانی خود را به تخت او می‌رسانید ایمن می‌گشت و هر ذلیل و خواری که به نزد تخت او می‌آمد عزیز و ارجمند می‌گردید و هر گرسنه‌ای که به نزد او می‌رسید از گرسنگی می‌رهید.

پس هرگاه تخت یک مرد عربی به این مرتبه از عزّت و رفعت رسد چه عجب دارد حق‌تعالی، قبر ولیّ خود را که حمل‌کننده تابوتش جبرییل و میکاییل و امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) بوده‌اند، پناه هراسندگان و ملجأ گریختگان و فریادرس بیچارگان و شفاى دردمندان قرار داده باشد؟

بنابراین در هر کجا باشى خود را به آن «قبر» برسان و تا ممکن باشد خود را به آن بچسبان و اصرار کن تا به فریادت برسد و تو را از هلاکت دنیا و آخرت برهاند.

لُذْ إِلَى جُودِهِ تَجِدْهُ زَعِيماً

بِنَجَاةِ الْعُصَاةِ يَوْمَ لِقَاهَا

به جودش پناه بر، او را ضامنی می‌یابی

برای نجات گنه‌کاران، روز دیدارش

عَائِدٌ لِلْمُؤَمِّلِينَ مُجِيبٌ

سَامِعٌ مَا تُسِرُّ مِنْ نَجْوَاهَا

عیادت کننده‌ی آرزومندان است و پاسخ‌دهنده

و شنواست آنچه را پنهان کنند از گفتگوی سرّی

در کتاب «دار السّلام» از شیخ دیلمى نقل شده: که جماعتى از صالحان نجف اشرف روایت کرده‌اند: کسى در خواب دید از هر قبرى که در آن مشهد شریف و خارج آن است ریسمانى کشیده شده که متصّل به «قبّه حضرت حبل اللّه المتین امیرالمؤمنین» (علیه‌السلام) است، پس آن شخص چنین انشاء کرد:

إِذَا مُتُّ فَادْفِنِّي إِلَى جَنْبِ حَيْدَرٍ

أَبِي شَبَّرٍ أَكْرِمْ بِهِ وَ شُبَيْرٍ

زمانی که از دنیا رفتم کنار حیدر دفنم کنید

پدر حسن و حسین، چه کریم است او

فَلَسْتُ أَخَافُ النَّارَ عِنْدَ جِوَارِهِ

وَ لا أَتَّقِي مِنْ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ

در جوار او از آتش نمی‌ترسم

و از منکر و نکیر پروا نمی‌کنم

فَعَارٌ عَلَى حَامِي الْحِمَى وَ هُوَ فِي الْحِمَى

إِذَا ضَلَّ فِي الْبَيْدَاءِ عِقَالُ بَعِيرٍ

بر حامی قرقگاه ننگ است که در عرصه حمایتش

حتی در بیابان قرقگاهش افسار شتری گم شود

فضیلت مسجدالنبی و وظیفه زائر در مدینه طیبه

مؤلّف گوید: ما در کتاب «هدیة الزائرین» در بیان تکالیف زائران در مدینه طیبه نوشتیم: از چیزهایی که برای ایشان مهم است این است که تا در مدینه معظّمه هستند فرصت را غنیمت دانسته، در «مسجد رسول خدا» (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) بسیار نماز بجای آورند که نماز در آنجا برابر ده هزار نماز است که در جای دیگر خوانده شود و بهترین مکان‌های مسجد، «روضه شریفه» است که بین قبر و منبر قرار دارد.

بدان که شیخ ما حاجی نوری در «تحیه» فرموده است: ارزش جای جسد مبارک پیامبر (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) و ائمه‌ی ما (صلوات‌اللَّه‌علیهم‌اجمعین) از کعبه معظّمه به اتفاق جمیع فقها ـ چنان که شهید (ره) در کتاب «قواعد» به آن تصریح نموده ـ اشرف است.

در حدیث حَسَن، از حضرمی روایت شده است: که امام صادق (علیه‌السلام) مرا امر فرمود: در «مسجد رسول خدا» (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) تا می‌توانم بسیار نماز بخوانم و فرمود: همیشه ترا میسّر نمی‌گردد به این مکان شریف بیایی ... تا آخر خبر.

شیخ (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب «تهذیب» به سند معتبر از مرازم روایت کرده است: که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: روزه گرفتن در «مدینه» و نماز خواندن نزد ستون‌ها واجب نیست، بلکه واجب همان نمازهای پنج‌گانه و روزه ماه رمضان است، ولی اگر کسی بخواهد روزه بگیرد برای او بهتر است؛ و فرمود در این مسجد شریف تا بتوانید بسیار نماز بخوانید که برای شما بهتر است. بدانید آدمی گاه می‌شود که در دنیا زیرک است و مردم او را مدح می‌کنند که فلانی چه بسیار زیرک است، پس امر کسی‌که در کار آخرت زیرک باشد چگونه است؟

و رسول خدا و ائمه بقیع (صلوات‌اللَّه‌علیهم‌اجمعین) را در هر روز به اندازه‌ای که برای تو ممکن است به طور مکرّر زیارت کن و هرگاه «حجره رسول الهی» را مشاهده کردی بر آن حضرت سلام بده و تا در مدینه هستی مواظب خود باش و خویش را از گناهان و مظالم حفظ کن و تدبّر و تفکر کن در شرافت آنجا، به خصوص در «مسجد شریف» که قدم‌های مبارک رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) بر آن زمین‌ها گذاشته شده و آن بزرگوار در کوچه و بازار آن رفت و آمد کرده و در آن مسجد نماز خوانده و آنجا جایگاه وحی و تنزیل است و جبریل امین و ملائکه مقرّب در آنجا نازل می‌شدند و چه خوب گفته شده:

أَرْضٌ مَشَى جِبْرِيلُ فِي عَرَصَاتِهَا

وَ اللَّهُ شَرَّفَ أَرْضَهَا وَ سَمَاءَهَا

زمینی که جبریل در عرصاتش راه رفته

و خدا زمین و آسمانش را شریف گردانده

و تا ممکن شود در مدینه صدقه بده، به خصوص در مسجد و مخصوصا به سادات و ذرّیه رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) که ثواب جزیل و اجر عظیم بر آن مترتّب است.
علاّمه مجلسى فرموده: در روایت معتبر وارد شده: درهمى که در آنجا صدقه دهند برابر است با ده هزار درهم صدقه در جاى دیگر و اگر برایت ممکن باشد مجاورت آن شهر پاک را اختیار کن که مجاورت در مدینه مستحب است و احادیث مستفیضه در فضیلت آن وارد شده است.

سَقَى اللَّهُ قَبْرا بِالْمَدِينَةِ غَيْثَهُ

فَقَدْ حَلَّ فِيهِ الْأَمْنُ بِالْبَرَكاتِ

خدا قبری را در مدینه با بارانش سیراب کند

که در آن فرود آمده امنیت با برکت‌ها

نَبِيُّ الْهُدَى صَلَّى عَلَيْهِ مَلِيكُهُ

وَبَلَّغَ عَنَّا رُوحَهُ التُّحَفاتِ

پیامبر هدایت که خدایش بر او درود فرستد

و برساند از ما به روان او هدیه‌ها

وَ صَلَّى عَلَيْهِ اللَّهُ مَا ذَرَّ شَارِقٌ

وَلاحَتْ نُجُومُ اللَّيْلِ مُبْتَدِراتِ

درود فرستد خدا بر او تا خورشید می‌تابد

و می‌درخشد ستارگان شب شتابان

زیارت وداع حضرت رسول خدا (ص)

هرگاه خواستى از مدینه بیرون روى، غسل کن و نزد قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برو و آنچه پیش از این انجام مى‌دادى انجام ده، آن گاه آن حضرت را وداع کن و بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، أَسْتَوْدِعُكَ اللّٰهَ وَأَسْتَرْعِيكَ وَأَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلامَ، آمَنْتُ بِاللّٰهِ وَبِمَا جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَيْهِ . اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَةِ قَبْرِ نَبِيِّكَ، فَإِنْ تَوَفَّيْتَنِي قَبْلَ ذٰلِكَ فَإِنِّي أَشْهَدُ فِي مَماتِي عَلىٰ مَا شَهِدْتُ عَلَيْهِ فِي حَيَاتِي أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ.

سلام بر تو ای رسول خدا، تو را به خدا می‌سپارمت و از تو می‌خواهم رعایتم کنی و بر تو سلام می‌فرستم، به خدا و آنچه تو آوردی و به آن راهنمایی کردی ایمان آوردم. خدا این زیارت را آخرین نوبت من از زیارت قبر پیامبرت قرار مده، اگر مرا قبل از اینکه دوباره به زیارت آیم بمیرانی، پس در مرگم شهادت می‌دهم، آنچه در حیاتم بر آن شهادت دادم، به اینکه معبودی جز تو نیست و محمّد بنده و رسول توست، درود خدا بر او و خاندانش.

حضرت صادق (علیه‌السلام) در وداع قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به یونس بن یعقوب فرمود: چنین بگو:

صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ، لَاجَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ تَسْلِيمِي عَلَيْكَ.

درود خدا بر تو، سلام بر تو، خدا آن را آخرین سلام من بر تو قرار ندهد.

اعمال مساجد مهم و با عظمت شهر مدینه (مسجد قبا، فتح، رد شمس و...)

از جمله [آن‌ها] مسجد قباست که از آغاز بر پایه پرهیزکاری بنا شده؛ روایت شده: هرکه به آن مسجد برود و دو رکعت نماز بگذارد با ثواب عمره باز می‌گردد. پس به آن مسجد شریف برو و دو رکعت نماز تحیت مسجد بجا آور و «تسبیح حضرت زهرا» (سلام‌الله‌علیها) را بخوان و زیارت جامعه را که اوّلش «السَّلامُ عَلَی أولیاء اللَّه» است قرائت کن، ما آن را «زیارت اول جامعه» قرار می‌دهیم و در اواخر باب ان‌شاء‌الله تعالی خواهد آمد. پس خدا را بخوان و بگو: «یَا کائِناً قَبْلَ کُلِّ شَیءٍ»

و این دعایی است طولانی و نقلش منافی با اختصار است، هرکه خواهد به باب مَزار کتاب «بحار‌الاَنوار» مراجعه کند؛

و در «مشربه اُمّ ابراهیم» [یعنی غرفه مادر حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)] که مسکن و محلّ نماز رسول حق بوده نماز بگذار و نیز نماز بخوان در «مسجد فضیخ» که نزدیک مسجد قباست و آن را «مسجد ردّ شمس» هم می‌گویند، همچنین در «مسجد فتح» که «مسجد احزاب» می‌خوانند.

زمانی که در «مسجد فتح» از نماز فارغ شدی بگو:

يَا صَرِيخَ الْمَكْرُوبِينَ، وَيَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ، وَيَا مُغِيثَ الْمَهْمُومِينَ، اكْشِفْ عَنِّي ضُرِّي وَهَمِّي وَكَرْبِي وَغَمِّي كَمَا كَشَفْتَ عَنْ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَكَفَيْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، وَاكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

ای فریادرس گرفتاران، ای اجابت کننده دعای ناچاران، ای دادرس اندوهگینان، بدحالی و اندوه و گرفتاری و غمم را برطرف ساز، چنان‌که از پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) اندوهش را برطرف کردی و او را از هراس دشمنش بازداشتی، در آنچه از کار دنیا و آخرت اندیشه مرا مشغول داشته کفایتم کن، ای مهربان‌ترین مهربانان.

در «خانه حضرت سجّاد» (علیه‌السلام)، و «امام صادق» (علیه‌السلام) و «مسجد سلمان» (ره) و «مسجد امیر‌المؤمنین» (علیه‌السلام) که مقابل «قبر حمزه» (ره) است و «مسجد مباهله» تا جایى که بتوانى نماز بخوان و به آنچه خواهى دعا کن.

زیارت شهدای احد

در زیارت ایشان می‌گویى:

السَّلامُ عَلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الشُّهَداءُ الْمُؤْمِنُونَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ الْإِيمانِ وَالتَّوْحِيدِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصارَ دِينِ اللّٰهِ وَأَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ،

سلام بر رسول خدا، سلام بر پیامبر خدا، سلام بر محمّد بن عبدالله، سلام بر اهل‌بیت پاکش، سلام بر شما ای شهیدان مؤمن، سلام بر شما ای اهل‌بیت ایمان و توحید، سلام بر شما ای یاوران دین خدا و رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، سلام بر شما به خاطر آن صبری که کردید، چه خوب است سرانجام خانه آخرت،

أَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ اخْتارَكُمْ لِدِينِهِ، وَاصْطَفاكُمْ لِرَسُو لِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَذَبَبْتُمْ عَنْ دِينِ اللّٰهِ وَعَنْ نَبِيِّهِ، وَجُدْتُمْ بِأَنْفُسِكُمْ دُونَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلىٰ مِنْهاجِ رَسُولِ اللّٰهِ، فَجَزاكُمُ اللّٰهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَعَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ فِي مَحَلِّ رِضْوانِهِ، وَمَوْضِعِ إِكْرامِهِ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفِيقاً؛

شهادت می‌دهم که خدا شما را برای دینش برگزید و برای رسولش انتخاب کرد و شهادت می‌دهم که شما در راه خدا جهاد کردید جهادی شایسته و از دین خدا و پیامبرش دفاع نمودید و در برابر رسول خدا جانبازی کردید و شهادت می‌دهم که بر روش رسول خدا کشته شدید، پس خدا شما را از سوی پیامبر و از سوی اسلام و اهلش پاداش دهد، بهترین پاداش و در محل رضوان و موضع اکرامش شما را به ما بشناساند، در کنار انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین و آنان از جهت رفاقت نیکو رفیقانی هستند؛

أَشْهَدُ أَنَّكُمْ حِزْبُ اللّٰهِ، وَأَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّٰهَ، وَأَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ الْفائِزِينَ الَّذِينَ هُمْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، فَعَلَىٰ مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّٰهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ، أَتَيْتُكُمْ يَا أَهْلَ التَّوْحِيدِ زائِراً، وَبِحَقِّكُمْ عارِفاً، وَبِزِيارَتِكُمْ إِلَى اللّٰهِ مُتَقَرِّباً، وَبِمَا سَبَقَ مِنْ شَرِيفِ الْأَعْمالِ وَمَرْضِيِّ الْأَفْعالِ عالِماً، فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللّٰهِ وَرَحْمَتُهُ وَبَرَكاتُهُ، وَعَلىٰ مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللّٰهِ وَغَضَبُهُ وَسَخَطُهُ .

شهادت می‌دهم که شما حزب خدایید و اینکه هرکس با شما جنگید، با خدا جنگیده و شما از مقرّبان و رستگاران هستید، آنان‌که نزد خدا زنده‌اند و روزی داده می‌شوند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان باد که شما را کشتند، ای اهل توحید، زیارت‌کنان به محضرتان آمدم، به حق شما آگاهم و به زیارتتان به سوی خدا تقرّب می‌جویم و به آنچه از اعمال شریفه و کارهای پسندیده گذشته دانایم، سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد و لعنت خدا و خشم و غضبش بر آنان‌که شما را کشتند.

اللّٰهُمَّ انْفَعْنِي بِزِيارَتِهِمْ، وَثَبِّتْنِي عَلىٰ قَصْدِهِمْ، وَتَوَفَّنِي عَلىٰ مَا تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فِي مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِكَ، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ لَنَا فَرَطٌ، وَنَحْنُ بِكُمْ لاحِقُونَ.

خدایا به زیارت اینان سودم ده و بر قصدشان ثابتم دار و بر آنچه آنان را بر آن میراندی مرا بمیران و در قرارگاه خانه رحمتت میان من و آنان جمع کن، شهادت می‌دهم که شما بر ما پیشی گرفتید و ما هم به شما می‌پیوندیم.

و سوره «إِنَّا أَ نْزَلْناهُ» را تا توانى بخوان و بعضى گفته‌اند نزد هر شهیدى که او را زیارت می‌کنى دو رکعت نماز بجاى آر و برگرد.

فضیلت زیارت حضرت حمزه (ع)

مؤلّف گوید: مدایح جناب حمزه (ره) و فضیلت زیارت آن حضرت پیش از آن است که ذکر شود.
فخر المحققین (ره) در «رساله فخریه» فرموده است: زیارت حمزه (ع) و باقى شهداى مدفون در احد مستحب است، زیرا از رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) روایت شده: هرکه مرا زیارت کند و عمویم حمزه (ع) را زیارت نکند، همانا به من جفا کرده است.

این فقیر در کتاب «بیت الأحزان» در مصائب سیّده زنان عالم نقل کرده‌ام که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) پس از وفات پدر بزرگوار خود، هر روز دوشنبه و پنجشنبه به زیارت حمزه (ع) و شهداى احد می‌رفت و نماز می‌خواند و دعا می‌کرد و این عمل را تا زمان وفاتش ترک نکرد.

محمود بن لبید گفته است: آن سیّده جلیله کنار قبر حمزه (ع) می‌رفت و گریه می‌کرد، من در یکى از روزها به زیارت حمزه مشرّف شدم، دیدم آن مظلومه نزد قبر حمزه (ع) مشغول به گریه است، من صبر کردم تا از گریه آرام شد، نزدیک رفتم و سلام کردم و گفتم: اى سیّده زنان، به حق خدا سوگند با این گریه‌ات رگ‌های دلم را بریدی! فرمود: اى ابا عمر، گریستن براى من شایسته است، زیرا مصیبت بهترین پدرها رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) به من رسیده، آنگاه فرمود: «وا شَوقاهُ اِلی رَسولِ اللهِ؛ چقدر مشتاق ملاقات رسول خدا هستم.» و چنین انشاء کرد:

إِذَا مَاتَ يَوْما مَيِّتٌ قَلَّ ذِكْرُهُ

وَ ذِكْرُ أَبِي مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَكْثَرُ

چون بمیرد روزی مرده‌ای یادش کم شود

و یاد پدرم از وقتی که وفات کرد به خدا سوگند بیشتر است

شیخ مفید (رحمةاللّه‌علیه) فرمود:

وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ أَمَرَ فِی حَیَاتِهِ بِزِیَارَةِ قَبْرِ حَمْزَةَ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ کَانَ یُلِمُّ بِهِ وَ بِالشُّهَدَاءِ وَ لَمْ تَزَلْ فَاطِمَةُ عَلَیْهِا السَّلامُ بَعْدَ وَفَاتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ تَغْدُو إِلَى قَبْرِهِ وَ تَرُوحُ وَ الْمُسْلِمُونَ یَنْتَابُونَ عَلَى زِیَارَتِهِ وَ مُلازَمَةِ قَبْرِهِ.

رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در زمان حیاتش به زیارت قبر حمزه فرمان داد و خود آن حضرت به زیارت حمزه و شهدا می‌آمد و فاطمه (درود خدا بر او) همواره پس از وفات پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش باد)؛ صبح و شب به سوی قبر حمزه می‌رفت و مسلمانان هم برای زیارت و ملازمت قبر حمزه نوبت به نوبت می‌آمدند.

زیارت حضرت حمزه (ع)

چون به زیارت آن حضرت، نزد قبرش رفتى بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمَّ رَسُولِ اللّٰه صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَسَدَ اللّٰهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ فِي اللّٰهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِكَ، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّٰهِ (ص)، وَكُنْتَ فِيما عِنْدَاللّٰهِ سُبْحانَهُ راغِباً،

سلام بر تو ای عموی رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، سلام بر تو ای بهترین شهیدان، سلام بر تو ای شیر خدا و شیر رسول خدا، گواهی می‌دهم که تو در راه خدای عزّوجل جهاد کردی و جانت را بخشیدی و برای رسول خدا خیرخواهی نمودی و در آنچه نزد خدای پاک بود شوق داشتی،

بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلَى اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِيارَتِكَ، وَ مُتَقَرِّباً إِلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِذٰلِكَ، راغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي، مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلىٰ نَفْسِي، هارِباً مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتِي احْتَطَبْتُها عَلىٰ ظَهْرِي، فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّي،

پدر و مادرم فدایت، به سویت آمدم تا با این آمدن به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) تقرّب جویم، مشتاق به توأم در شفاعت، با زیارتت رهایی جانم را می‌طلبم، به تو پناهنده‌ام از آتشی که مثل من به خاطر جنایتی که بر خود کرده‌ام مستحقّ آن است، از گناهانی که بر پشتم بار کرده‌ام گریزانم، به امید رحمت پروردگارم به تو پناهنده‌ام،

أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ طالِباً فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي وَأَتَيْتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّي؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَيْهِ خَيْراً لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ فَقْرِي وَحاجَتِي، فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْرُوباً، وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ إِلَيْكَ مُفْرَداً،

از راه دور مشقّت‌باری به سویت آمدم، خواهان آزادی‌ از آتش دوزخ‌ام، پشتم را گناهانم سنگین بار کرده و بجا آورده‌ام آنچه را که پروردگارم را به خشم آورده؛ احدی را برای خود بهتر از شما اهل‌بیت رحمت نیافتم که به او پناه برم، پس روز تهیدستی و حاجتم شفیع من باش که اندوهگین به سویت سفر کردم و محزون به جانبت آمدم و گریه‌کنان در پیشگاهت اشک ریختم و تنها به محضرت آمدم

وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِيَ اللّٰهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِي عَلىٰ بِرِّهِ، وَدَلَّنِي عَلىٰ فَضْلِهِ، وَهَدانِي لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِي فِي الْوِفادَةِ إِلَيْهِ، وَأَلْهَمَنِي طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْتٍ لَا يَشْقىٰ مَنْ تَوَلَّاكُمْ، وَلَا يَخِيبُ مَنْ أَتاكُمْ، وَلَا يَخْسَرُ مَنْ يَهْواكُمْ، وَلَا يَسْعَدُ مَنْ عاداكُمْ.

و تو از کسانی هستی که خدا پیوندش را به من دستور داده و به نیکی بر او فرمانم داده و بر فضلش دلالتم کرده و به محبّتش راهنمایی‌ام نموده و به وارد شدن بر او تشویقم کرده و خواستن حوایج را نزد او به من الهام نموده، شما اهل‌بیتی هستید که هرکه دوستتان بدارد هرگز بدبخت نشود و هرکه به جانب شما آید هرگز محروم نگردد و هرکه دلبستۀ شما باشد هرگز زیانکار نشود و هرکه شما را دشمن بدارد هرگز به سعادت نرسد.

پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّٰهُمَّ إِنِّي تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومِي لِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِيُجِيرَنِي مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ فِي يَوْمٍ تَكْثُرُ فِيهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِي الْيَوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيَّ وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلىٰ عَبْدِهِ،

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا، من با نیاز به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خود را در معرض رحمتت قرار دادم تا از انتقامت پناهم دهد، در روزی که ناله‌ها در آن بسیار می‌شود و هرکه به آنچه پیش فرستاده سرگرم شود و از خود دفاع نماید، اگر در آن روز به من رحم کنی، ترس و اندوهی بر من نیست و اگر کیفرم دهی، پس مولایی هستی که او را بر بنده‌اش قدرت کامل است،

وَلَا تُخَيِّبْنِي بَعْدَ الْيَوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنِّي، وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلىٰ جَهْلِي، وَبِرَأْفَتِكَ عَلىٰ جِنايَةِ نَفْسِي، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِي، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِي وَلٰكِنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛

پس از این روز محرومم مساز و بدون برآورده شدن حاجتم باز مگردان، چراکه خود را به قبر عموی پیامبرت چسباندم و به وسیله او به سوی تو تقرّب جستم، برای طلب رضای تو و امید به رحمتت، بنابراین از من بپذیر و به بردباری‌ات بر جهلم و به مهرت بر جنایتی که به خود وارد آوردم، به من بازگرد؛ هرآینه گناهم بزرگ شد و از اینکه به من ستم کنی نمی‌ترسم، ولی از بدی حساب می‌ترسم؛

فَانْظُرِ الْيَوْمَ تَقَلُّبِي عَلىٰ قَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، فَبِهِمَا فُكَّنِي مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَيِّبْ سَعْيِي، وَلَا يَهُونَنَّ عَلَيْكَ ابْتِهالِي، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْكَ صَوْتِي، وَلَا تَقْلِبْنِي بِغَيْرِ حَوائِجِي، يَا غِياثَ كُلِّ مَكْرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَيَا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَرِيْقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَكَةِ، فَصَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لَاأَشْقىٰ بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ الْخَيْرَ الَّذِي لَا يُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِي؛

پس امروز غلطیدنم بر قبر عموی پیامبرت را بنگر، پس به حق حرمت آن دو بزرگوار از آتش آزادم کن و کوششم را محروم از رحمت مفرما و زاری‌ام بر تو سبک نیاید و صدایم از تو در پرده نماند و بدون برآورده شدن حاجتم مرا باز نگردان، ای فریادرس هر دلگیر اندوهگین، ای گشاینده اندوه از غم‌زده سرگردان و غرق شده مشرف به هلاکت، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به من نظر کن نظر کردنی که بعد از آن هرگز بدبخت نشوم و به زاری و اشک و تنهایی‌ام رحم کن، من خشنودی‌ات را امید دارم و جویای آن خیری هستم که احدی آن را جز تو عطا نمی‌کند، پس آرزویم را باز مگردان؛

اللّٰهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلىٰ عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِيبَنَّ الْيَوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حَاجَتِي، وَلَا تُخَيِّبَنَّ شُخُوصِي وَوِفادَتِي، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِي، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَكَ عَلىٰ نَفْسِي، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، فَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلىٰ جَهْلِي، وَبِرَأْفَتِكَ عَلىٰ ذَنْبِي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِي، بِرَحْمَتِكَ يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ.

خدایا اگر کیفر کنی، پس مولایی هستی که بر بنده‌اش و کیفرش به بدی عملش قدرت دارد، پس امروز نومیدم مکن و بدون حاجتم باز مگردان و حرکت کردن و آمدنم را ناامید مفرما، زیرا توشه‌ام را هزینه کردم و بدنم را به زحمت انداختم و بیابان‌های خطرناک را پشت سر گذاشتم و اهل و مال و آنچه را به من دادی بجای گذاردم و آنچه را نزد تو است بر خود اختیار نمودم و به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) پناه بردم و به وسیله او برای به دست آوردن رضایتت تقرّب جستم، پس به بردباری‌ات بر جهلم و به رأفتت بر گناهم بازگرد، به راستی گناهم بزرگ شده، به مهربانی‌ات ای بزرگوار، ای بزرگوار.

مؤلّف گوید: مدایح جناب حمزه (ره) و فضیلت زیارت آن حضرت پیش از آن است که ذکر شود.
فخر المحققین (ره) در «رساله فخریه» فرموده است: زیارت حمزه (ع) و باقى شهداى مدفون در احد مستحب است، زیرا از رسول خدا(صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) روایت شده: هرکه مرا زیارت کند و عمویم حمزه (ع) را زیارت نکند، همانا به من جفا کرده است.

این فقیر در کتاب «بیت الأحزان» در مصائب سیّده زنان عالم نقل کرده‌ام که حضرت فاطمه (علیهاالسلام) پس از وفات پدر بزرگوار خود، هر روز دوشنبه و پنجشنبه به زیارت حمزه (ع) و شهداى احد می‌رفت و نماز می‌خواند و دعا می‌کرد و این عمل را تا زمان وفاتش ترک نکرد.

محمود بن لبید گفته است: آن سیّده جلیله کنار قبر حمزه (ع) می‌رفت و گریه می‌کرد، من در یکى از روزها به زیارت حمزه مشرّف شدم، دیدم آن مظلومه نزد قبر حمزه (ع) مشغول به گریه است، من صبر کردم تا از گریه آرام شد، نزدیک رفتم و سلام کردم و گفتم: اى سیّده زنان، به حق خدا سوگند با این گریه‌ات رگ‌های دلم را بریدی! فرمود: اى ابا عمر، گریستن براى من شایسته است، زیرا مصیبت بهترین پدرها رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) به من رسیده، آنگاه فرمود: «وا شَوقاهُ اِلی رَسولِ اللهِ؛ چقدر مشتاق ملاقات رسول خدا هستم.» و چنین انشاء کرد:

إِذَا مَاتَ يَوْما مَيِّتٌ قَلَّ ذِكْرُهُ

وَ ذِكْرُ أَبِي مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَكْثَرُ

چون بمیرد روزی مرده‌ای یادش کم شود

و یاد پدرم از وقتی که وفات کرد به خدا سوگند بیشتر است

شیخ مفید (رحمةاللّه‌علیه) فرمود:

وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ أَمَرَ فِی حَیَاتِهِ بِزِیَارَةِ قَبْرِ حَمْزَةَ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ کَانَ یُلِمُّ بِهِ وَ بِالشُّهَدَاءِ وَ لَمْ تَزَلْ فَاطِمَةُ عَلَیْهِا السَّلامُ بَعْدَ وَفَاتِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلیه وَ آلِهِ تَغْدُو إِلَى قَبْرِهِ وَ تَرُوحُ وَ الْمُسْلِمُونَ یَنْتَابُونَ عَلَى زِیَارَتِهِ وَ مُلازَمَةِ قَبْرِهِ.

رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) در زمان حیاتش به زیارت قبر حمزه فرمان داد و خود آن حضرت به زیارت حمزه و شهدا می‌آمد و فاطمه (درود خدا بر او) همواره پس از وفات پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش باد)؛ صبح و شب به سوی قبر حمزه می‌رفت و مسلمانان هم برای زیارت و ملازمت قبر حمزه نوبت به نوبت می‌آمدند.

زیارت جناب فاطمه بنت اسد (س)

نزد قبر آن مخدّره مى‌ایستى و مى‌گویى:

السَّلامُ عَلَىٰ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْأَوَّلِينَ، السَّلامُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلىٰ مَنْ بَعَثَهُ اللّٰهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛

سلام بر پیامبر خدا، سلام بر رسول خدا، سلام بر محمّد سرور رسولان، سلام بر محمّد سرور پیشینیان، سلام بر محمّد سرور آیندگان، سلام بر کسی که خدا او را رحمتی برای جهانیان برانگیخت، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای پیامبر؛

السَّلامُ عَلىٰ فاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ الْهاشِمِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْكَرِيمَةُ الرَّضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا كافِلَةَ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا والِدَةَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُها عَلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مَنْ تَرْبِيَتُها لِوَليِّ اللّٰهِ الْأَمِينِ، السَّلامُ عَلَيْكِ وَ عَلىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ الطّاهِرِ، السَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلىٰ وَلَدِكِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ؛

سلام بر فاطمه دختر اسد آن بانوی هاشمیه، سلام بر تو ای صدیقه پسندیده، سلام بر تو ای پرهیزگار پاکیزه، سلام بر تو ای بزرگوار خشنود (از عطاهای حق)، سلام بر تو ای کفالت کننده محمّد خاتم پیامبران، سلام بر تو ای مادر سرور جانشینان، سلام بر تو ای که غمخواری‌ات بر رسول خدا خاتم پیامبران آشکار شد، سلام بر تو ای که پرورشش برای ولی امین خدا بود، سلام بر تو و بر روح و بدن پاک تو، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو و فرزندت؛

أَشْهَدُ أَنَّكِ أَحْسَنْتِ الْكِفالَةَ، وَأَدَّيْتِ الْأَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فِي مَرْضاةِ اللّٰهِ، وَبالَغْتِ فِي حِفْظِ رَسُولِ اللّٰهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ، مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ، مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ، كافِلَةً بِتَرْبِيَتِهِ، مُشْفِقَةً عَلىٰ نَفْسِهِ، واقِفَةً عَلىٰ خِدْمَتِهِ، مُخْتارَةً رِضَاهُ، مُؤْثِرَةً هَواهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى الْإِيمانِ، وَالتَّمَسُّكِ بِأَشْرَفِ الْأَدْيانِ، راضِيَةً مَرْضِيَّةً طاهِرَةً زَكِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً، فَرَضِيَ اللّٰهُ عَنْكِ وَأَرْضاكِ، وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأْواكِ؛

گواهی می‌دهم که به خوبی سرپرستی کردی و امانت را ادا نمودی و در راه خشنودی حق کوشیدی و نهایت زحمت را در حفظ رسول خدا متحمّل شدی، درحالی‌که به حقّش شناخت داشتی و به راست‌گویی‌اش مومن بودی و به نبوّتش اقرار داشتی و به نعمتش بینایی و فراست داشتی، تربیتش را عهده‌دار، بر وجودش دلسوز و غم‌خوار و به خدمتش مهیّا و خشنودی‌اش را اختیار نمودی، گواهی می‌دهم که بر ایمان و تمسّک به برجسته‌ترین ادیان از جهان گذشتی، خشنود و پسندیده، پاک و پاکیزه، پرهیزکار و نظیف، خدا از تو خشنود باشد و خشنودت نماید و منزل و جایگاهت را بهشت قرار دهد؛

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْفَعْنِي بِزِيارَتِها، وَثَبِّتْنِي عَلىٰ مَحَبَّتِها، وَلَا تَحْرِمْنِي شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِها، وَارْزُقْنِي مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنِي مَعَها وَمَعَ أَوْلادِهَا الطَّاهِرِينَ، اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِي إِيَّاها، وَارْزُقْنِي الْعَوْدَ إِلَيْها أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي، وَ إِذا تَوَفَّيْتَنِي فَاحْشُرْنِي فِي زُمْرَتِها، وَأَدْخِلنِي فِي شَفاعَتِها، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ . اللّٰهُمَّ بِحَقِّها عِنْدَكَ، وَمَنْزِلَتِها لَدَيْكَ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النَّارِ.

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به زیارت او سودم ده و بر محبّتش پایدارم کن و مرا از شفاعتش و شفاعت امامان از نسلش محروم مفرما و هم‌جواری و محشور شدن با او و فرزندان پاکش را روزی‌ام کن. خدایا این زیارت را آخرین زیارتم از این بانو قرار مده، بازگشت به زیارتش را همیشه تا زنده‌ام می‌داری روزی‌ام فرما و چون مرا میراندی در گروه او محشورم کن و در شفاعتش واردم ساز، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان. خدایا به حق او نزد تو و به مقامش در پیشگاهت، مرا و پدر و مادرم و همه مردان و زنان با ایمان را بیامرز و به ما در دنیا و آخرت پاداش نیکی عطا کن و به رحمتت، از عذاب دوزخ نگاهمان دار.

سپس دو رکعت نماز زیارت می‌خوانی و به آنچه که خواهی دعا می‌کنی و برمی‌گردی.

زیارت ابراهیم پسر رسول خدا (ص)

نزدیک قبر بایست و بگو:

السَّلامُ عَلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ حَبِيبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ صَفِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ نَجِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّٰهِ، سَيِّدِ الْأَنْبِياءِ، وَخاتَمِ الْمُرْسَلِينَ، وَخِيَرَةِ اللّٰهِ مِنْ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ وَسَمائِهِ، السَّلامُ عَلىٰ جَمِيعِ أَنْبِيائِهِ وَرُسُلِهِ،

سلام بر رسول خدا، سلام بر پیامبر خدا، سلام بر محبوب خدا، سلام بر برگزیده خدا، سلام بر راز خدا، سلام بر محمّد بن عبدالله، سرور پیامبران و خاتم فرستادگان و برگزیده خدا از آفریده‌هایش در زمین و آسمان، سلام بر همه پیامبران و رسولان خدا،

السَّلامُ عَلَى الشُّهَداءِ وَالسُّعَداءِ وَالصَّالِحِينَ، السَّلامُ عَلَيْنا وَعَلىٰ عِبادِ اللّٰهِ الصَّالِحِينَ، السَّلامُ عَلَيكِ أَيَّتُهَا الرُّوحُ الزَّاكِيَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا النَّفْسُ الشَّرِيفَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا السُّلالَةُ الطَّاهِرَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا النَّسَمَةُ الزَّاكِيَةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَيْرِ الْوَرىٰ؛

سلام بر شهیدان و سعادتمندان و شایستگان، سلام بر ما و بر بندگان شایسته، سلام بر تو ای روح پاک، سلام بر تو ای جان برجسته، سلام بر تو ای نسل پاکیزه، سلام بر تو ای انسان پاک، سلام بر تو ای فرزند بهترین مردم؛

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ النَّبِيِّ الْمُجْتَبى، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمَبْعُوثِ إِلىٰ كافَّةِ الْوَرىٰ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْبَشِيرِ النَّذِيرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ السِّراجِ الْمُنِيرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمُؤَيَّدِ بِالْقُرْآنِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمُرْسَلِ إِلَى الْإِنْسِ وَالْجانِّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ صاحِبِ الرَّايَةِ وَالْعَلامَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الشَّفِيعِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ،

سلام بر تو ای فرزند پیامبر برگزیده، سلام بر تو ای فرزند برانگیخته به سوی همۀ مردم، سلام بر تو ای فرزند مژده‌دهنده و بیم‌دهنده، سلام بر تو ای فرزند چراغ نوربخش، سلام بر تو ای فرزند حمایت‌شدۀ به قرآن، سلام بر تو ای فرزند فرستاده شده به سوی انس و جنّ، سلام بر تو ای فرزند دارای پرچم و نشان، سلام بر تو ای فرزند شفیع روز قیامت،

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ مَنْ حَباهُ اللّٰهُ بِالْكَرامَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدِ اخْتارَ اللّٰهُ لَكَ دارَ إِنْعامِهِ قَبْلَ أَنْ يَكْتُبَ عَلَيْكَ أَحْكامَهُ أَوْ يُكَلِّفَكَ حَلالَهُ وَحَرامَهُ، فَنَقَلَكَ إِلَيْهِ طَيِّباً زاكِياً مَرْضِيَّاً طاهِراً مِنْ كُلِّ نَجَسٍ، مُقَدَّساً مِنْ كُلِّ دَنَسٍ، وَبَوَّأَكَ جَنَّةَ الْمَأْوىٰ، وَرَفَعَكَ إِلَى الدَّرَجاتِ الْعُلىٰ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ صَلَاةً تَقَرُّ بِها عَيْنُ رَسُولِهِ، وَتُبَلِّغُهُ أَكْبَرَ مَأْمُولِهِ؛

سلام بر تو ای فرزند کسی که خدا او را مخصوص به کرامت کرده، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو، گواهی می‌دهم که خدا خانه نعمتش را برای تو برگزید، پیش از آنکه احکامش را بر تو واجب کند یا تو را به حلال و حرامش مکلّف گرداند، پس تو را به سوی خود انتقال داد. پاک و پاکیزه، پسندیده و پاک از هر ناپاکی، منزّه از هر چرک و در بهشت آسایش جایت داد و به سوی درجات برتر بالایت برد، درود خدا بر تو درودی که دیده رسولش را به آن روشن گرداند و به بزرگ‌ترین آرزویش برساند؛

اللّٰهُمَّ اجْعَلْ أَفْضَلَ صَلَواتِكَ وَأَزْكاها، وَأَنْمَىٰ بَرَكاتِكَ وَأَوْفَاهَا عَلَىٰ رَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَعَلىٰ مَنْ نَسَلَ مِنْ أَوْلادِهِ الطَّيِّبِينَ، وَعَلىٰ مَنْ خَلَّفَ مِنْ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِينَ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .

خدایا قرار ده برترین و پاکیزه‌ترین درودهایت و فزاینده‌ترین و کامل‌ترین برکاتت را بر رسول و پیامبر و برگزیده از میان بندگانت، محمّد خاتم پیامبران و بر آنان‌که پدید آمدند از اولاد پاکش و بر کسی که یادگار گذاشته از اهل‌بیت پاکیزه‌اش، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ صَفِيِّكَ، وَ إِبْراهِيمَ نَجْلِ نَبِيِّكَ أَنْ تَجْعَلَ سَعْيِي بِهِمْ مَشْكُوراً، وَذَنْبِي بِهِمْ مَغْفُوراً، وَحَيَاتِي بِهِمْ سَعِيدَةً، وَعاقِبَتِي بِهِمْ حَمِيدَةً، وَحَوَائِجِي بِهِمْ مَقْضِيَّةً، وَأَفْعَالِي بِهِمْ مَرْضِيَّةً، وَأُمُورِي بِهِمْ مَسْعُودَةً، وَشُؤُونِي بِهِمْ مَحْمُودَةً اللّٰهُمَّ وَ أَحْسِنْ لِيَ التَّوْفِيقَ، وَنَفِّسْ عَنِّي كُلَّ هَمٍّ وَضِيقٍ؛

خدایا از تو می‌خواهم به حق محمّد برگزیده‌ات و ابراهیم فرزند پیامبرت، اینکه به حق آنان این امور را برایم قرار دهی: کوششم را مورد سپاس و گناهم را آمرزیده و زندگی‌ام را سعادتمندانه و عاقبتم را ستوده و حاجاتم را روا گشته و کارهایم را پسندیده و امورم را ملازم باسعادت و شئونم را پسندیده خدایا و توفیق را برایم نیکو گردان و هر اندوه و فشاری را از من برطرف ساز؛

اللّٰهُمَّ جَنِّبْنِي عِقابَكَ، وَامْنَحْنِي ثَوابَكَ، وَأَسْكِنِّي جِنانَكَ، وَارْزُقْنِي رِضْوانَكَ وَأَمانَكَ، وَأَشْرِكْ لِي فِي صَالِحِ دُعَائِي والِدَيَّ وَوَُلَْدِي وَجَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ الْأَحْياءَ مِنْهُمْ والْأَمْواتِ إِنَّكَ وَلِيُّ الْباقِياتِ الصَّالِحاتِ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ.

خدایا مرا از کیفرت برکنار دار و ثوابت را بی‌دریغ به من ببخش و در بهشتت جایم ده و خشنودی و ایمنی‌ات را روزی‌ام کن و با من در دعاهای شایسته‌ام شریک کن پدر و مادر و فرزندانم را و همه مردان و زنان اهل ایمان را، زنده و مرده آنان را، به درستی که تو صاحب ماندنی‌های شایسته‌ای، اجابت فرما ای پروردگار جهانیان.

پس حاجت خود را بخواه و دو رکعت نماز زیارت بخوان.

قطعه ای از قصیده اُزری

بدان که فراوانی شوق این مهجور شکسته به آن مشاهد مشرفه [ائمه بقیع] مرا وادار می‌کند که از قصیده هائیه [یعنی قصیده‌ای که قافیه آن حرف «ها» است] فاضل اوحدی، مادح آل احمدی، جناب شیخ اُزری (ره) چند شعری که مناسب با این مقام است ذکر کنم و خود را به آن مشغول نمایم.

درباره این قصیده از شیخ الفقهاء العظام خاتم المجتهدین الفخام شیخ محمّد حسن، صاحب «جواهر الکلام» نقل‌شده است: که آرزو می‌کرد آن قصیده در نامه عمل او نوشته شود و کتاب با عظمت «جواهر» در نامه عمل اَزری ثبت گردد.

اُزری (ره) چنین فرموده است:

إِنَّ تِلْكَ الْقُلُوبَ أَقْلَقَهَا الْوَجْدُ

وَ أَدْمَى تِلْكَ الْعُيُونَ بُكاها

به راستی که شوق، این دل‌ها را به پریشانی نشانده

و این چشم‌ها را گریه خون‌آلود نموده

كانَ أَنْكَى الْخُطُوبِ لَمْ يُبْكِ مِنِّي‌

مُقْلَةً لَكِنِ الْهَوَى أَبْكاها

جریحه‌دار کننده ترین بلاها دیده‌ام را نگریاند

ولی عشق دوست آن را به گریه انداخت

كُلَّ يَوْمٍ لِلْحادِثاتِ عَوادٍ

لَيْسَ يَقْوَى رَضْوَى عَلَى مُلْتَقَاهَا

هر روز برای حوادث بازگشتی است

که کوه رضوی را قدرت برخورد با آن‌ها نیست

كَيْفَ يُرْجَى الْخَلاصُ مِنْهُنَّ إِلّا

بِذِمامٍ مِنْ سَيِّدِ الرُّسْلِ طه

چگونه امید نجات از آن‌ها می‌رود

مگر با پیمانی از آقای رسولان طه

مَعْقِلُ الْخائِفِينَ مِنْ كُلِّ خَوْفٍ‌

أَوْفَرُ الْعُرْبِ ذِمَّةً أَوْفاها

حصار محکم هراسندگان از هر هراسی

کامل‌ترین عرب از جهت تعهّد و وفادارترین آن‌ها

مَصْدَرُ الْعِلْمِ لَيْسَ إِلّا لَدَيْهِ‌

خَبَرُ الْكائِناتِ مِنْ مُبْتَداها

سرچشمه دانش جز نزد او نیست

خبر کائنات است از ابتدای آن‌ها

فاضَ لِلْخَلْقِ مِنْهُ عِلْمٌ وَحِلْمٌ‌

أَخَذَتْ مِنْهُمَا الْعُقُولُ نُهاها

از او دانش و بردباری بر خلق عطا شد

که خردها خردمندی خود را از آن دو گرفت

نَوَّهَتْ بِاسْمِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرْضُ‌

كَما نَوَّهَتْ بِصُبْحٍ ذُكاها

نامش را بلند آوازه کرد آسمان‌ها و زمین

چنان‌که بلند آوازه کرد صبح را آفتابش

وَغَدَتْ تَنْشُرُ الْفَضائِلَ عَنْهُ‌

كُلُّ قَوْمٍ عَلَى اخْتِلافِ لُغاها

و این‌گونه شد که فضائل او را پخش کردند

هر قومی با اختلاف زبان‌هایشان

طَرِبَتْ لاسْمِهِ الثَّرَى فَاسْتَطالَتْ‌

فَوْقَ عُلْوِيَّةِ السَّما سُفْلاها

به وجد آمد خاک از نامش

و برتری گرفت از بلندترین آسمان‌ها پست‌ترین جایگاهش

جازَ مِنْ جَوْهَرِ التَّقَدُّسِ ذاتاً

تاهَتِ الْأَنْبِياءُ فِي مَعْناها

از نظر ذات از جوهر تقدّس گذشت

پیامبران در معنای آن مبهوت شدند

لا تُجِلْ فِي صِفاتِ أَحْمَدَ فِكْراً

فَهِيَ الصُّورَةُ الَّتِي لَنْ تَرَاهَا

فکرت را در صفات احمد جولان مده

زیرا همان صورتی است که هرگز آن را نخواهی دید

أَيُّ خَلْقٍ لِلَّهِ أَعْظَمُ مِنْهُ‌

وَهُوَ الْغايَةُ الَّتِي اسْتَقْصاها

خدا را کدامین آفریده است که بزرگ‌تر از او باشد

او هدفی است که خدا آن را به بررسی دقیق گذارده

قَلَّبَ الْخافِقَيْنِ ظَهْراً لِبَطْنٍ‌

فَرَأَى ذاتَ أَحْمَدٍ فَاجْتَباها

خدا شرق و غرب را ظاهر به باطن زیرورو کرد

پس احمد را دید و او را انتخاب کرد

لَسْتُ أَنْسَى لَهُ مَنَازِلَ قُدْسٍ

قَدْ بَنَاهَا التُّقَى فَأَعْلَى بِنَاهَا

من منازل قدس او را فراموش نمی‌کنم

که آن‌ها را تقوا بنا کرد پس بنایش را برافراشت

وَرِجالًا أَعِزَّةً فِي بُيُوتٍ‌

أَذِنَ اللَّهُ أَنْ يُعَزَّ حِماها

و مردان با عزّتی را در خانه‌هایی

که خدا اجازه داد حریم آن‌ها عزیز شمرده شود

سادَةٌ لَاتُرِيدُ إِلّا رِضَى اللَّهِ‌

كَمَا لَايُرِيدُ إِلّا رِضاها

سرورانی که جز رضای خدا را نمی‌خواسته‌اند

چنان‌که خدا هم جز رضای آنان را نمی‌خواست

خَصَّها مِنْ كَمالِهِ بِالْمَعانِي‌

وَ بِأَعْلَى أَسْمائِهِ سَمَّاها

آنان را از کمال خود به معناهایی اختصاص داد

و آنان را به برترین نام‌هایش نامید

لَمْ يَكُونُوا لِلْعَرْشِ إِلّا كُنُوزاً

خافِياتٍ سُبْحانَ مَنْ أَبْداها

برای عرش جز گنج‌هایی نبودند

پنهان، منزّه است آنکه آشکارشان کرد

كَمْ لَهُمْ أَلْسُنٌ عَنِ اللَّهِ تُنْبِي

هِيَ أَقْلامُ حِكْمَةٍ قَدْ بَراها

برای آن‌ها چه بسیار زبان‌هایی است که از خدا خبر می‌دهد

آن‌ها قلم‌های حکمتی بودند که خدا تراشید

وَهُمُ الْأَعْيُنُ الصَّحِيحاتُ تَهْدِي‌

كُلَّ عَيْنٍ مَكْفُوفَةٍ عَيْناها

آنان دیدگان سالمی هستند که راهنمایی کنند

هر چشم نابینایی را دو چشم سالم آن‌ها

عُلَماءٌ أَئِمَّةٌ حُكَماءٌ

يَهْتَدِي النَّجْمُ بِاتِّباعِ هُدَاها

دانشمندان، امامان، حکیمانی هستند

که ستارگان با پیروی از هدایت آن‌ها هدایت شوند

قادَةٌ عِلْمُهُمْ وَرَأْيُ حِجاهُمْ‌

مَسْمَعا كُلِّ حِكْمَةٍ مَنْظَراها

پیشروانی که دانش و بینش عقلشان

شنیدگاه و دیدگاه هر حکمتی است

مَا أُبالِي وَلَوْ أُهِيلَتْ عَلَى الْأَرْضِ

السَّمَاوَاتُ بَعْدَ نَيْلِ وِلاها

باک ندارم گرچه بر زمین فرو ریزد

آسمان‌ها، پس از نائل شدن به دوستی آنان

زیارت ائمه بقیع (ع)

چون خواستی این بزرگواران (امام حسن مجتبى و امام زین‌العابدین و امام محمّد باقر و امام جعفر صادق) را زیارت کنی، باید آنچه در «آداب زیارت» ذکر شد بجا آوری؛ یعنی غسل و طهارت و پوشیدن جامه‌های پاک و پاکیزه و استعمال بوی خوش و اذن دخول و مانند این‌ها و نیز چنین بگو:

يَا مَوالِيَّ يَا أَبْناءَ رَسُولِ اللّٰهِ عَبْدُكُمْ وَابْنُ أَمَتِكُمْ، الذَّلِيلُ بَيْنَ أَيْدِيكُمْ، وَالْمُضْعَِفُ فِي عُلُوِّ قَدْرِكُمْ، وَالْمُعْتَرِفُ بِحَقِّكُمْ، جاءَكُمْ مُسْتَجِيراً بِكُمْ قاصِداً إِلَىٰ حَرَمِكُمْ، مُتَقَرِّباً إِلىٰ مَقامِكُمْ، مُتَوَسِّلاً إِلَى اللّٰهِ تَعالىٰ بِكُمْ، أَأَدْخُلُ يَا مَوَالِيَّ ؟ أَأَدْخُلُ يَا أَوْلِياءَ اللّٰهِ ؟ أَأَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللّٰهِ الْمُحْدِقِينَ بِهٰذَا الْحَرَمِ الْمُقِيمِينَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ؟

ای سرپرستان من، ای فرزندان رسول خدا، بنده شما و فرزند کنیز شمایم که خوار در برابرتان هستم و فزاینده در والایی قدرتان و اعتراف کننده به‌حق شما، به پیشگاهتان آمده، درحالی‌که پناهنده به شما و روی‌کنندۀ حرم شما و تقرّب‌خواهان به سوی شماست، متوسّل به خدا است به وسیله شما، آیا وارد شوم ای سرپرستانم؟ آیا وارد شوم ای اولیای خدا؟ آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا که در برگیرنده این حرم و مقیم در این زیارتگاهید؟

و پس از خاکساری و فروتنی و ملایمت وارد شو و پای راست را در ورودت مقدّم بدار و چنین بگو:

اللّٰهُ أَكْبَرُ كَبِيراً، وَالْحَمدُ لِلّٰهِ كَثِيراً، وَسُبْحانَ اللّٰهِ بُكْرَةً وَأَصِيلاً، وَالْحَمدُ لِلّٰهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْماجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنّانِ الَّذِي مَنَّ بِطَوْ لِهِ، وَسَهَّلَ زِيارَةَ سَادَاتِي بِإِحْسانِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْنِي عَنْ زِيارَتِهِمْ مَمْنُوعاً، بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ.

خدا بزرگ‌تر است، بزرگ‌تر از آن‌که وصف شود، خدا را سپاس بسیار، در بامداد و شامگاه و سپاس خدای را خدای فرد و بی‌نیاز و بزرگوار و یکتا محبت کننده و احسان دهنده، عطابخش و مهرورز، خدایی که به کرمش منّت نهاد و به احسانش زیارت سرورانم را آسان نمود و از زیارتشان محرومم نکرد، بلکه لطف و محبت و بخشش بی‌پایان و بی‌دریغ کرد.

پس نزدیک قبور مقدّسه ایشان برو و پشت به قبله و رو به قبر ایشان بگو:

السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ التَّقْوىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْحُجَجُ عَلىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ النَّجْوىٰ، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَنَصَحْتُمْ وَصَبَرْتُمْ فِي ذاتِ اللّٰهِ وَكُذِّبْتُمْ وَأُسِيءَ إِلَيْكُمْ فَغَفَرْتُمْ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ، وَأَنَّ طاعَتَكُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَأَنَّ قَوْلَكُمُ الصِّدْقُ، وَأَنَّكُمْ دَعَوْتُمْ فَلَمْ تُجَابُوا، وَأَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطَاعُوا، وَأَنَّكُمْ دَعَائِمُ الدِّينِ وَأَرْكَانُ الْأَرْضِ؛

سلام بر شما ای پیشوایان هدایت، سلام بر شما ای اهل پرهیزکاری، سلام بر شما ای حجّت‌ها بر اهل دنیا، سلام بر شما ای قیام‌کنندگان به عدالت در میان آفریدگان، سلام بر شما ای اهل برگزیدگی، سلام بر شما ای خاندان رسول خدا، سلام بر شما ای اهل راز، گواهی می‌دهم که دعوت حق را رساندید و خیرخواهی نمودید و در راه حق شکیبایی کردید و تکذیب شدید و نسبت به شما بدرفتاری شد، ولی شما گذشت کردید و گواهی می‌دهم که شما امامان هدایت و هدایت یافته‌اید و طاعت شما واجب و گفتار شما راست و درست است، شما دعوت کردید، ولی پاسخ‌داده نشدید و دستور دادید، ولی اطاعتتان نکردند، شما ستون‌های دین و پایه‌های زمین هستید؛

لَمْ تَزالُوا بِعَيْنِ اللّٰهِ يَنْسَخُكُمْ مِنْ أَصْلابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ، وَيَنْقُلُكُمْ مِنْ أَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ، لَمْ تُدَنِّسْكُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ، وَلَمْ تَشْرَكْ فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْوَاءِ، طِبْتُمْ وَطَابَ مَنْبَتُكُمْ، مَنَّ بِكُمْ عَلَيْنا دَيَّانُ الدِّينِ فَجَعَلَكُمْ ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ﴾، وَجَعَلَ صَلاتَنا عَلَيْكُمْ رَحْمَةً لَنا وَكَفَّارَةً لِذُنُوبِنا إِذِ اخْتارَكُمُ اللّٰهُ لَنا وَطَيَّبَ خَلْقَنا بِمَا مَنَّ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِكُمْ وَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَمِّينَ بِعِلْمِكُمْ، مُعْتَرِفِينَ بِتَصْدِيقِنا إِيَّاكُمْ، وَهٰذَا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَأَخْطَأَ وَاسْتَكانَ وَأَقَرَّ بِمَا جَنىٰ وَرَجَا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ وَأَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِكُمْ مُسْتَنْقِذُ الْهَلْكىٰ مِنَ الرَّدىٰ، فَكُونُوا لِي شُفَعاءَ فَقَدْ وَفَدْتُ إِلَيْكُمْ إِذْ رَغِبَ عَنْكُمْ أَهْلُ الدُّنْيا وَاتَّخَذُوا آياتِ اللّٰهِ هُزُواً وَاسْتَكْبَرُوا عَنْها؛

همواره تحت توجّه خدا بودید که شما را از صلب‌های هر انسان پاک بر می‌داشت و به رحم‌های پاکیزه منتقلتان می‌کرد، جاهلیت سخت و سنگین شما را آلوده نکرد و فتنه‌های هوا در شما شرکت نجست، پاک بودید و جای روییدن شما پاک بود، جزادهنده روز جزا به وجود شما بر ما منّت نهاد، پس قرارتان داد «در خانه‌هایی که خداوند اِذن داده [شأن و منزلت آن‌ها] رفعت یابد، و نامش در آن‌ها یاد شود» و درودمان را بر شما رحمت برای ما و جبران گناهانمان قرار داد، زیرا خدا شما را برای ما انتخاب کرد و آفرینش ما را به آنچه از ولایت شما بر ما منّت نهاد پاکیزه ساخت و ما در پیشگاه خدا از نامبردگان به دانش شما و اقرارکنندگان به تصدیقمان نسبت به شما بودیم، این است جایگاه کسی که زیاده‌روی کرد و دچار خطا شد و درمانده گشت و به آنچه جنایت کرد اقرار نمود و در این جایگاهش نجات خود را امید دارد و اینکه به وسیله شما از ورطۀ هلاکت رهانندۀ هلاک شدگان رهایش سازد، شما شفیعان من باشید، آنگاه که وارد بر شما شوم برای این‌که مردم دنیا از شما روگرداندند و آیات خدا را به مسخره گرفتند و از قبول آن‌ها تکبّر کردند؛

در این جا سر بالا کن و بگو:

يَا مَنْ هُوَ قائِمٌ لَايَسْهُو، وَدائِمٌ لَايَلْهُو، وَمُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْءٍ، لَكَ الْمَنُّ بِمَا وَفَّقْتَنِي، وَعَرَّفْتَنِي بِما أَقَمْتَنِي عَلَيْهِ إِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُكَ وَجَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ، وَاسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ، وَمَالُوا إِلىٰ سِواهُ، فَكانَتِ الْمِنَّةُ مِنْكَ عَلَيَّ مَعَ أَقْوامٍ خَصَصْتَهُمْ بِمَا خَصَصْتَنِي بِهِ، فَلَكَ الْحَمدُ إِذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فِي مَقامِي هٰذَا مَذْكُوراً مَكْتُوباً فَلا تَحْرِمْنِي ما رَجَوْتُ، وَلَا تُخَيِّبْنِي فِيما دَعَوْتُ، بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.

ای که او پابرجاست و غفلت نمی‌کند و پاینده است و سرگرم نمی‌شود و به همه‌چیز احاطه دارد، تو را بر من حقّ مهرورزی است به آنچه مرا موفّق کردی و شناساندی به من آنچه را بر آنم واداشتی، آنگاه که بندگانت از او بازداشتند و شناختش را نادان بودند و حقّش را سبک شمردند و به سوی غیر او میل نمودند، پس از سوی تو بر من مهرورزی بود، با اقوامی که اختصاص دادی آن‌ها را به آنچه مرا به آن اختصاص دادی، پس تو را سپاس، به خاطر اینکه در این جایگاهم نزد تو یاد شده و ثبت شده بودم، از آنچه امید کردم مرا محروم مکن و در آنچه دعا کردم و خواندم ناامیدم مساز، به حرمت محمّد و خاندان پاکش و درود خدا بر محمّد و خاندان محمّد.

پس براى خود به هرچه که خواهى دعا کن.

شیخ طوسى (ره) در کتاب «تهذیب» فرموده: پس از آن هشت رکعت نماز زیارت بخوان، براى هر امامى دو رکعت.

و شیخ طوسى و سیّد ابن طاووس گفته‌اند: چون خواستى ایشان را وداع کنى، بگو:

السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدىٰ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَسْتَوْدِعُكُمُ اللّٰهَ، وَأَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّٰهِ وَبِالرَّسُولِ وَبِمَا جِئْتُمْ بِهِ وَدَلَلْتُمْ عَلَيْهِ، اللّٰهُمَّ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ.

سلام و رحمت و برکات خدا بر شما ای پیشوایان هدایت، شما را به خدا می‌سپارم و بر شما سلام می‌فرستم، به خدا و رسول و به آنچه شما آورید و بر آن راهنمایی کردید ایمان آوردیم. خدایا ما را با گواهان بنویس.

سپس بسیار دعا کن و از خداوند بخواه که دیگر بار تو را به زیارت ایشان برگرداند و زیارت آن بزرگواران آخرین زیارت تو نباشد.

علاّمه مجلسی (رحمةالله‌علیه) در «بحار» از یکی از نسخه‌های قدیمی، زیارت مفصّلی نوشته است و چون به بیان روشن ایشان و دیگران، بهترین زیارات برای آن بزرگواران زیارات جامعه است [و آن مجموعه‌ای از زیارات است که به هر کدام زیارت جامعه گفته می‌شود مانند «زیارت امین الله»، «جامعه معروفه» و...] که پس از این ذکر خواهد شد ان‌شاءالله، به همین خاطر ما در این مقام به همین اندازه اکتفا نمودیم.

و در باب اوّل، در ذکر زیارات حجّت‌های پاک پروردگار در ایام هفته، زیارتی برای «حضرت امام حسن» (علیه‌السلام) و زیارتی برای این «سه امام بزرگوار»نقل کردیم، از آن‌ها غفلت نشود.

صلوات بر حضرت رسول خدا (ص) و فضیلت آن

مؤلّف گوید: روایات بسیار وارد شده که از هر کجا سلام و صلوات بر رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) فرستاده شود، به آن حضرت می‌رسد.
در روایتى وارد شده: فرشته‌ای گمارده شده که هر مؤمنى بگوید: «صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ»
آن فرشته در پاسخ او بگوید: «وَ عَلَیْکَ»، پس از آن به حضرت عرض کند: اى رسول خدا فلان شخص بر شما سلام داد، آن حضرت فرماید: «وَ عَلَیْهِ السَّلامُ».
در روایت معتبر آمده، آن حضرت فرمود: هرکه قبر مرا پس از مرگ من زیارت کند مانند کسی است که در حیاتم به‌سوی من هجرت کرده، پس هرگاه استطاعت ندارید به زیارت قبر من آیید، به‌سوی من سلام فرستید که آن سلام به من خواهد رسید.

اخبار با این مضمون بسیار است.

شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت به آن صلواتی که حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در یکی از خطبه‌های خود در روز جمعه، بر آن جناب فرستاد، این صلوات در کتاب «روضه کافی» چنین است:

﴿إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلاٰئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَحَنَّنْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَأَ فْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبَارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ؛

همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر رحمت و درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود بفرستید و آن‌گونه که سزاوار است تسلیم [او] باشید، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت ده و بر محمّد و خاندان محمّد مهر ورز و بر محمّد و خاندان محمّد سلام فرست، همانند برترین درود و برکت و رحمت و مهرورزی و سلامی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستوده و بزرگواری؛

اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضِيلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْكَرِيمَةَ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلائِقِ كُلِّهِمْ شَرَفاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْكَ مَقْعَداً، وَأَوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَاهاً، وَأَفْضَلَهُمْ عِنْدَكَ مَنْزِلَةً وَنَصِيباً . اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقامِ، وَحِبَاءَ السَّلامِ، وَشَفاعَةَ الْإِسْلامِ . اللّٰهُمَّ وَأَلْحِقْنا بِهِ غَيْرَ خَزايا وَلَا ناكِثِينَ وَلَا نادِمِينَ وَلَا مُبَدِّلِينَ إِلٰهَ الْحَقِّ آمِينَ.

خدایا به محمّد عطا کن وسیله و برجستگی و برتری و مرتبۀ بلند و منزلت کریمانه. خدایا قرار ده محمّد و خاندان محمّد را بزرگ‌ترین همه خلایق، از جهت شرافت و نزدیک‌ترین آن‌ها به خود از نظر جایگاه و آبرومندترینشان در روز قیامت از جهت شرف و عزت و برترینشان در پیشگاهت از حیث منزلت و بهره‌مندی. خدایا به محمّد شریف‌ترین مقام و جایزه و سلام و شفاعت اسلام را عطا کن. خدایا ما را به او متصل کن نه با رسوایی و پیمان‌شکنی و پشیمانی و تغییر حقایق، ای معبود حق دعاها مستجاب باد.

زیارت حضرت رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) در روزهای جمعه از راه دور

شیخ طوسی در «مصباح» و سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاُسبوع» در رابطه با اعمال روز جمعه فرموده‌اند: زیارت رسول خدا در روز جمعه مستحب است و از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند: هرکه در شهر خود باشد و بخواهد قبر رسول خدا و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و سایر حجّت‌های پاک خدا را زیارت کند، در روز جمعه غسل کند و دو جامه پاکیزه بپوشد و به صحرایی برود و به روایت دیگر بر بام خانه بالا رود، چهار رکعت نماز با هر سوره‌ای که ممکن شود بخواند و پس از پایان نماز، رو به قبله بایستد و بگوید:

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ الْمُرْسَلُ، وَالْوَصِيُّ الْمُرْتَضىٰ، وَالسَّيِّدَةُ الْكُبْرىٰ، وَالسَّيِّدَةُ الزَّهْراءُ، وَالسِّبْطانِ الْمُنْتَجَبانِ، وَالْأَوْلادُ الْأَعْلامُ، وَالْأُمَناءُ الْمُنْتَجَبُونَ، جِئْتُ انْقِطاعاً إِلَيْكُمْ وَ إِلَى آبَائِكُمْ وَ وَلَدِكُمُ الْخَلَفِ عَلَى بَرَكَةِ الْحَقِّ، فَقَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ، وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ، حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بِدِينِهِ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ، إِنِّي لَمِنَ الْقَائِلِينَ بِفَضْلِكُمْ، مُقِرٌّ بِرَجْعَتِكُمْ، لا أُنْكِرُ لِلَّهِ قُدْرَةً، وَ لا أَزْعُمُ إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ؛ سُبْحَانَ اللَّهِ ذِي الْمُلْكِ وَ الْمَلَكُوتِ، يُسَبِّحُ اللَّهَ بِأَسْمَائِهِ جَمِيعُ خَلْقِهِ، وَ السَّلامُ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ، وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.

سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای پیامبر، سلام بر تو ای پیامبر فرستاده شده و بر جانشین ملقّب به مرتضی و بانوی بزرگ و سیده زهرا و دو فرزندزاده برگزیده و اولاد برجسته و امینان نجیبت با جدایی از خلق به سوی شما و پدرانتان و فرزندتان، آن یادگاران صالح به برکت حق آمدم، دلم تسلیم شماست، یاری‌ام برای شما آماده است تا خدا به دینش حکم کند، با شمایم با شما، نه با دشمنان شما، من به برتری شما گویایم و به رجعت شما اقرار دارم، هیچ قدرتی را بر خدا انکار ندارم و گمان ندارم جز آنچه را خدا خواسته باشد، منزّه است خدا، دارندۀ فرمانروایی و توانمندی، خدا را با نام‌هایش همه خلقش تسبیح می‌کنند؛ سلام بر جان‌ها و بدن‌های شما و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

نویسنده گوید: روایات بسیار وارد شده که از هر کجا سلام و صلوات بر رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) فرستاده شود، به آن حضرت می‌رسد.
در روایتى وارد شده: فرشته‌ای گمارده شده که هر مؤمنى بگوید:
«صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ» آن فرشته در پاسخ او بگوید: «وَ عَلَیْکَ»، پس از آن به حضرت عرض کند: اى رسول خدا فلان شخص بر شما سلام داد، آن حضرت فرماید: «وَ عَلَیْهِ السَّلامُ».
در روایت معتبر آمده، آن حضرت فرمود: هرکه قبر مرا پس از مرگ من زیارت کند مانند کسی است که در حیاتم به‌سوی من هجرت کرده، پس هرگاه استطاعت ندارید به زیارت قبر من آیید، به‌سوی من سلام فرستید که آن سلام به من خواهد رسید.

اخبار با این مضمون بسیار است و ما در باب اول در ذکر زیارت حجّت‌های پاک خداوند در ایام هفته، دو زیارت برای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در «روز شنبه» نقل کردیم، اگر خواستی به آنجا مراجعه کن و خود را به فیض خواندن آن‌ها نائل ساز؛

شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت به آن صلواتی که حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در یکی از خطبه‌های خود در روز جمعه، بر آن جناب فرستاد، این صلوات در کتاب «روضه کافی» چنین است:

﴿إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلاٰئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَحَنَّنْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَأَ فْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبَارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ؛

همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر رحمت و درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود بفرستید و آن‌گونه که سزاوار است تسلیم [او] باشید، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت ده و بر محمّد و خاندان محمّد مهر ورز و بر محمّد و خاندان محمّد سلام فرست، همانند برترین درود و برکت و رحمت و مهرورزی و سلامی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستوده و بزرگواری؛

اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضِيلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْكَرِيمَةَ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلائِقِ كُلِّهِمْ شَرَفاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْكَ مَقْعَداً، وَأَوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَاهاً، وَأَفْضَلَهُمْ عِنْدَكَ مَنْزِلَةً وَنَصِيباً . اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقامِ، وَحِبَاءَ السَّلامِ، وَشَفاعَةَ الْإِسْلامِ . اللّٰهُمَّ وَأَلْحِقْنا بِهِ غَيْرَ خَزايا وَلَا ناكِثِينَ وَلَا نادِمِينَ وَلَا مُبَدِّلِينَ إِلٰهَ الْحَقِّ آمِينَ.

خدایا به محمّد عطا کن وسیله و برجستگی و برتری و مرتبۀ بلند و منزلت کریمانه. خدایا قرار ده محمّد و خاندان محمّد را بزرگ‌ترین همه خلایق، از جهت شرافت و نزدیک‌ترین آن‌ها به خود از نظر جایگاه و آبرومندترینشان در روز قیامت از جهت شرف و عزت و برترینشان در پیشگاهت از حیث منزلت و بهره‌مندی. خدایا به محمّد شریف‌ترین مقام و جایزه و سلام و شفاعت اسلام را عطا کن. خدایا ما را به او متصل کن نه با رسوایی و پیمان‌شکنی و پشیمانی و تغییر حقایق، ای معبود حق دعاها مستجاب باد.

زیارت حضرت رسول خدا (ص) از راه دور

علامه مجلسی در «زاد المعاد» در اعمال عید مولود که روز «هفدهم ربیع‌الاول» است فرموده:
شیخ مفید و شهید و سید ابن طاووس (ره) گفته‌اند: چون بخواهی در غیر مدینه طیبه حضرت رسول گرامی را زیارت کنی، غسل کن و چیزی شبیه قبر در برابر خود بساز و نام مبارک آن حضرت را بر آن بنویس، سپس بایست و دل خود را متوجه آن حضرت کن و بگو:

أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَنَّهُ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، وَأَنَّهُ سَيِّدُ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَئِمَةِ الطَّيِّبِينَ.

گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمّد بنده و رسول اوست و آقای پیشینیان و پسینیان و سرور پیامبران و رسولان است، خدایا بر او و اهل‌بیتش، آن امامان پاک درود فرست.

سپس بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيلَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَحْمَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خِيَرَةَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَجِيبَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خاتَِمَ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا قائِماً بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَاتِحَ الْخَيْرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْوَحْيِ وَالتَّنْزِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُبَلِّغاً عَنِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا السِّراجُ الْمُنِيرُ؛

سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای دوست صمیمی خدا، سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای رحمت خدا، سلام بر تو ای منتخب خدا، سلام بر تو ای محبوب خدا، سلام بر تو ای بنده نجیب خدا، سلام بر تو ای خاتم پیامبران، سلام بر تو ای سرور رسولان، سلام بر تو ای قیام کننده به عدالت، سلام بر تو ای فتح کننده خیر، سلام بر تو ای معدن وحی و تنزیل، سلام بر تو ای رساننده پیام از سوی خدا، سلام بر تو ای چراغ پرفروغ؛

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُبَشِّرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَذِيرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُنْذِرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِي يُسْتَضاءُ بِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْهادِينَ الْمَهْدِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ جَدِّكَ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَعَلَىٰ أَبِيكَ عَبْدِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَىٰ أُمِّكَ آمِنَةَ بِنْتِ وَهَبٍ، السَّلامُ عَلَىٰ عَمِّكَ حَمْزَةَ سَيِّدِ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَىٰ عَمِّكَ الْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، السَّلامُ عَلَىٰ عَمِّكَ وَكَفِيلِكَ أَبِي طَالِبٍ، السَّلامُ عَلَى ابْنِ عَمِّكَ جَعْفَرٍ الطَّيَّارِ فِي جِنَانِ الْخُلْدِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَحْمَدُ؛

سلام بر تو ای مژده دهنده، سلام بر تو ای بیم‌دهنده، سلام بر تو ای هشداردهنده، سلام بر تو ای نور خدا که به آن روشنی جویند، سلام بر تو و بر اهل‌بیت پاک و پاکیزه و راهنما و راه‌یافته‌ات، سلام بر تو و بر جدّت عبدالمطلب و بر پدرت عبدالله، سلام بر مادرت آمنه دختر وَهَب، سلام بر عمویت حمزه سرور شهیدان، سلام بر عمویت عباس فرزند عبدالمطلب، سلام بر عمویت و سرپرستت ابوطالب، سلام بر پسر عمویت جعفر، پرواز کننده در بهشت جاوید، سلام بر تو ای محمّد، سلام بر تو ای احمد؛

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلَى الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، وَ السَّابِقَ إِلَىٰ طَاعَةِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَالْمُهَيْمِنَ عَلَىٰ رُسُلِهِ، وَالْخاتَِمَ لِأَنْبِيائِهِ، وَالشَّاهِدَ عَلَىٰ خَلْقِهِ، وَالشَّفِيعَ إِلَيْهِ، وَالْمَكِينَ لَدَيْهِ، وَالْمُطاعَ فِي مَلَكُوتِهِ، الْأَحْمَدَ مِنَ الْأَوْصافِ، الْمُحَمَّدَ لِسائِرِ الْأَشْرافِ، الْكَرِيمَ عِنْدَ الرَّبِّ، وَالْمُكَلَّمَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُبِ، الْفائِزَ بِالسِّباقِ، وَالْفائِتَ عَنِ اللِّحاقِ، تَسْلِيمَ عارِفٍ بِحَقِّكَ، مُعْتَرِفٍ بِالتَّقْصِيرِ فِي قِيامِهِ بِواجِبِكَ، غَيْرِ مُنْكِرٍ مَا انْتَهىٰ إِلَيْهِ مِنْ فَضْلِكَ، مُوْقِنٍ بِالْمَزِيداتِ مِنْ رَبِّكَ، مُؤْمِنٍ بِالْكِتابِ الْمُنْزَلِ عَلَيْكَ، مُحَلِّلٍ حَلالَكَ، مُحَرِّمٍ حَرامَكَ، أَشْهَدُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ مَعَ كُلِّ شاهِدٍ، وَأَتَحَمَّلُها عَنْ كُلِّ جاحِدٍ؛

سلام بر تو ای حجّت خدا بر پیشینیان و پسینیان و پیشی‌گیرنده بر طاعت پروردگار جهانیان و نگهبان بر رسولانش و خاتم پیامبرانش و گواه بر بندگانش و شفیع به درگاهش و ارجمند در نزدش و پیروی شده در ملکوتش، پیامبر ستوده‌تر در صفات و پسندیده بر دیگر برجستگان، بزرگوار نزد پروردگار و طرف سخن واقع شده از پس پرده‌های غیب، آنکه در مسابقه بندگی بر همه پیروز آمد و کسی در این مسابقه به او وصل نگردد، بر تو سلام می‌دهم، سلام آگاه به حقت و اقرارکننده به کوتاهی در قیامش، نسبت به حقوق واجبی که برای تو است، انکار کننده نیست، نسبت به آنچه که به آن از فضلت رسیده، یقین کننده به فزونی‌های نصیبت از سوی پروردگارت، مؤمن به کتابی که بر تو نازل شده، حلال شمارنده حلالت و حرام داننده حرامت، گواهی می‌دهم ای فرستاده خدا با هر شاهد و به عهده برمی‌دارم از جانب هر انکارکننده؛

أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ، وَنَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِ رَبِّكَ، وَصَدَعْتَ بِأَمْرِهِ، وَاحْتَمَلْتَ الْأَذَىٰ فِي جَنْبِهِ، وَدَعَوْتَ إِلىٰ سَبِيلِهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ الْجَمِيلَةِ، وَأَدَّيْتَ الْحَقَّ الَّذِي كانَ عَلَيْكَ، وَأَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ، وَغَلُظْتَ عَلَى الْكافِرِينَ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَبَلَغَ اللّٰهُ بِكَ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ، وَأَعْلىٰ مَنازِلِ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَرْفَعَ دَرَجاتِ الْمُرْسَلِينَ حَيْثُ لَايَلْحَقُكَ لاحِقٌ، وَلَا يفُوقُكَ فائِقٌ، وَلَا يَسْبِقُكَ سابِقٌ، وَلاَ ٰيَطْمَعُ فِي إِدْراكِكَ طامِعٌ؛

به اینکه پیام‌های پروردگارت را رساندی و برای امّتت خیرخواهی کردی و در راه پروردگارت کوشیدی و آشکارا به اجرای دستورش برخاستی و در کنارش تحمّل آزار کردی و به راهش با منطق محکم و پند نیکو، زیبا دعوت کردی و حقّی که بر عهده تو بود ادا نمودی، به یقین نسبت به اهل ایمان مهربان و نسبت به کافران سخت‌گیر بودی و خدا را بندگی نمودی تا مرگ تو را دررسید، خدا برساند تو را به برجسته‌ترین مقام اکرام‌شدگان و برترین جایگاه‌های مقرّبان و بالاترین درجات رسولان آنجا که رسنده‌ای به تو نرسد و شخص برتری بر تو برتری نجوید و پیشی‌گیرنده‌ای بر تو پیشی نگیرد و طمع‌کننده‌ای در دریافت تو طمع ننماید؛

الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنَ الْهَلَكَةِ، وَهَدَانَا بِكَ مِنَ الضَّلالَةِ، وَنَوَّرَنا بِكَ مِنَ الظُّلْمَةِ، فَجَزاكَ اللّٰهُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ مِنْ مَبْعُوثٍ أَفْضَلَ مَا جَازَىٰ نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ، وَرَسُولاً عَمَّنْ أُرْسِلَ إِلَيْهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا رَسُولَ اللّٰهِ زُرْتُكَ عارِفاً بِحَقِّكَ، مُقِرّاً بِفَضْلِكَ، مُسْتَبْصِراً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَكَ وَخَالَفَ أَهْلَ بَيْتِكَ، عارِفاً بِالْهُدَىٰ الَّذِي أَنْتَ عَلَيْهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي وَنَفْسِي وَأَهْلِي وَمالِي وَوَلَدِي، أَنَا أُصَلِّي عَلَيْكَ كَما صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَ صَلَّىٰ عَلَيْكَ مَلائِكَتُهُ وَ أَنْبِياؤُهُ وَرُسُلُهُ صَلاةً مُتَتابِعَةً وافِرَةً مُتَواصِلَةً لَاانْقِطاعَ لَها وَلَا أَمَدَ وَلَا أَجَلَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ كَما أَنْتُمْ أَهْلُهُ.

ستایش ویژۀ خداست که ما را به وسیله تو از هلاکت رهانید و از گمراهی به راه راست هدایت کرد و از تاریکی به نورانیت آورد، خدا پاداشت دهد ای رسول خدا در نبوّتت، پاداشی برتر از آنچه پیامبری را از امّتش عطا کرده و رسولی را از طرف آنان‌که به سویشان فرستاده شده عنایت کرده، پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا، زیارتت کردم با آشنایی به حقت و اقرارکننده به برتری‌ات و با بینایی به گمراهی کسی که با تو و اهل‌بیتت مخالفت کرد، آشنایم به هدایتی که تو بر آن هستی، پدرم و مادرم و خود و خانواده‌ام و مال و فرزندانم فدایت باد، من به تو درود می‌فرستم، چنان‌که خدا و فرشتگان و انبیاء و رسولانش بر تو درود فرستادند، درودی پیاپی، کامل، پیوسته که نه برایش بریدن باشد و نه اندازه و زمان، درود بر تو و بر اهل‌بیت پاک و پاکیزه‌ات، آن‌چنان‌که شما شایسته آن هستید.

پس دست‌ها را بگشا و بگو:

اللّٰهُمَّ اجْعَلْ جَوَامِعَ صَلَواتِكَ، وَنَوَامِيَ بَرَكاتِكَ، وَفَواضِلَ خَيْراتِكَ، وَشَرائِفَ تَحِيَّاتِكَ وَتَسْلِيمَاتِكَ وَكَرامَاتِكَ وَرَحَمَاتِكَ، وَصَلَوَاتِ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَنْبِيائِكَ الْمُرْسَلِينَ، وَأَئِمَّتِكَ الْمُنْتَجَبِينَ، وَعِبادِكَ الصَّالِحِينَ، وَأَهْلِ السَّمَاواتِ وَالْأَرَضِينَ، وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَشاهِدِكَ وَنَبِيِّكَ وَنَذِيرِكَ وَأَمِينِكَ وَمَكِينِكَ وَنَجِيِّكَ وَنَجِيبِكَ وَحَبِيبِكَ وَخَلِيلِكَ وَصَفِيِّكَ وَصَفْوَتِكَ وَخاصَّتِكَ وَخالِصَتِكَ وَرَحْمَتِكَ وَخَيْرِ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، وَخازِنِ الْمَغْفِرَةِ، وَقائِدِ الْخَيْرِ وَالْبَرَكَةِ؛

خدایا قرار ده درودهای همه جانبه‌ات و روینده برکاتت و فزونی‌های خیراتت و شرافت‌های تحیاتت و سلام‌هایت و کرامت‌هایت و رحمت‌هایت و درودهای فرشتگان مقرّبت و انبیای مرسلت و امامان برگزیده‌ات و بندگان شایسته‌ات و اهل آسمان‌ها و زمین‌ها و هرکه تسبیح تو گوید، ای پروردگار جهانیان، از گذشتگان و آیندگان، بر محمّد بنده‌ات و فرستاده‌ات و گواه بر آفریده‌هایت و پیامبرت و بیم‌دهنده‌ات و امینت و بنده با قدرت و ارجمند و نجیبت و محبوب و دوست صمیمی و برگزیده و مخصوص، خالص و رحمتت و بهترین انتخاب شده از میان آفریده‌هایت، پیامبر رحمت و خزانه‌دار آمرزش و پیشرو خیر و برکت؛

وَمُنْقِذِ الْعِبادِ مِنَ الْهَلَكَةِ بِإِذْنِكَ، وَداعِيهِمْ إِلَىٰ دِينِكَ، الْقَيِّمِ بِأَمْرِكَ، أَوَّلِ النَّبِيِّينَ مِيثاقاً، وَآخِرِهِمْ مَبْعَثاً، الَّذِي غَمَسْتَهُ فِي بَحْرِ الْفَضِيلَةِ، وَالْمَنْزِلَةِ الْجَلِيلَةِ، وَالدَّرَجَةِ الرَّفِيعَةِ، وَالْمَرْتَبَةِ الْخَطِيرَةِ، وَأَوْدَعْتَهُ الْأَصْلابَ الطَّاهِرَةَ، وَنَقَلْتَهُ مِنْها إِلَى الْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ لُطْفاً مِنْكَ لَهُ، وَتَحَنُّناً مِنْكَ عَلَيْهِ، إِذْ وَكَّلْتَ لِصَوْنِهِ وَ حِراسَتِهِ وَحِفْظِهِ وَحِياطَتِهِ مِنْ قُدْرَتِكَ عَيْناً عاصِمَةً حَجَبْتَ بِها عَنْهُ مَدانِسَ الْعَهْرِ وَمَعائِبَ السِّفاحِ، حَتَّىٰ رَفَعْتَ بِهِ نَواظِرَ الْعِبادِ، وَأَحْيَيْتَ بِهِ مَيْتَ الْبِلادِ بِأَنْ كَشَفْتَ عَنْ نُورِ وِلادَتِهِ ظُلَمَ الْأَسْتارِ، وَأَلْبَسْتَ حَرَمَكَ بِهِ حُلَلَ الْأَنْوارِ؛

و رهاننده‌ی بندگان به اجازه‌ات از هلاکت و فراخواننده‌ی آنان به دین استوارت، به فرمانت، اولین پیامبران در پیمان و آخرینشان در رسالت، آن پیامبری که فرو بردی او را در دریای برتری و مزیت و منزلت بس بزرگ و درجه‌ی بس بلند و مرتبه‌ی برجسته و او را در صُلب‌های پاک به امانت گذاشتی و وی را از باب لطف و مهرت بر او از آن صلب‌ها به رحم‌های پاک منتقل کردی، آنگاه برای حفظ و حراست و نگهداری و پاسبانی‌اش، از قدرتت دیده‌بانی نگهدارنده گماشتی که از او به‌وسیله آن نگهدارنده آلودگی‌های فحش و رذیلت و معایب کار زشت را باز داشتی تا اینکه به وسیله آن حضرت تیزبینی بندگان را رفعت دادی و سرزمین‌های مرده را زنده کردی، به اینکه از نور ولادتش، تاریکی‌های پرده‌ها را برطرف نمودی و پوشاندی به وسیله او بر حَرمت جامه‌های انوار را؛

اللّٰهُمَّ فَكَمَا خَصَصْتَهُ بِشرَفِ هٰذِهِ الْمَرْتَبَةِ الْكَرِيمَةِ، وَذُخْرِ هٰذِهِ الْمَنْقَبَةِ الْعَظِيمَةِ، صَلِّ عَلَيْهِ كَمَا وَفَىٰ بِعَهْدِكَ وَبَلَّغَ رِسَالاتِكَ وَقاتَلَ أَهْلَ الْجُحُودِ عَلَىٰ تَوْحِيدِكَ، وَقَطَعَ رَحِمَ الْكُفْرِ فِي إِعْزازِ دِينِكَ، وَلَبِسَ ثَوْبَ الْبَلْوىٰ فِي مُجاهَدَةِ أَعْدائِكَ، وَأَوْجَبْتَ لَهُ بِكُلِّ أَذىً مَسَّهُ أَوْ كَيْدٍ أَحَسَّ بِهِ مِنَ الْفِئَةِ الَّتِي حاوَلَتْ قَتْلَهُ فَضِيلَةً تَفُوقُ الْفَضائِلَ وَيَمْلِكُ بِهَا الْجَزِيلَ مِنْ نَوالِكَ، وَقَدْ أَسَرَّ الْحَسْرَةَ، وَأَخْفَى الزَّفْرَةَ، وَتَجَرَّعَ الْغُصَّةَ، وَلَمْ يَتَخَطَّ مَا مَثَّلَ لَهُ وَحْيُكَ .

خدایا، همچنان‌که او را به شرف این مرتبه کریمانه و اندوخته این منقبت عظیمه اختصاص دادی، بر او درود فرست چنان‌که به عهدت وفا کرد و پیام‌هایت را رساند و بر توحیدت با اهل انکار جنگید و خویشی خود را با اهل کفر برای سربلندی دینت قطع کرد و جامه گرفتاری را در مبارزه با دشمنانت بر تن نمود و تو هم در برابر هر آزاری که به او رسید یا هر کیدی که آن را احساس کرد، از گروهی که قصد کشتنش را داشتند، واجب فرمودی، فضیلتی که بر فضائل برتری جوید و به آن عطای بس بزرگت را مالک شود، چراکه آن حضرت اندوهش را پنهان کرد و نفس‌های پر غصه‌اش را مخفی نمود و شربت اندوه را چشید و از آنچه وحی‌ات برایش مشخص کرده بود، پا فرا نگذاشت.

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ صَلاةً تَرْضاها لَهُمْ، وَبَلِّغْهُمْ مِنَّا تَحِيَّةً كَثِيرَةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِمْ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.

خدایا بر او و اهل‌بیتش درود فرست، درودی که آن را برای آن‌ها بپسندی و از سوی ما تحیت بسیار و سلام به آنان برسان و از پیشگاهت به خاطر دوستی ایشان به ما افزونی و احسان و رحمت و آمرزش عطا کن، تو دارای لطف و محبت بسیار بزرگی.

سپس چهار رکعت نماز زیارت با هر سوره‌ای که بخواهی به دو سلام بخوان و پس از آن «تسبیح حضرت زهرا» (سلام‌الله علیها) را زمزمه کن و بگو:

اللّٰهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ لِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً﴾ وَلَمْ أَحْضُرْ زَمانَ رَسُولِكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ .

خدایا خود به پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) فرمودی: «اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه و رفت‌وآمد با طاغوت] به خود ستم کردند نزد تو می‌آمدند و از خداوند درخواست آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنان خواستار آمرزش می‌شد مسلّماً خداوند را بسیار توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند» و من در زمان پیامبرت (درود بر او و خاندانش) حاضر نبودم.

اللّٰهُمَّ وَقَدْ زُرْتُهُ راغِباً تائِباً مِنْ سَيِّءِ عَمَلِي، وَمُسْتَغْفِراً لَكَ مِنْ ذُنُوبِي، وَمُقِرَّاً لَكَ بِها وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِها مِنِّي، وَمُتَوَجِّهاً إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ فَاجْعَلْنِي اللَّهُمَّ بِمُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ عِنْدَكَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ، يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي، يَا نَبِيَّ اللّٰهِ، يَا سَيِّدَ خَلْقِ اللّٰهِ، إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللّٰهِ رَبِّكَ وَرَبِّي لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي، وَيَتَقَبَّلَ مِنِّي عَمَلِي وَيَقْضِيَ لِي حَوائِجِي؛ فَكُنْ لِي شَفِيعاً عِنْدَ رَبِّكَ وَرَبِّي، فَنِعْمَ الْمَسْؤُولُ الْمَوْلىٰ رَبِّي، وَ نِعْمَ الشَّفِيعُ أَنْتَ يَا مُحَمَّدُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيتِكَ السَّلامُ.

خدایا اینک او را زیارت کردم زیارتی با شوق، از بدی عملم توبه‌کننده‌ام و از گناهانم از حضرتت خواستار آمرزشم و به آن گناهان اعتراف دارم و تو آن‌ها را بهتر از من می‌دانی، به وسیله پیامبرت پیامبر رحمت (درودت بر او و آنان) متوجه به وجود توأم، خدایا به محمّد و اهل‌بیتش مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان قرار ده، ای محمّد، ای رسول خدا، پدر و مادرم به فدایت، ای پیامبر خدا، ای آقای خلق خدا، من به وسیله تو به پیشگاه خدا پروردگارت رو می‌کنم و پروردگارم تا خدا گناهانم را بیامرزد و عملم را بپذیرد و حاجاتم را برآورده سازد؛ تو هم ای رسول خدا نزد پروردگارت و پروردگارم شفیع من باش، پس چه خوب درخواست شده‌ای است سرپرست و پروردگارم و چه خوب شفیعی هستی تو ای محمّد، بر تو و اهل‌بیتت سلام.

اللّٰهُمَّ وَ أَوْجِبْ لِي مِنْكَ الْمَغْفِرَةَ وَالرَّحْمَةَ وَالرِّزْقَ الْواسِعَ الطَّيِّبَ النَّافِعَ كَمَا أَوْجَبْتَ لِمَنْ أَتىٰ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَهُوَ حَيٌّ فَأَقَرَّ لَهُ بِذُنُوبِهِ، وَاسْتَغْفَرَ لَهُ رَسُولُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ فَغَفَرْتَ لَهُ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .

خدایا از سوی خود آمرزش و رحمت و روزی وسیع و پاکیزه و سودمند، برای من لازم کن، چنان‌که لازم کردی برای کسی که به خدمت پیامبرت محمّد (درود تو بر او و خاندانش) آمد، درحالی‌که زنده بود و به گناهانش اقرار کرد و پیامبرت (درود بر او خاندانش) برای او طلب آمرزش کرد و تو او را آمرزیدی به حق مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.

اللّٰهُمَّ وَقَدْ أَمَّلْتُكَ وَرَجَوْتُكَ وَقُمْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ وَرَغِبْتُ إِلَيْكَ عَمَّنْ سِواكَ وَقَدْ أَمَّلْتُ جَزِيلَ ثَوابِكَ، وَ إِنِّي لَمُقِرٌّ غَيْرُ مُنْكِرٍ، وَتائِبٌ إِلَيْكَ مِمَّا اقْتَرَفْتُ، وَعائِذٌ بِكَ فِي هٰذَا الْمَقامِ مِمَّا قَدَّمْتُ مِنَ الْأَعْمالِ الَّتِي تَقَدَّمْتَ إِلَيَّ فِيها وَنَهَيْتَنِي عَنْها وَأَوْعَدْتَ عَلَيْهَا الْعِقابَ؛

خدایا به حقیقت تو را آرزومندم و به تو امید بستم و در پیشگاهت ایستادم و از غیر تو به تو مشتاق شدم و پاداش بزرگت را آرزو کردم، من اعتراف کننده‌ام نه انکار کننده و از آنچه مرتکب شدم، توبه کننده به سوی تو هستم و در این مقام پناهنده به توأم، از آن اعمالی که پیش‌تر فرستادم، اعمالی که در آن‌ها به من پیش‌دستی کردی و مرا از آن‌ها نهی کردی و بر آن‌ها به من وعده کیفر دادی؛

وَأَعُوذُ بِكَرَمِ وَجْهِكَ أَنْ تُقِيمَنِي مَقامَ الْخِزْيِ وَالذُّلِّ يَوْمَ تُهْتَكُ فِيهِ الْأَسْتارُ، وَتَبْدُو فِيهِ الْأَسْرارُ وَالْفَضائِحُ، وَتَرْعَدُ فِيهِ الْفَرائِصُ يَوْمَ الْحَسْرَةِ وَالنَّدَامَةِ، يَوْمَ الْآفِكَةِ، يَوْمَ الْآزِفَةِ، يَوْمَ التَّغابُنِ، يَوْمَ الْفَصْلِ، يَوْمَ الْجَزاءِ، يَوْماً كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ، يَوْمَ النَّفْخَةِ، يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ، يَوْمَ النَّشْرِ، يَوْمَ الْعَرْضِ، يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ، يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ، يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ وَأَكْنافُ السَّماءِ، يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، يَوْمَ يُرَدُّونَ إِلَى اللّٰهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا، يَوْمَ لَايُغْنِي مَوْلىً عَنْ مَوْلىً شَيْئاً وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ إِلّا مَنْ رَحِمَ اللّٰهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ؛

و پناه می‌آورم به بزرگواری ذاتت، از اینکه مرا در مقام رسوایی و خواری بپا داری، روزی که پرده‌ها در آن دریده شود و اسرار و رسوایی‌ها در آن آشکار گردد و اندام‌ها در آن بلرزد، روز حسرت و پشیمانی، روز دروغ‌(گویی ستم‌پیشه‌گان)، روز نزدیک، روز زیانکاری، روز جدا کردن، روز پاداش، روزی که طول آن پنجاه هزار سال است، روز دمیدن، روزی که بلرزاند لرزاننده‌ای، روزی که از پی آن لرزاننده‌ای دیگر آید، روز گسترش، روز ارائۀ اعمال، روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان بپا خیزند، روزی که فرار کند انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش، روزی که زمین و کرانه‌های آسمان شکافته شود، روزی که هرکسی بیاید و از وجود خود دفاع کند، روزی که بندگان برگردانده شوند به سوی خدا و به آنچه انجام داده‌اند آگاهشان سازند، روزی که از رفیق به رفیق سودی نرسد و نه آنان یاری شوند مگر آن‌که را خدا رحم کند که او توانمند و مهربان است؛

يَوْمَ يُرَدُّونَ إِلىٰ عالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ، يَوْمَ يُرَدُّونَ إِلَى اللّٰهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ، يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِلىٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ وَكَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِي إِلَى اللّٰهِ يَوْمَ الْواقِعَةِ، يَوْمَ تُرَجُّ الْأَرْضُ رَجَّاً، يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً، يَوْمَ الشَّاهِدِ وَالْمَشْهُودِ، يَوْمَ تَكُونُ الْمَلائِكَةُ صَفّاً صَفّاً .

روزی که مردم بازگردانده شوند به سوی دانای نهان و آشکار، روزی که بازگردانده شوند به سوی خدا، سرپرست حقشان روزی که از قبرها شتابان درآیند، گویی به سوی نشانه‌هایی می‌دوند و گویی ملخ‌هایی پراکنده‌اند، درحالی‌که چشم دوخته‌اند به سوی دعوت کننده به جانب خدا، روز رخ‌داد، روزی که زمین به سختی بلرزد، روزی که آسمان همانند فلزّ گداخته می‌شود و کوه‌ها همانند پنبه زده شده و خویشی از وضع خویش پرسیده نشود، روز گواه و روز گواهی شده، روزی که فرشتگان صف در صف باشند.

اللّٰهُمَّ ارْحَمْ مَوْقِفِي فِي ذٰلِكَ الْيَوْمِ بِمَوْقِفِي فِي هٰذَا الْيَوْمِ، وَلَا تُخْزِنِي فِي ذٰلِكَ مَوْقِفِ بِما جَنَيْتُ عَلَىٰ نَفْسِي، وَاجْعَلْ يَا رَبِّ فِي ذٰلِكَ الْيَوْمِ مَعَ أَوْلِيائِكَ مُنْطَلَقِي، وَفِي زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مَحْشَرِي؛

خدایا به حالم در آن روز، به خاطر وضعی که امروز دارم رحم کن و در آن حال به آنچه بر خود جنایت کردم رسوایم مکن و راه مرا در آن روز ای پروردگارم با اولیایت محلّ آزادی و رهایی در گروه محمّد و اهل‌بیتش (درود بر آنان) قرار ده؛

وَاجْعَلْ حَوْضَهُ مَوْرِدِي وَفِي الْغُرِّ الْكِرامِ مَصْدَرِي، وَأَعْطِنِي كِتَابِي بِيَمِينِي حَتَّىٰ أَفُوزَ بِحَسَناتِي، وَتُبَيِّضَ بِهِ وَجْهِي، وَتُيَسِّرَ بِهِ حِسابِي، وَتُرَجِّحَ بِهِ مِيزانِي، وَأَمْضِيَ مَعَ الْفَائِزِينَ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ إِلىٰ رِضْوَانِكَ وَجِنَانِكَ إِلٰهَ الْعالَمِينَ .

ورودگاه مرا حوض او و بازگشت گاهم را در میان سپیدرویان ارجمند مقرّر کن و نامه عملم را به دست راستم ده تا به وسیله حسناتم رستگار گردم تا رویم را به آن سبب سپید گردانی و حسابم را آسان سازی و ترازویم را سنگین کنی تا با رستگاران از بندگان شایسته‌ات به سوی خشنودی‌ات و بهشت‌هایت بروم، ای معبود جهانیان.

اللّٰهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تَفْضَحَنِي فِي ذٰلِكَ الْيَوْمِ بَيْنَ يَدَيِ الْخَلائِقِ بِجَرِيرَتِي، أَو أَنْ أَلْقَى الْخِزْيَ وَالنَّدامَةَ بِخَطِيئَتِي، أَوْ أَنْ تُظْهِرَ فِيهِ سَيِّئَاتِي عَلَىٰ حَسَناتِي، أَوْ أَنْ تُنَوِّهَ بَيْنَ الْخَلائِقِ بِاسْمِي، يَا كَرِيمُ يَا كَرِيمُ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ، السَّتْرَ السَّتْرَ؛

خدایا به تو پناه می‌آورم از اینکه در آن روز، در برابر خلایق به گناهم رسوایم سازی، یا به خاطر خطایم با خواری و پشیمانی دمساز گردم، یا در آن روز بدی‌هایم را بر خوبی‌هایم چیره گردانی، یا مرا با نامم در میان خلایق ندا دهی، ای بزرگوار، ای بزرگوار، گذشت نما، گذشت نما، پرده‌پوشی کن، پرده‌پوشی کن؛

اللّٰهُمَّ وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ فِي ذٰلِكَ الْيَوْمِ فِي مَواقِفِ الْأَشْرارِ مَوْقِفِي، أَوْ فِي مَقامِ الْأَشْقِياءِ مَقامِي، وَ إِذا مَيَّزْتَ بَيْنَ خَلْقِكَ فَسُقْتَ كُلّاً بِأَعْمالِهِمْ زُمَراً إِلىٰ مَنازِلِهِمْ فَسُقْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبادِكَ الصَّالِحِينَ، وَفِي زُمْرَةِ أَوْلِيائِكَ الْمُتَّقِينَ إِلىٰ جَنَّاتِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.

خدایا به تو پناه می‌آورم از اینکه در آن روز جایگاهم در جایگاه‌های بدکاران باشد یا مقامم در مقام مردم بدفرجام قرار گیرد و زمانی که میان بندگانت جدایی اندازی، پس سوق دادی همه را با اعمالشان، گروه‌گروه به منازلشان، مرا با رحمتت به میان بندگان شایسته‌ات و در گروه اولیای پرهیزگارت به جانب بهشت‌هایت سوق ده، ای پروردگار جهانیان.

پس آن حضرت را وداع کن و بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا الْبَشِيرُ النَّذِيرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا السِّراجُ الْمُنِيرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَ يُّهَا السَّفِيرُ بَيْنَ اللّٰهِ وَبَيْنَ خَلْقِهِ، أَشْهَدُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ أَ نَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلابِ الشّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِأَ نْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيابِها، وَأَشْهَدُ يَا رَسُولَ اللّٰهِ أَ نِّي مُؤْمِنٌ بِكَ وَبِالْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ، مُوقِنٌ بِجَمِيعِ مَا أَ تَيْتَ بِهِ، راضٍ مُؤْمِنٌ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ أَعْلامُ الْهُدَىٰ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقَىٰ، وَالْحُجَّةُ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا؛

سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای مژده‌دهنده و بیم‌دهنده، سلام بر تو ای چراغ نوربخش، سلام بر تو ای سفیر بین خدا و بندگان خدا، گواهی می‌دهم ای رسول خدا که تو نوری بودی در صلب‌های ارجمند و رحم‌های پاک، جاهلیت با ناپاکی‌هایش ناپاکت نکرد و از جامه‌های چرکینش تو را نپوشاند و گواهی می‌دهم ای رسول خدا که من به حضرت تو و امامان از اهل‌بیتت ایمان دارم و به همه آنچه تو آورده‌ای خشنود و معتقدم و گواهی می‌دهم که امامان از اهل‌بیتت مشعل‌های هدایت و دستاویزهای استوار و حجّت‌های بر اهل جهانند؛

اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَةِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ وَ إِنْ تَوَفَّيْتَنِي فَإِنِّي أَشْهَدُ فِي مَماتِي عَلَىٰ مَا أَشْهَدُ عَلَيْهِ فِي حَيَاتِي أَنَّكَ أَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَاشَرِيكَ لَكَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ، وَأَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَوْلِياؤُكَ وَأَنْصارُكَ وَحُجَجُكَ عَلَىٰ خَلْقِكَ، وَخُلَفاؤُكَ فِي عِبادِكَ، وَأَعْلامُكَ فِي بِلادِكَ، وَخُزَّانُ عِلْمِكَ، وَحَفَظَةُ سِرِّكَ، وَتَراجِمَةُ وَحْيِكَ .

خدایا این زیارتم را آخرین زیارت پیامبرت (درود بر او و خاندانش) قرار مده و اگر مرا میراندی، پس من در مردنم گواهی می‌دهم بر آنچه در حیاتم گواهی دادم که تویی خدا، معبودی جز تو نیست، یگانه و بی‌شریکی و محمّد بنده و فرستاده تو است و امامان از اهل‌بیتش اولیایت و یارانت و حجّت‌های تو بر آفریده‌هایت و جانشینان تو در میان بندگانت و نشانه‌های تو در کشورهایت و خزانه‌داران دانشت و نگهبانان رازت و مفسّران وحی‌ات می‌باشند.

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبَلِّغْ رُوحَ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِي ساعَتِي هٰذِهِ وَفِي كُلِّ ساعَةٍ تَحِيَّةً مِنِّي وَسَلاماً، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ لَاجَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ تَسْلِيمِي عَلَيْكَ.

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به روان محمّد و خاندانش در این ساعت و در هر ساعت از سوی من درود و سلام برسان و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ای رسول خدا، خدا این سلام را آخرین سلام من قرار ندهد.

زیارت حضرت فاطمه زهراء (س)

در تعیین جای قبر آن مظلومه اختلاف شده است. طایفه‌ای گفته‌اند: در روضه که بین قبر و منبر است مدفون می‌باشد و بعضی گفته‌اند: در خانه خویش دفن شده و گروه سوم گفته‌اند: قبر مطهّرش در بقیع است و آنچه را اصحاب ما بیشتر اعتقاد بر آن دارند، این است که آن مظلومه نزد روضه زیارت شود و کسی که آن معظّمه را در این سه موضع زیارت کند، افضل است.

چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مکان‌ها ایستادی بگو:

يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.

ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت، ما بر این باوریم که دوستان و تصدیق‌کنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و جانشینش برای ما آورده شکیبایی کننده‌ایم، پس از تو درخواست می‌کنیم، اگر تصدیق‌کننده تو بوده‌ایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش مرتبط کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب دوستی تو پاک شده‌ایم.

و نیز مستحب است بگویی:

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّٰهِ؛

سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر پیامبر خدا، سلام بر تو ای دختر محبوب خدا، سلام بر تو ای دختر دوست صمیمی خدا، سلام بر تو ای دختر برگزیده خدا، سلام بر تو ای دختر امین خدا، سلام بر تو ای دختر بهترین خلق خدا، سلام بر تو ای دختر برترین پیامبران خدا و رسولان و فرشتگانش، سلام بر تو ای دختر بهترین مخلوقات، سلام بر تو ای بانوی بانوان جهان از گذشتگان و آیندگان، سلام بر تو ای همسر ولی خدا و بهترین خلق بعد از رسول خدا؛

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ؛

سلام بر تو ای مادر حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای صدّیقه شهیده، سلام بر تو ای خشنود از خدا و خدا خشنود از تو، سلام بر تو ای فاضله پاکیزه، سلام بر تو ای حوریه در لباس انسان، سلام بر تو ای پرهیزگار پاک، سلام بر تو ای هم‌سخن با ملائکه و ای بسیار دانا، سلام بر تو ای ستمدیده، ای که حقت غصب شده، سلام بر تو ای سرکوب شده و پس‌زده شدۀ دشمن، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای فاطمه دختر رسول خدا، درود خدا بر تو روح و تن تو؛

أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذىٰ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ ، أُشْهِدُ اللّٰهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَىٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفَىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جازِياً وَ مُثِيباً.

گواهی می‌دهم که بر برهانی روشن از سوی پروردگارت از جهان درگذشتی و هرکه تو را شاد کرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را شاد نمود و هرکه به تو جفا کرد، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) جفا کرد و هرکه تو را آزرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را آزرد و هرکه به تو پیوست، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) پیوست و هر که از تو برید، از رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) برید، چراکه تو پاره تن او و روح بین دو پهلوی او هستی، خدا و رسولان خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیرم که من خشنودم از کسی که تو از او خشنودی و خشمگینم بر کسی که تو بر او خشمگینی و بیزارم از هر که تو از او بیزاری و دوست دارم هرکه را تو دوست داری و دشمنم هرکه را تو با او دشمنی و متنفّرم از هرکه تو از او نفرت داری و محبّت دارم به هرکه تو به او محبّت داری و خدا برای شهادت و حسابرسی و کیفر دهی و پاداش دهی کافی است.

آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات می‌فرستی.

مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادی‌الآخر» زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مفصّلی برای آن مظلومه نقل کرده‌اند که مثل همین زیارت نقل‌شده از شیخ طوسی است. اول آن «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ» است تا «أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ» و از اینجا به بعد آن چنین است:

أُشْهِدُ اللّٰهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاكِ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكِ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكِ، أَنَا يَا مَوْلاتِي بِكِ وَبِأَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكِ مُوقِنٌ، وَبِوِلايَتِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ دِينُهُمْ، وَالْحُكْمَ حُكْمُهُمْ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَدَعَوْا إِلَىٰ سَبِيلِ اللّٰهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَاتَأْخُذُهُمْ فِي اللّٰهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ أَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَذُرِّيَّتِكِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها، الْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛

خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیریم که من دوستم با هرکه تو را دوست دارد و دشمنم با هرکه با تو دشمن است و در جنگم با کسی که با تو بجنگد، من ای سرپرستم یقین دارم به تو و پدر و همسر تو و امامان از فرزندانت و به ولایتشان مؤمنم و به پیروی از آنان پای‌بندم، گواهی می‌دهم که دین، دین آن‌هاست و فرمان، فرمان آن‌ها و آنان از جانب خدا آنچه را باید، رساندند و به راه خدا با حکمت و موعظه حسنه دعوت کردند و در راه خدا به ملامت ملامت‌کنندگان اعتنا ننمودند و درودهای خدا بر تو و پدر و همسر تو و فرزندانت، امامان پاک، خدایا درود فرست بر محمّد و اهل‌بیتش و درود فرست بر بتول پاک، صدّیقه، معصومه، پرهیزکار، پاکیزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاک تربیت، رشیده، مظلومه، پس‌راندۀ دشمن، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شکسته، ستم شده بر شوهرش، کشته شده فرزندش، فاطمه دختر رسولت و پاره تنش؛

وَصَمِيمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ كَبِدِهِ، وَالنُّخْبَةِ مِنْكَ لَهُ، وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِيَّهُ، وَحَبِيبَةِ الْمُصْطَفىٰ، وَقَرِينَةِ الْمُرْتَضىٰ، وَسَيِّدَةِ النِّساءِ، وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِياءِ، حَلِيفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِي شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ، وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَأَرْخَيْتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْها صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّها عِنْدَكَ، وَشَرَفِها لَدَيْكَ، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاكَ، وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً، وَآتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ.

و خالص قلبش و جگر گوشه‌اش و انتخاب شده از سوی تو و هدیه‌ای که به جانشینش اختصاص دادی و محبوبه مصطفی و همسر مرتضی، بانوی بانوان و مژده‌دهنده اولیاء و هم پیمان پرهیزکاری و زهد و سیب فردوس و بهشت جاوید، بانویی که شرافت دادی تولّدش را به زنان بهشت و بیرون آوردی انوار امامان را از صدف وجود او و انداختی در برابرش پرده نبوّت را. خدایا بر او درود فرست، درودی که بر مقامش نزد تو بیفزاید و بر شرفش در پیشگاهت و بر منزلتش از خشنودی‌ات و به او از سوی ما درود و سلام برسان و به ما در راه دوستی‌اش از سوی خود، فضل و احسان و رحمت و آمرزش عطا فرما، تو صاحب گذشت و بزرگ‌منش و مهمان‌نوازی.

مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حق‌تعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.

اعمال روضه منوره رسول خدا (ص)

آنگاه حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را نزد روضه‌ی مطهّره زیارت کن.
در تعیین جای قبر آن مظلومه اختلاف شده است. طایفه‌ای گفته‌اند: در روضه که بین قبر و منبر است مدفون می‌باشد و بعضی گفته‌اند: در خانه خویش دفن شده و گروه سوم گفته‌اند: قبر مطهّرش در بقیع است و آنچه را اصحاب ما بیشتر اعتقاد بر آن دارند، این است که آن مظلومه نزد روضه زیارت شود و کسی که آن معظّمه را در این سه موضع زیارت کند، افضل است.

چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مکان‌ها ایستادی بگو:

يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.

ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت، ما بر این باوریم که دوستان و تصدیق‌کنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و جانشینش برای ما آورده شکیبایی‌ کننده‌ایم، پس از تو درخواست می‌کنیم، اگر تصدیق‌کننده تو بوده‌ایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش مرتبط کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب دوستی تو پاک گشته‌ایم.

و نیز مستحب است بگویی:

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّٰهِ؛

سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر پیامبر خدا، سلام بر تو ای دختر محبوب خدا، سلام بر تو ای دختر دوست صمیمی خدا، سلام بر تو ای دختر برگزیده خدا، سلام بر تو ای دختر امین خدا، سلام بر تو ای دختر بهترین خلق خدا، سلام بر تو ای دختر برترین پیامبران خدا و رسولان و فرشتگانش، سلام بر تو ای دختر بهترین مخلوقات، سلام بر تو ای بانوی بانوان جهان از گذشتگان و آیندگان، سلام بر تو ای همسر ولی خدا و بهترین خلق بعد از رسول خدا؛

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ؛

سلام بر تو ای مادر حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای صدّیقه شهیده، سلام بر تو ای خشنود از خدا و خدا خشنود از تو، سلام بر تو ای فاضله پاکیزه، سلام بر تو ای حوریه در لباس انسان، سلام بر تو ای پرهیزگار پاک، سلام بر تو ای هم‌سخن با ملائکه و ای بسیار دانا، سلام بر تو ای ستمدیده، ای که حقت غصب شده، سلام بر تو ای سرکوب شده و پس‌زده شدۀ دشمن، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای فاطمه دختر رسول خدا، درود خدا بر تو روح و تن تو؛

أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذىٰ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ ، أُشْهِدُ اللّٰهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَىٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفَىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جازِياً وَ مُثِيباً.

گواهی می‌دهم که بر برهانی روشن از سوی پروردگارت از جهان درگذشتی و هرکه تو را شاد کرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را شاد نمود و هرکه به تو جفا کرد، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) جفا کرد و هرکه تو را آزرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را آزرد و هرکه به تو پیوست، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) پیوست و هر که از تو برید، از رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) برید، چراکه تو پاره تن او و روح بین دو پهلوی او هستی، خدا و رسولان خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیرم که من خشنودم از کسی که تو از او خشنودی و خشمگینم بر کسی که تو بر او خشمگینی و بیزارم از هر که تو از او بیزاری و دوست دارم هرکه را تو دوست داری و دشمنم هرکه را تو با او دشمنی و متنفّرم از هرکه تو از او نفرت داری و محبّت دارم به هرکه تو به او محبّت داری و خدا برای شهادت و حسابرسی و کیفر دهی و پاداش دهی کافی است.

آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات می‌فرستی.

مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادی‌الآخر» زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مفصّلی برای آن مظلومه نقل کرده‌اند که مثل همین زیارت نقل‌شده از شیخ طوسی است. اول آن «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ» است تا «أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ» و از اینجا به بعد آن چنین است:

أُشْهِدُ اللّٰهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاكِ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكِ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكِ، أَنَا يَا مَوْلاتِي بِكِ وَبِأَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكِ مُوقِنٌ، وَبِوِلايَتِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ دِينُهُمْ، وَالْحُكْمَ حُكْمُهُمْ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَدَعَوْا إِلَىٰ سَبِيلِ اللّٰهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَاتَأْخُذُهُمْ فِي اللّٰهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ أَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَذُرِّيَّتِكِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها، الْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛

خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیریم که من دوستم با هرکه تو را دوست دارد و دشمنم با هرکه با تو دشمن است و در جنگم با کسی که با تو بجنگد، من ای سرپرستم یقین دارم به تو و پدر و همسر تو و امامان از فرزندانت و به ولایتشان مؤمنم و به پیروی از آنان پای‌بندم، گواهی می‌دهم که دین، دین آن‌هاست و فرمان، فرمان آن‌ها و آنان از جانب خدا آنچه را باید، رساندند و به راه خدا با حکمت و موعظه حسنه دعوت کردند و در راه خدا به ملامت ملامت‌کنندگان اعتنا ننمودند و درودهای خدا بر تو و پدر و همسر تو و فرزندانت، امامان پاک، خدایا درود فرست بر محمّد و اهل‌بیتش و درود فرست بر بتول پاک، صدّیقه، معصومه، پرهیزکار، پاکیزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاک تربیت، رشیده، مظلومه، پس‌راندۀ دشمن، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شکسته، ستم شده بر شوهرش، کشته شده فرزندش، فاطمه دختر رسولت و پاره تنش؛

وَصَمِيمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ كَبِدِهِ، وَالنُّخْبَةِ مِنْكَ لَهُ، وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِيَّهُ، وَحَبِيبَةِ الْمُصْطَفىٰ، وَقَرِينَةِ الْمُرْتَضىٰ، وَسَيِّدَةِ النِّساءِ، وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِياءِ، حَلِيفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِي شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ، وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَأَرْخَيْتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْها صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّها عِنْدَكَ، وَشَرَفِها لَدَيْكَ، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاكَ، وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً، وَآتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ.

و خالص قلبش و جگر گوشه‌اش و انتخاب شده از سوی تو و هدیه‌ای که به جانشینش اختصاص دادی و محبوبه مصطفی و همسر مرتضی، بانوی بانوان و مژده‌دهنده اولیاء و هم پیمان پرهیزکاری و زهد و سیب فردوس و بهشت جاوید، بانویی که شرافت دادی تولّدش را به زنان بهشت و بیرون آوردی انوار امامان را از صدف وجود او و انداختی در برابرش پرده نبوّت را. خدایا بر او درود فرست، درودی که بر مقامش نزد تو بیفزاید و بر شرفش در پیشگاهت و بر منزلتش از خشنودی‌ات و به او از سوی ما درود و سلام برسان و به ما در راه دوستی‌اش از سوی خود، فضل و احسان و رحمت و آمرزش عطا فرما، تو صاحب گذشت و بزرگ‌منش و مهمان‌نوازی.

مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حق‌تعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.

کیفیت زیارت حضرت رسول خدا (ص) در مدینه

امّا کیفیت زیارت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) چنین است:
هرگاه به مدینه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد شدی، برای زیارت غسل کن، چون خواستی وارد مسجد آن حضرت شوی کنار در مسجد بایست و «اذن دخول» اوّل را که در صفحات پیش گذشت بخوان و از در جبرییل وارد شو و پای راست را وقت ورود مقدّم بدار، سپس «صد مرتبه» «اللّٰهُ أَکْبَرُ»
بگو، آنگاه دو رکعت [نماز به نیت] «نماز تحیت» مسجد بخوان و به سوی حجرۀ شریفه برو و بر آن دست بگذار و آن را ببوس و بگو:

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خاتَمَ النَّبِيِّينَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ الرِّسالَةَ، وَأَقَمْتَ الصَّلَاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتَّىٰ أَتاكَ الْيَقِينُ، فَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ.

سلام بر تو ای فرستاده خدا، سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای محمّد بن عبدالله، سلام بر تو ای خاتم پیامبران، شهادت می‌دهم که تو پیام‌های خود را رساندی و نماز را بپا داشتی و زکات را پرداختی و به معروف امر نموده و از منکر نهی کردی و خدا را خالصانه عبادت کردی تا مرگ به سویت آمد، درودهای خدا و رحمتش بر تو و اهل‌بیت پاکیزه‌ات.

پس رو به قبله نزد ستون جلو که از جانب راست قبر است بایست، به‌طوری‌که دوش چپ به جانب قبر و دوش راست به جانب منبر که جایگاه سر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است قرار گیرد و بگو:

أَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللّٰهِ، وَأَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللّٰهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ وَنَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ حَتّىٰ أَتاكَ الْيَقِينُ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، وَأَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ، وَأَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ، وَغَلُظْتَ عَلَى الْكافِرِينَ، فَبَلَّغَ اللّٰهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنْ الشِّرْكِ وَالضَّلالَةِ؛

گواهی می‌دهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بی‌شریک است و گواهی می‌دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست و گواهی می‌دهم که تو رسول خدایی و اینکه تویی محمّد بن عبدالله و گواهی می‌دهم که تو پیام‌های پروردگارت را به مردم رساندی و برای امّتت خیرخواهی کردی و در راه خدا با حکمت و موعظه و حسنه جهاد کردی و خدا را عبادت نمودی تا مرگ به سویت آمد و آنچه از حق بر عهده‌ات بود ادا کردی و نسبت به مردم مؤمن مهربان و بر کافران سخت‌گیر بودی، پس خدا تو را به برترین شرف مقام گرامی داشتگان برساند؛ خدا را سپاس که ما را به وسیله تو، از شرک و گمراهی رهانید؛

اللّٰهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَصَلَوَاتِ مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَنْبِيائِكَ الْمُرْسَلِينَ، وَعِبادِكَ الصَّالِحِينَ، وَأَهْلِ السَّمَاواتِ وَالْأَرَضِينَ، وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ وَأَمِينِكَ وَنَجِيِّكَ وَحَبِيبِكَ وَصَفِيِّكَ وَخاصَّتِكَ وَصَفْوَتِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ؛

خدایا قرار ده، درودهایت و درودهای فرشتگان مقرّبت و پیامبران مرسلت و بندگان شایسته‌ات و اهل آسمان‌ها و زمین‌ها و هرکه برایت تسبیح می‌گفته ای پروردگار جهانیان از گذشتگان و آیندگان، بر محمّد بنده و رسول و پیامبرت و امین و محرم راز و محبوبت و دوست خالص و ویژه و برگزیده‌ات و انتخاب‌شده تو از میان آفریده‌هایت؛

اللّٰهُمَّ أَعْطِهِ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ، وَآتِهِ الْوَسِيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ . اللّٰهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ: ﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً﴾ وَإِنِّي أَتَيْتُكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي، وَ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللّٰهِ رَبِّي وَرَبِّكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي.

خدایا او را درجه بلند عطا کن و او را از بهشت وسیله عنایت فرما و او را به مقام پسندیده‌ای برانگیز که گذشتگان و آیندگان به او رشک برند، خدایا تو فرمودی: «اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه و رفت‌وآمد با طاغوت] به خود ستم کردند نزد تو می‌آمدند و از خداوند درخواست آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنان خواستار آمرزش می‌شد مسلّماً خداوند را بسیار توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند» و من هم اکنون آمرزش‌خواه و توبه‌کننده به نزد تو آمدم و به وسیله تو رو به سوی خدا، پروردگارم و پروردگار تو می‌کنم تا گناهانم را بیامرزد.

و اگر تو را حاجتی باشد، قبر مطهّر را پشت کتف خود قرار ده و رو به جانب قبله کن و دست‌ها را به سوی خدا بردار و حاجت خویش را بخواه که سزاوار است برآورده شود، ان‌شاء‌الله تعالی.

ابن قولَوَیه به سند معتبر از محمّد بن مسعود روایت کرده که گفت: دیدم امام صادق (علیه‌السلام) نزد قبر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و دست مبارک را بر قبر گذاشت و گفت:

أَسْأَلُ اللّٰهَ الَّذِي اجْتَبَاكَ وَاخْتَارَكَ وَهَدَاكَ وَهَدىٰ بِكَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيْكَ.

از خدا که تو را برگزید و انتخاب کرد و هدایتت نمود و مردم را به وسیله تو هدایت کرد، می‌خواهم که بر تو درود فرستد.

پس فرمود: ﴿إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلاٰئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾.

همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر رحمت و درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود بفرستید و آن‌گونه که سزاوار است تسلیم [او] باشید.

شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: چون کنار قبر شریف از دعا فارغ شدی، نزد منبر برو و بر آن دست بمال و دو قبّه پایین منبر را که مانند انار است بگیر و صورت و چشم‌های خود را به آن بمال که در آن شفای چشم است و نزد منبر بایست و حمد و ثنای الهی را بجای آور، و حاجت خود را بخواه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: بین قبر و منبر من باغی است از باغ‌های بهشت و منبر من بر دری است از درهای بهشت.

سپس به مقام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌روی و در آنجا آنچه خواهی نماز بجا آور و در مسجد پیامبر بسیار نماز بخوان، به درستی که نماز در آنجا برابر با هزار نماز است و هرگاه وارد مسجد شوی یا بیرون روی بر آن حضرت صلوات فرست و در خانه فاطمه زهرا نماز بخوان و به مقام جبرییل که زیر ناودان است برو که محلّ ایستادن جبرییل در هنگام اذن دخول خواستن از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آنجا بوده و بگو:

أَسْأَلُكَ أَيْ جَوادُ، أَيْ كَرِيمُ، أَيْ قَرِيبُ، أَيْ بَعِيدُ أَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ.

از تو می‌خواهم ای بخشنده، ای بزرگ‌منشِ مهمان‌نواز، ای نزدیک، ای دور، این‌که نعمتت را به من بازگردانی.

فضیلت زیارت حضرت رسول خدا (ص) و حضرت فاطمه زهرا (ع) و ائمه بقیع (ع)

آگاه باش که در حق همۀ مردم به ویژه حاجیان مستحب مؤکد است، مشرّف شدن به زیارت روضه‌ی مطهّره و آستانه منوّره‌ی فخر عالمیان حضرت سید المرسلین محمّد بن عبدالله (صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه) و ترک زیارت آن حضرت، سبب جفا در حق او در قیامت است و شیخ شهید فرموده: اگر مردم زیارت آن جناب را ترک کنند، بر امام است که ایشان را برای رفتن به زیارت آن حضرت مجبور کند، زیرا ترک زیارت آن حضرت انگیزۀ جفای حرام است.

شیخ صدوق از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده: هرگاه یکی از شما حج نماید، باید حجّش را به زیارت ما به پایان برساند، زیرا زیارت ما از کمال تمامی حجّ است؛

و نیز از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) روایت کرده: حجّ خود را به زیارت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کامل کنید که ترک زیارت آن حضرت پس از حج جفا و خلاف ادب است و شما را به این زیارت دستور داده‌اند و به زیارت قبری چند که خدا حق آن‌ها و زیارت آن‌ها را بر شما لازم کرده بروید و کنار آن قبرها از خداوند طلب روزی کنید.

و نیز از ابوالصّلت هروی روایت کرده که: خدمت حضرت رضا (علیه‌السلام) عرض کردم: یابن رسول الله، چه می‌فرمایی در حدیثی که اهل آن روایت می‌کنند: که مؤمنان در بهشت از منازلشان پروردگار خود را زیارت می‌کنند؟ (کنایه از این‌که معنی حدیث اگر حدیث صحیحی باشد چیست؟ با آنکه شامل مطلبی است که به حسب ظاهر با اعتقاد حق هماهنگی ندارد.)

حضرت پاسخ او را به این صورت فرمودند:
ای اباصلت، خدا پیامبرش محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را از همۀ آفریده‌هایش حتی از پیامبران و ملائکه افضل قرار داد و طاعت او را طاعت خود و بیعت با او را بیعت با خود و زیارت او را زیارت خود شمرد، چنان‌که فرمود:
﴿مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطٰاعَ اللَّهَ﴾

هرکه از پیامبر اطاعت کند در حقیقت از خداوند اطاعت کرده است.

و فرمود: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُبٰايِعُونَكَ إِنَّمٰا يُبٰايِعُونَ اللّٰهَ يَدُ اللّٰهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾

بی‌گمان آنان‌که با تو بیعت می‌کنند جز این نیست که با خداوند بیعت می‌کنند، دست [قدرت] خداوند فراتر از قدرت آنان است.

و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: هرکه مرا در حال حیات یا پس از مرگ زیارت کند، چنان است که خدا را زیارت کرده باشد تا پایان روایت.

حمیری در کتاب «قرب الأسناد»، از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایت کرده: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: هرکه مرا در حیات یا پس از ممات زیارت کند، روز قیامت شفیع او می‌شوم.

در حدیثی آمده: امام صادق (علیه‌السلام) روز عیدی در مدینه بود، به زیارت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت و به آن حضرت سلام داد و فرمود: ما بر اهل همه شهرها خواه مکه و خواه غیر مکه برتری داریم، به علّت زیارت و سلاممان به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله).

شیخ طوسی در «تهذیب»، از یزید بن عبدالملک روایت کرده است و او از پدرش، از جدّش: که خدمت حضرت فاطمه مشرّف شدم، آن حضرت به سلام بر من پیشی گرفت، آنگاه از من پرسید برای چه آمده‌ای؟ عرض کردم: برای طلب برکت و ثواب؛ فرمود: مرا خبر داد پدرم و اینک حاضر است که هر که بر او و بر من سه روز سلام کند، خدا بهشت را بر او واجب کند؛ گفتم: در حیات او و شما؟ فرمود: آری و نیز پس از مرگ ما.

علاّمه مجلسی (رحمة‌ الله‌ علیه) فرموده: در حدیث معتبر از عبدالله‌ بن‌ عباس نقل است که رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) فرمود: هرکه امام حسن (علیه‌ السلام) را در بقیع زیارت کند، قدمش بر صراط ثابت باشد، روزی که قدم‌ها از آن بلغزد.

در کتاب «مُقنعه» از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایت شده: هرکه مرا زیارت کند، گناهانش آمرزیده شود و تهیدست و پریشان نمیرد.

شیخ طوسی در «تهذیب» از حضرت عسکری (علیه‌السلام) روایت کرده: هر که حضرت صادق (علیه‌السلام) و پدرش حضرت باقر (علیه‌السلام) را زیارت کند درد چشم نکشد و بیماری و دردی به او نرسد و مبتلا نمیرد.

ابن قولَوَیه در کتاب «کامل الزیارات»، از هشام بن سالم از امام صادق (علیه‌السلام) روایتی طولانی آورده که بخشی از جملات آن این است: مردی به محضر امام صادق (علیه‌السلام) شرفیاب شد و عرض کرد: آیا پدرت را باید زیارت کرد؟ فرمود: آری، عرضه داشت: برای کسی که او را زیارت کند چه پاداشی است؟ فرمود: اگر اعتقاد به امامت او داشته باشد و از او پیروی کند، بهشت پاداش اوست؛ عرض کرد: کسی که از زیارت او روی‌گردان شود چه خواهد شد؟ فرمود: در «یوم الحسرة» که روز قیامت است حسرت خواهد داشت.

احادیث در این بخش بسیار است و برای متذکر شدن ما همین اندازه کافی و وافی است.

اذن دخول حرم های شریفه

در اینجا دو اذن دخول ذکر می‌شود:

اوّل: شیخ کفعمی فرموده: چون خواستی به مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا یکی از مشاهد مشرفه ائمه (علیهم‌السلام) وارد شوی، بگو:

اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلا بِإِذْنِهِ، فَقُلْتَ: ﴿يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّٰ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ﴾، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صَاحِبِ هَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ، كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ، وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَقَامِي، وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي، وَ يَرُدُّونَ سَلامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ، وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ، وَ إِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلا، وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِيا، وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْإِمَامَ الْمَفْرُوضَ عَلَيَّ طَاعَتُهُ، فُلانَ بْنَ فُلانٍ؛

خدایا بر دری از درهای خانه‌های پیامبرت (درود تو بر او و خاندانش) ایستاده‌ام، تو مردم را از اینکه بدون اجازه‌اش وارد شوند منع کرده‌ای، در قرآن فرمودی: «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر این‌که به شما اجازه دهند». خدایا، من احترام صاحب این زیارتگاه شریف را در غایب بودنش باور دارم چنان‌که در حضورش و می‌دانم که رسولت و جانشینانت (درود بر آنان باد) همواره زنده‌اند و نزد تو روزی داده می‌شوند، محل ایستادنم را می‌بینند و سخنم را می‌شنوند و به سلامم پاسخ می‌دهند، ولی تو گوشم را از شنیدن کلامشان در پرده قرار داده‌ای و درب فهم مرا به چشیدن لذّت مناجاتشان بازکرده‌ای، من از تو ای پروردگارم، اجازه می‌خواهم اولاً و از پیامبرت اذن می‌خواهم ثانیاً و از خلیفه‌ات امامی که اطاعتش را بر من واجب کرده‌ای اجازه می‌خواهم؛

و به جای «فلان بن فلان» آن امامی را که می‌خواهی زیارت کنی و پدرش را نام ببر، مثلاً اگر زیارت «امام حسین (علیه‌السلام)» است بگو:

«الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ السَّلامُ)»

و اگر زیارت «امام رضا (علیه‌السلام)» است بگو:

«عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا (عَلَیْهِ‌السَّلامُ)»؛ همچنین امامان دیگر.

سپس بگو:

وَ الْمَلائِكَةَ الْمُوَكَّلِينَ، بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ ثَالِثا، أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ؟ أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ، الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ؟ فَأْذَنْ لِي يَا مَوْلايَ فِي الدُّخُولِ، أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ، فَإِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلا لِذَلِكَ، فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذَلِكَ.

و فرشتگان گماشته شده به این بارگاه مبارک ثالثاً، آیا وارد شوم ای رسول خدا؟! آیا وارد شوم ای حجّت خدا؟ آیا وارد شوم ای فرشتگان مقرّب خدا که در این زیارتگاه اقامت دارید؟ پس مرا برای وارد شدن ای مولایم اجازه ده، به بهترین اجازه‌ای که به یکی از دوستانت داده‌ای، چنانچه من لایق آن اجازه نیستم ولی تو لایق آنی.

پس عتبه مبارکه را ببوس و وارد شو و بگو:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ، وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي، وَ تُبْ عَلَيَّ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.

به نام خدا و به خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خدایا مرا بیامرز و به من رحم کن و توبه‌ام را بپذیر، زیرا تویی بسیار توبه پذیر مهربان.

دوم: اذن دخولی است که علاّمه مجلسی (رحمة‌الله‌علیه) از نسخه‌ای قدیمی از نوشته‌های اصحاب برای ورود به سرداب مقدّس و بارگاه‌های نورانی ائمه (علیهم‌السلام) به این صورت نقل فرموده:

اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ بُقْعَةٌ طَهَّرْتَهَا، وَ عَقْوَةٌ شَرَّفْتَهَا، وَ مَعَالِمُ زَكَّيْتَهَا، حَيْثُ أَظْهَرْتَ فِيهَا أَدِلَّةَ التَّوْحِيدِ، وَ أَشْبَاحَ الْعَرْشِ الْمَجِيدِ، الَّذِينَ اصْطَفَيْتَهُمْ مُلُوكاً لِحِفْظِ النِّظَامِ، وَ اخْتَرْتَهُمْ رُؤَسَاءَ لِجَمِيعِ الْأَنَامِ، وَ بَعَثْتَهُمْ لِقِيَامِ الْقِسْطِ، فِي ابْتِدَاءِ الْوُجُودِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، ثُمَّ مَنَنْتَ عَلَيْهِمْ بِاسْتِنَابَةِ أَنْبِيَائِكَ، لِحِفْظِ شَرَائِعِكَ وَ أَحْكَامِكَ، فَأَكْمَلْتَ بِاسْتِخْلافِهِمْ رِسَالَةَ الْمُنْذِرِينَ، كَمَا أَوْجَبْتَ رِئَاسَتَهُمْ فِي فِطَرِ الْمُكَلَّفِينَ، فَسُبْحَانَكَ مِنْ إِلَهٍ مَا أَرْأَفَكَ، وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ مِنْ مَلِكٍ مَا أَعْدَلَكَ، حَيْثُ طَابَقَ صُنْعُكَ مَا فَطَرْتَ عَلَيْهِ الْعُقُولَ، وَ وَافَقَ حُكْمُكَ مَا قَرَّرْتَهُ فِي الْمَعْقُولِ وَ الْمَنْقُولِ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى تَقْدِيرِكَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ، وَ لَكَ الشُّكْرُ عَلَى قَضَائِكَ الْمُعَلَّلِ بِأَكْمَلِ التَّعْلِيلِ؛

خدایا، این بقعه‌ای است که تو پاکش نمودی و محلی است که شرافتش دادی و نشانه‌هایی است که پاکیزه‌اش ساختی، به خاطر اینکه در آنجا آشکار کردی دلایل توحید و نمونه‌های عرش مجید را، آنان‌که به عنوان فرمانروا برگزیدی، برای حفظ نظام و انتخاب کردی برای ریاست بر انسان‌ها و برانگیختی برای قیام به عدالت، در آغاز هستی تا روز قیامت، سپس بر آنان به جانشینی پیامبرانت، برای حفظ قوانین و احکامت منّت نهادی و با خلافت از پیامبران رسالت بیم‌دهندگان را کامل ساختی، چنان‌که ریاستشان را در فطرت مکلّفین واجب کردی، پس منزّهی در عرصه معبودیت که چه اندازه مهربانی و معبودی جز تو نیست و در عرصه سلطنت که چقدر دادگری زیرا هماهنگی کرد رفتارت را با آنچه خردها را بر آن سرشتی و فرمانت هماهنگ آمد، آنچه را در امور عقلی و نقلی مقرّر نمودی، پس ستایش ویژۀ توست بر اندازه‌گیری نیکوی زیبایت و شکر توراست بر داوری‌ات که مستدل به کامل‌ترین دلیل‌هاست؛

فَسُبْحَانَ مَنْ لا يُسْأَلُ عَنْ فَعْلِهِ، وَ لا يُنَازَعُ فِي أَمْرِهِ، وَ سُبْحَانَ مَنْ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ، قَبْلَ ابْتِدَاءِ خَلْقِهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ يَقُومُونَ مَقَامَهُ، لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَانِ، لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ، الَّذِي شَرَّفَنَا بِأَوْصِيَاءَ، يَحْفَظُونَ الشَّرَائِعَ فِي كُلِّ الْأَزْمَانِ، وَ اللَّهُ أَكْبَرُ الَّذِي أَظْهَرَهُمْ لَنَا بِمُعْجِزَاتٍ، يَعْجِزُ عَنْهَا الثَّقَلانِ؛ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، الَّذِي أَجْرَانَا عَلَى عَوَائِدِهِ الْجَمِيلَةِ، فِي الْأُمَمِ السَّالِفِينَ؛ اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ الْعَلِيُّ، كَمَا وَجَبَ لِوَجْهِكَ الْبَقَاءُ السَّرْمَدِيُّ، وَ كَمَا جَعَلْتَ نَبِيَّنَا خَيْرَ النَّبِيِّينَ، وَ مُلُوكَنَا أَفْضَلَ الْمَخْلُوقِينَ، وَ اخْتَرْتَهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ، وَفِّقْنَا لِلسَّعْيِ إِلَى أَبْوَابِهِمُ الْعَامِرَةِ، إِلَى يَوْمِ الدِّينِ، وَ اجْعَلْ أَرْوَاحَنَا تَحِنُّ إِلَى مَوْطِئِ أَقْدَامِهِمْ؛

پس منزّه است آن‌که از کارش بازخواست نشود و با او در فرمانش منازعه و ستیز نشود، منزّه است آن‌که پیش از آغاز خلقش رحمت را بر خود واجب کرد و خدا را سپاس که به وجود زمامدارانی که جانشینان اویند، بر ما منت نهاد، اگر بر فرض محال در مکانی حاضر می‌بود و معبودی جز خدا نیست که ما را به جانشینانی که قوانینش را در همه زمان‌ها حفظ کنند برتری داد و خدا بزرگ‌تر از آن است که وصف شود که آنان را برای ما به وسیله معجزاتی نمایاند، معجزاتی که جن و انس از آوردنش ناتوان‌اند، هیچ نیرو و توان نیست جز به خدای بلندمرتبۀ بزرگ که نعمت‌های زیبایش در ملّت‌های گذشته را برای ما نیز مقرّر داشت. خدایا سپاس و ثنای برتر، ویژۀ توست، چنان‌که بر ذات ابدی بی‌نهایتت واجب آمد و همچنان‌که قرار دادی پیامبر ما را بهترین پیامبران و امامانمان را برترین آفریده‌ها و برگزیدی آنان را از روی دانش، بر همۀ جهانیان، ما را تا روز قیامت به شتافتن به درگاه آبادشان موفق بدار و ارواح ما را چنان قرار ده که عاشقانه به سوی روش و منش ایشان بگراید؛

وَ نُفُوسَنَا تَهْوِي النَّظَرَ إِلَى مَجَالِسِهِمْ وَ عَرَصَاتِهِمْ، حَتَّى كَأَنَّنَا نُخَاطِبُهُمْ فِي حُضُورِ أَشْخَاصِهِمْ، فَصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سَادَةٍ غَائِبِينَ، وَ مِنْ سُلالَةٍ طَاهِرِينِ، وَ مِنْ أَئِمَّةٍ مَعْصُومِينَ؛ اللَّهُمَّ فَأْذَنْ لَنَا بِدُخُولِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ، الَّتِي اسْتَعْبَدْتَ بِزِيَارَتِهَا أَهْلَ الْأَرَضِينَ وَ السَّمَاوَاتِ، وَ أَرْسِلْ دُمُوعَنَا بِخُشُوعِ الْمَهَابَةِ، وَ ذَلِّلْ جَوَارِحَنَا بِذُلِّ الْعُبُودِيَّةِ، وَ فَرْضِ الطَّاعَةِ حَتَّى نُقِرَّ بِمَا يَجِبُ لَهُمْ مِنَ الْأَوْصَافِ، وَ نَعْتَرِفَ بِأَنَّهُمْ شُفَعَاءُ الْخَلائِقِ، إِذَا نُصِبَتِ الْمَوَازِينُ فِي يَوْمِ الْأَعْرَافِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى، مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.

و جان‌های ما را به صورتی [قرار ده] که نظر به مجالسشان و آستانشان را دوست داشته باشد، تا آنجا که گویی در حضور خودشان با آنان به سخن برخاسته‌ایم، پس درود خدا بر ایشان، آن آقایان غایب از نظر و آن پاک نژادان و آن امامان معصوم. خدایا به ما اجازه ورود بده به این آستان‌هایی که اهل زمین‌ها و آسمان‌ها را به وسیله زیارتشان به عبادت واداشتی و اشکمان را با فروتنی آمیخته به احترام جاری کن و اعضایمان را با فروتنی بندگی و وجوب طاعت افتاده گردان تا به اوصافی که برای ایشان حتم کرده‌ای اقرار کنیم و اعتراف نماییم به اینکه ایشان در روز اعراف، زمانی که ترازوها نصب می‌شود، شفیعان خلایق‌اند، ستایش ویژۀ خداست و سلام بر بندگان برگزیده‌اش محمّد و اهل‌بیت پاکش.

پس عتبه را ببوس و وارد شو، درحالی‌که خاکسار و گریان باشی، به درستی که این جملات اجازه ورود به حریم ایشان است، درود خدا بر همه آنان.

آداب زیارت

آداب زیارت بسیار است، در این بخش به بیان چند مورد اکتفا می‌شود:

اوّل: انجام غسل، پیش از بیرون رفتن برای سفر زیارت.

دوم: ترک کلام بیهوده و لغو و دشمنی و گفتگوی بی‌منطق در راه.

سوم: غسل کردن برای زیارت هر یک از امامان و نیز اینکه بخواند دعای وارد درباره آن را و آن دعا در اول «زیارت وارث» بیاید.

چهارم: طهارت از حدث کبری و صغری.

پنجم: پوشیدن جامه‌های پاک و پاکیزه و نو و سفید بودن رنگ آن نیکوست.

ششم: گام‌ها را به وقت رفتن به روضه‌ی مقدّسه کوتاه برداشتن و به آرامی و وقار حرکت کردن و فروتن و خاکسار بودن و سر به زیر انداختن و گرایش نداشتن به این‌سو و آن‌سو.

هفتم: خوشبو کردن خود، در غیر زیارت امام حسین (علیه‌السلام).

هشتم: مشغول ساختن زبان به وقت رفتن به حرم مطهّر به ذکر و تکبیر و تحمید و تسبیح و تهلیل و دهان را به صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خوشبو کردن.

نهم: ایستادن بر در حرم شریف و درخواست اذن دخول و کوشش در تحصیل رقّت قلب و فروتنی و شکستگی خاطر با کمک تصوّر و فکر در عظمت و جلالت قدر صاحب آن مرقد منوّر، با توجه به این نکته که صاحب قبر ایستادن او را می‌بیند و کلام او را می‌شنود و سلام او را پاسخ می‌دهد، چنان‌که در وقت خواندن اذن دخول به همه این واقعیات گواهی می‌دهد و اندیشه نماید در محبّت و لطفی که ایشان به شیعیان و زائران خود دارند و دقّت کند در خرابی‌های حال خود و مخالفت‌هایی که با آن بزرگواران کرده و دستورهای زیادی که از ایشان عمل نکرده و آزارها و اذیت‌هایی که از او به ایشان یا خاصان و دوستان آن بزرگواران رسیده که بازگشت نتیجه همه این اعمال، آزردن ایشان است؛ و اگر به حقیقت و راستی، در وضع خود بنگرد، قدم‌هایش از رفتن باز بایستد و قلبش هراسان و چشمش گریان شود و این روح تمام آداب است.

در اینجا مناسب است اشعار سخاوی و روایتی را که علامه مجلسی در کتاب «بحارالانوار» از «عیون المعجزات» نقل کرده ذکر کنم:
اما اشعار سخاوی که در حال زیارت دنبال کردن آن‌ها شایسته است، این است:

قالُوا غَداً نَأْتِي دِيارَ الْحِمىٰ‌

وَيَنْزِلُ الرَّكْبُ بِمَغْناهُمُ

گفتند فردا به سرزمین قُرق شده می‌رسیم

و کاروان به دولت‌سرای آنان بار اندازد

فَكُلُّ مَنْ كانَ مُطِيعاً لَهُمْ‌

أَصْبَحَ مَسْرُوراً بِلُقْياهُمُ

پس هرکه فرمانبردار ایشان بوده

به دیدارشان شادمان گردد

قُلْتُ فَلِي ذَنْبٌ فَما حِيلَتِي‌

بِأَيِّ وَجْهٍ أَتَلَقَّاهُمُ

گفتم چاره من گنه‌کار چیست؟

و با چه رویى ایشان را دیدار کنم؟

قالُوا أَليْسَ العَفْوُ مِنْ شَأْنِهِمْ‌

لَا سِيَّما عَمَّنْ تَرَجَّاهُمُ

گفتند مگر گذشت شیوه آنان نیست

به ویژه از کسى که به آنان امید بست

فَجِئْتُهُمْ أَسْعىٰ إِلىٰ بابِهِمْ‌

أَرْجُوهُمُ طَوْراً وَأَخْشاهُمُ

پس به محضرشان آمدم و به درگاهشان شتافتم

یک بار به آنان امید دارم و بار دیگر ترس و بیم از آن‌ها

و نیز شایسته است پی‌گیر این اشعار شود:

هَا عَبْدُكَ وَاقفٌ ذَلِيْلٌ‌

بِالْبَابِ يَمُدُّ كَفَّ سَائِلٍ

این بنده تو است که خاکسارانه ایستاده

و بر درگه تو دست گدایی را برافراشته

قَدْ عَزَّ عَليَّ سُوءُ حَالِي‌

ما يَفْعَلُ مَا فَعَلْتُ عاقِلٌ

حال ِ بدِ من برایم خیلی گران است

آنچه کرده‌ام را هیچ عاقلی انجام نمی‌دهد

يَا أَكْرَمَ مَنْ رَجاهُ رَاجٍ‌

عَنْ بَابِكَ لَايُرَدُّ سَائِلٌ

ای بزرگوارترین کسی که امیدوار، به او امید دارد

از درگه تو هیچ گدایی برگردانده نمی‌شود

و هم بگوید:

شاهـا چـو تـو را سگـی ببایـد

گر من شوم آن سـگِ تـو شایـد

هستـم سگکـی ز حبـس جستـه

بـر شـاخ گــل هــوات بستــه

خود را به خودی کشیـده از جُل

پیــش تــو کشیـده از سـر ذُل

افکن نظری بر این سگ خویش

سنگـم مـزن و مرانـم از پیـش

و اما آن روایت شریف به روایت مجلسی:
وقتی ابراهیم جمّال که یکی از شیعیان بود، می‌خواست خدمت علی بن یقطین برسد، از باب اینکه ابراهیم ساربان بود و علی بن یقطین وزیر هارون‌الرشید و از نظر ظاهر، شأن ابراهیم نبود که در مجلس وزیر مملکت وارد شود، او را راه نداد!

اتفاقاً در همان سال علی بن یقطین به حج مشرّف شد، خواست در شهر مدینه خدمت حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) برسد، حضرت او را نپذیرفت؛ روز بعد آن حضرت را در بیرون خانه ملاقات کرد، عرضه داشت:
ای سید من، تقصیر من چه بوده که مرا نپذیرفتید؟ فرمود: به خاطر اینکه برادرت ابراهیم جمّال را راه ندادی و خدا امتناع فرموده از اینکه سعی تو را قبول کند، مگر بعد از آنکه ابراهیم تو را ببخشد.

علی بن یقطین گفت: گفتم: ای سید و مولای من در این وقت ابراهیم را کجا ملاقات کنم؟ من در مدینه و او در کوفه است، فرمود: هرگاه شب برسد تنها به بقیع برو، بی‌آنکه از اصحاب و غلامان تو کسی خبردار شود، در آنجا شتری زین کرده خواهی دید، آن شتر را سوار می‌شوی و به کوفه می‌روی.

شب به بقیع رفت، بر آن شتر سوار شد، به اندک زمانی به خانه ابراهیم جمّال رسید، شتر را خوابانید و در زد، ابراهیم گفت کیستی؟ گفت: علی بن یقطینم، ابراهیم گفت: علی بن یقطین بر در خانه من چه می‌کند؟! فرمود: بیا بیرون که کارم بس بزرگ است و او را سوگند داد که اذن ورود دهد، چون داخل خانه ابراهیم شد، گفت:
ای ابراهیم! آقا و مولا، از اینکه عمل مرا قبول کند امتناع فرموده، مگر آنکه تو از من بگذری! ابراهیم گفت: «غَفَرَاللهُ لَک
؛ خدا تو را بیامرزد»، پس علی بن یقطین صورت خود را بر خاک گذاشت و ابراهیم را قسم داد که پای روی صورت من بگذار و صورتم را زیر پایت بمال، ابراهیم خودداری کرد، علی بن یقطین او را سوگند داد که چنین کند. ابراهیم پا به صورت علی بن یقطین گذاشت و روی او را زیر پای خود مالید و علی بن یقطین می‌گفت: «اللَّهُمَّ اشْهَدْ؛ خدایا گواه باش».

سپس بیرون آمد و سوار بر آن مرکب شد و همان شب به مدینه بازگشت و شتر را بر در خانه حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) خوابانید، آنگاه حضرت او را اذن داد که بر آن بزرگوار وارد شود و حضرت کار او را پذیرفت.
از دقّت در این روایت معلوم می‌شود که حقوق برادران دینی تا چه اندازه پر اهمیت است!

دهم: بوسیدن عتبه عالیه و آستانه مبارکه است و شیخ شهید فرموده: اگر زیارت کننده سجده کند و نیتش این باشد که خدا را به شکرانه اینکه مرا به این مکان رسانده، سجده می‌کنم بهتر است.

یازدهم: مقدّم داشتن پای راست به وقت وارد شدن و مقدّم داشتن پای چپ به وقت بیرون آمدن، مانند ورود به مساجد و بیرون رفتن از آن‌ها.

دوازدهم: رفتن به نزد ضریح مطهّر، به طوری که بتواند خود را به آن بچسباند و توهّم آن‌که دور ایستادن ادب است خیال است، زیرا تکیه کردن بر ضریح و بوسیدن آن، در آثار وارد شده است.

سیزدهم: در وقت زیارت پشت به قبله و ایستادن رو به قبر منوّر و ظاهراً این ادب ویژه به معصوم است، چون از خواندن زیارت فارغ شد، گونه راست را به ضریح بگذارد و به حال تضرّع دعا کند، سپس گونه چپ را بگذارد و خدا را به حق صاحب قبر بخواند که او را از اهل شفاعت آن بزرگوار قرار دهد و در دعا پافشاری و اصرار ورزد، آنگاه به سمت سر مطهّر برود و رو به قبله بایستد و دعا کند.

چهاردهم: ایستادن در وقت خواندن زیارت، البته اگر عذری از ناتوانی و درد کمر و درد پا و غیر آن‌ها ندارد.

پانزدهم: گفتن تکبیر به هنگام دیدن قبر مطهّر، پیش از شروع زیارت؛ در روایتی آمده: هرکه پیش روی امام (علیه‌السلام) تکبیر گوید و پس از آن بگوید: «لَاإِلهَ إِلّا اللَّه وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ» برای او رضوان «الله الاَکبر» نوشته شود.

شانزدهم: خواندن زیارت‌های روایت شده در کتب معتبر و زیارت‌های رسیده از پیشوایان مردم اَئمه طاهرین و ترک خواندن زیارت‌های اختراع شده که بعضی بی‌خردان از عوام، آن‌ها را با بعضی از زیارات به هم وصله زده و نادانان را به آن مشغول ساخته‌اند.

شیخ کلینی از عبد الرحیم قصیر روایت کرده: که گفت: بر امام صادق (علیه‌السلام) وارد شدم و گفتم: فدایت شوم از پیش خود دعایی اختراع کردم، فرمود: مرا از اختراع خود واگذار، هرگاه تو را حاجتی دست دهد به حضرت رسول پناه بر و دو رکعت نماز بجای آر و به سوی آن حضرت هدیه کن ... تا پایان روایت.

هفدهم: بجا آوردن نماز زیارت که اقل آن دو رکعت است. شیخ شهید فرموده: اگر زیارت پیامبر است، نماز را در روضه مطهّره بخوان و اگر در حرم یکی از امامان است، در بالای سر بخوان و اگر آن دو رکعت را در مسجدی که معمولاً بالای سر قبر امامان است بخوانی جایز است و علاّمه مجلسی (رحمه‌الله‌علیه) فرموده: نماز زیارت و غیر آن را به گمان فقیر، در پشت قبر و بالای سر بجا آوردن بهتر است و علاّمه بحرالعلوم نیز در کتاب «دُرّه» فرموده است:

وَمِنْ حَدِيثِ كَرْبَلا وَالْكَعْبةِ

لِكَرْبَلَا بانَ عُلُوُّ الرُّتْبَةِ

از داستان کربلا و کعبه اینکه

کربلا را برتری رتبه است آشکار شده

وَغَيْرُها مِنْ سَائِرِ الْمَشاهِدِ

أَمْثالُها بِالنَّقْلِ ذِي الشَّوَاهِدِ

و غیر آن از سایر مشاهد

مانند آن است به موجب روایات با شواهد

وَراعِ فِيهِنَّ اقْتِرابَ الرَّمْسِ‌

وَ آثِرِ الصَّلَاةَ عِنْدَ الرَّأْسِ

نزدیکی به قبر را در آن مشاهد رعایت کن

و نماز خواندن بالای سر را انتخاب کن

وَصَلِّ خَلْفَ الْقَبْرِ فَالصَّحِيحُ‌

كَغَيْرِهِ فِي نَدْبِها صَرِيحٌ

و در پشت قبر نماز بخوان که روایت صحیح

و غیر صحیح در استحباب آن صریح است

وَالْفَرْقُ بَيْنَ هَذِهِ الْقُبُورِ

وَغَيْرِها كالنُّورِ فَوْقَ الطُّورِ

و فرق بین این قبور شریف

و قبرهای دیگر مانند نور بالای طور است

فَالسَّعْيُ لِلصَّلاةِ عِنْدَها نُدِبَ‌

وَقُرْبُها بَلِ اللُّصُوقُ قَدْ طُلِبَ

پس کوشش برای نماز در کنار آن‌ها مستحب است

و نزدیکی بلکه چسبیدن به آن‌ها مطلوب است

هجدهم: اگر برای آن زیارتی که نماز می‌خوانی، کیفیت ویژه‌ای برای نمازش ذکر نفرموده باشند، در رکعت اول آن سوره «یس» و در رکعت دوم سوره «الرحمن» بخوان و بعد از نماز به آنچه وارد شده دعا کن یا به آنچه برای دین و دنیای خود به خاطرت می‌رسد و دعا را فراگیر قرار ده [یعنی در حق دیگران نیز دعا کن] زیرا که به اجابت نزدیک‌تر است.

نوزدهم: شیخ شهید فرموده: کسی که وارد حرم مطهر شود و ببیند نماز جماعت برپا شده، پیش از زیارت ابتدا به نماز کند و همچنین اگر وقت نماز شده، زیارت را ترک کند و وارد نماز گردد و اگر وقت نماز نیست، شروع به زیارت بهتر است، چراکه زیارت نهایت مقصد اوست و اگر بین زیارت، نماز اقامه شد، برای زائران مستحب است زیارت را قطع کنند و به نماز روی آرند که ترک نماز کراهت دارد و بر کارگزاران حرم است که مردم را امر به نماز کنند.

بیستم: شیخ شهید تلاوت قرآن را نزد ضریح‌های مطهره و هدیه کردن آن را به روح مقدس امام زیارت شده، از جمله آداب زیارت شمرده که سود آن به زیارت کننده باز می‌گردد و دربردارندۀ تعظیم امام زیارت‌شده (علیه‌السلام) نیز می‌گردد.

بیست‌ویکم: ترک کردن سخنان ناشایست و کلمات لغو و بیهوده و دوری جستن از صحبت‌های دنیایی که همیشه در هرجا مذموم و قبیح و مانع رزق و موجب سنگدلی است، به ویژه در این بارگاه‌های مطهر و قبه‌های بلندپایه که خدا در سوره «نور» از بزرگی و جلالت آن‌ها خبر می‌دهد، آنجا که می‌فرماید: ﴿فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ...﴾ تا پایان آیه.

بیست‌ودوم: بلند نکردن صدای خود در وقت زیارت، چنان‌که در «هدیة الزائرین» ذکر کردم.

بیست‌وسوم: وداع کردن امام، در وقت بیرون رفتن از شهر آن حضرت به زیارت وداعی که در روایت رسیده است یا به غیر آن.

بیست‌وچهارم: توبه و استغفار کردن از گناهان و بهتر کردن حال و کردار و گفتار خود، پس از فراغ از زیارت از آنچه پیش از زیارت دارا بوده است.

بیست‌وپنجم: انفاق کردن به خادمان آستانه شریفه به اندازه‌ای که میسر است و شایسته است خدام آن محل شریف از اهل خیر و صلاح و صاحب دین و مروت باشند و آنچه از زائران می‌بینند تحمل کنند و خشم خود را بر ایشان فرو نشانند؛ و بر آنان سختی و درشتی روا ندارند و بر برآوردن حاجات محتاجان اقدام کنند و غریبان را در صورت گم‌کردن راه مقصد، راهنمایی و دلالت نمایند. در هر صورت خدام باید در خدمات لازمه، از تنظیف و حراست و محافظت زائران و غیره به درستی و راستی مشغول باشند.

بیست‌وششم: انفاق و احسان بر تهیدستان مجاور حرم و مساکین آبرومند شهر امام زیارت شده به ویژه سادات و اهل علم و آنان‌که فقط مشغول تحصیل دانش‌اند و به تلخی غربت و تنگدستی مبتلایند و همواره پرچم بزرگداشت شعائر الهی را بر پا کرده و جهاتی را دارا هستند که ملاحظه هر یک از آن‌ها، در لزوم اعانت و رعایت آن‌ها کافی است.

بیست‌وهفتم: شیخ شهید فرموده: از جمله آداب، شتاب کردن در برگشت از شهر زیارتی است، البته زمانی که بهره خود را از زیارت درک کرده باشد و این شتاب برای فزونی تعظیم و احترام و شدت شوق به رجوع، برای زیارت پس از آن است.

و نیز فرموده: زنان در وقت زیارت، باید خود را از مردان جدا کرده و تنها به زیارت بپردازند و اگر شب به زیارت اقدام کنند بهتر است؛ و باید در وضع ظاهر خود تغییر دهند، یعنی لباس عالی و خوب را به لباس‌های معمولی تبدیل کنند تا شناخته نشوند و حتی الامکان دور از چشم و پنهان بیرون آیند که کمتر دیده شوند و شناخته گردند و نیز اگر همراه مردان زیارت کنند جایز است، اگر چه کراهت دارد.

نویسنده گوید: از این کلمات، کثرت قبح و زشتی آنچه فعلاً معمول شده که زنان به اسم تشرّف به زیارت، خود را آرایش کرده، با لباس‌های نفیس از خانه‌ها بیرون می‌آیند و در حرم‌های مطهر با نامحرمان برخورد می‌کنند و به بدن‌های ایشان فشار می‌آورند یا خود را متّصل به ضرایح مطهر کرده، یا روبروی مردان نشسته مشغول به زیارت خواندن شده، و حواس مردم را پریشان کرده، عبادت‌کنندگان از زائران و نمازگزاران و متضرّعان و گریه کنندگان را از کار خود بازداشته و داخل در زمرۀ آنان که راه خدا را به روی بندگان خدا می‌بندند می‌شوند و غیر این‌ها، در حقیقت، زیارت این‌گونه از زنان را باید از منکرات شرع شمرد، نه از عبادات و داخل در محرمات دانست نه قُرُبات.

از حضرت صادق (علیه‌السلام) روایت شده: که امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به اهل عراق فرمود:

يا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُوَافِينَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَمَا تَسْتَحْيُونَ و قال لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لا يَغَارُ.

ای اهل عراق، به من خبر رسیده که زنان شما در کوچه و بازار، به نامحرمان برمی‌خورند، آیا حیا نمی‌کنید؟ سپس فرمود: خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.

و فی الفقیه روى الأصبغ بن نباتة عن أمیر المؤمنین علیه السلام قال سمعته یقول:

«يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاتُ الْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ».

و در کتاب «من‌لایحضره الفقیه» أصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) روایت کرده است که گوید: از آن حضرت شنیدم می‌فرمود: در آخر الزمان و نزدیکی قیامت که بدترین زمان‌هاست آشکارمی‌شوند زنانی که برهنه و عریان‌اند و خود را برای مردان بیگانه آرایش می‌کنند، این‌ها از دین خارجند و در فتنه‌ها داخلند، به شهوات مایلند و به سوی لذّت‌ها شتابانند و حلال شمارندگان محرّماتند، جاودانه در دوزخ‌اند!

بیست‌وهشتم: شایسته است، اوقاتی که زائر زیاد است، کسانی که نزدیک‌تر به ضریح هستند، زیارت خود را خلاصه‌تر کرده و از ضریح دور شوند تا دیگران هم مانند آنان به ضریح دست یابند.

نویسنده گوید: ما در مقام «زیارات حضرت سید الشهداء» (علیه‌السلام) آدابی را که باید زائران آن جناب توجّه کنند، نقل خواهیم کرد.

اعمال روز بیستم جمادی ‌الآخر روز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)

میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) را خدمت امام زمان (عج) و تمام شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

اعمال روز بیستم جمادی ‌الآخر روز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)

در این روز در سال پنجم یا دوم از بعثت، ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) واقع شده و در آن انجام چند عمل شایسته است.

اوّل: روزه گرفتن.

دوّم: رساندن خیرات و صدقات به مؤمنان.

سوم: زیارت نمودن آن بانوی دنیا و آخرت که کیفیت «زیارت آن حضرت»، پس از این خواهد آمد.

در تعیین جای قبر آن مظلومه اختلاف شده است. طایفه‌ای گفته‌اند: در روضه که بین قبر و منبر است مدفون می‌باشد و بعضی گفته‌اند: در خانه خویش دفن شده و گروه سوم گفته‌اند: قبر مطهّرش در بقیع است و آنچه را اصحاب ما بیشتر اعتقاد بر آن دارند، این است که آن مظلومه نزد روضه زیارت شود و کسی که آن معظّمه را در این سه موضع زیارت کند، افضل است.

چون برای زیارت آن ممتحنه، در این مکان‌ها ایستادی بگو:

يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.

ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت، ما بر این باوریم که دوستان و تصدیق‌کنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و جانشینش برای ما آورده شکیبایی کننده‌ایم، پس از تو درخواست می‌کنیم، اگر تصدیق‌کننده تو بوده‌ایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش مرتبط کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب دوستی تو پاک شده‌ایم.

و نیز مستحب است بگویی:

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللّٰهِ؛

سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر پیامبر خدا، سلام بر تو ای دختر محبوب خدا، سلام بر تو ای دختر دوست صمیمی خدا، سلام بر تو ای دختر برگزیده خدا، سلام بر تو ای دختر امین خدا، سلام بر تو ای دختر بهترین خلق خدا، سلام بر تو ای دختر برترین پیامبران خدا و رسولان و فرشتگانش، سلام بر تو ای دختر بهترین مخلوقات، سلام بر تو ای بانوی بانوان جهان از گذشتگان و آیندگان، سلام بر تو ای همسر ولی خدا و بهترین خلق بعد از رسول خدا؛

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ رُوحِكِ وَبَدَنِكِ؛

سلام بر تو ای مادر حسن و حسین، دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای صدّیقه شهیده، سلام بر تو ای خشنود از خدا و خدا خشنود از تو، سلام بر تو ای فاضله پاکیزه، سلام بر تو ای حوریه در لباس انسان، سلام بر تو ای پرهیزگار پاک، سلام بر تو ای هم‌سخن با ملائکه و ای بسیار دانا، سلام بر تو ای ستمدیده، ای که حقت غصب شده، سلام بر تو ای سرکوب شده و پس‌زده شدۀ دشمن، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای فاطمه دختر رسول خدا، درود خدا بر تو روح و تن تو؛

أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذىٰ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَمَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ لِأَنَّكِ بِضْعَةٌ مِنْهُ وَرُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ ، أُشْهِدُ اللّٰهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِّي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلَىٰ مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مَتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ، مُعادٍ لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفَىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جازِياً وَ مُثِيباً.

گواهی می‌دهم که بر برهانی روشن از سوی پروردگارت از جهان درگذشتی و هرکه تو را شاد کرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را شاد نمود و هرکه به تو جفا کرد، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) جفا کرد و هرکه تو را آزرد، رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) را آزرد و هرکه به تو پیوست، به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) پیوست و هر که از تو برید، از رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) برید، چراکه تو پاره تن او و روح بین دو پهلوی او هستی، خدا و رسولان خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیرم که من خشنودم از کسی که تو از او خشنودی و خشمگینم بر کسی که تو بر او خشمگینی و بیزارم از هر که تو از او بیزاری و دوست دارم هرکه را تو دوست داری و دشمنم هرکه را تو با او دشمنی و متنفّرم از هرکه تو از او نفرت داری و محبّت دارم به هرکه تو به او محبّت داری و خدا برای شهادت و حسابرسی و کیفر دهی و پاداش دهی کافی است.

آنگاه بر رسول خدا و ائمه طاهرین صلوات می‌فرستی.

مؤلّف گوید: ما برای «روز سوم جمادی‌الآخر» زیارتی دیگر برای حضرت فاطمه نقل کردیم و نیز علما زیارت مفصّلی برای آن مظلومه نقل کرده‌اند که مثل همین زیارت نقل‌شده از شیخ طوسی است. اول آن «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ» است تا «أُشْهِدُ اللَّهَ وَرُسُلَهُ وَمَلائِکَتَهُ» و از اینجا به بعد آن چنین است:

أُشْهِدُ اللّٰهَ وَ مَلائِكَتَهُ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاكِ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكِ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكِ، أَنَا يَا مَوْلاتِي بِكِ وَبِأَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكِ مُوقِنٌ، وَبِوِلايَتِهِمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ، أَشْهَدُ أَنَّ الدِّينَ دِينُهُمْ، وَالْحُكْمَ حُكْمُهُمْ، وَهُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللّٰهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَدَعَوْا إِلَىٰ سَبِيلِ اللّٰهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، لَاتَأْخُذُهُمْ فِي اللّٰهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكِ وَعَلَىٰ أَبِيكِ وَبَعْلِكِ وَذُرِّيَّتِكِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَصَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ، الْمَغْصُوبَةِ حَقُّها، الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُها، الْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا، الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا، الْمَقْتُولِ وَلَدُها، فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِكَ، وَبَضْعَةِ لَحْمِهِ؛

خدا و فرشتگانش را گواه می‌گیریم که من دوستم با هرکه تو را دوست دارد و دشمنم با هرکه با تو دشمن است و در جنگم با کسی که با تو بجنگد، من ای سرپرستم یقین دارم به تو و پدر و همسر تو و امامان از فرزندانت و به ولایتشان مؤمنم و به پیروی از آنان پای‌بندم، گواهی می‌دهم که دین، دین آن‌هاست و فرمان، فرمان آن‌ها و آنان از جانب خدا آنچه را باید، رساندند و به راه خدا با حکمت و موعظه حسنه دعوت کردند و در راه خدا به ملامت ملامت‌کنندگان اعتنا ننمودند و درودهای خدا بر تو و پدر و همسر تو و فرزندانت، امامان پاک، خدایا درود فرست بر محمّد و اهل‌بیتش و درود فرست بر بتول پاک، صدّیقه، معصومه، پرهیزکار، پاکیزه، خشنود از حق، خدا خشنود از او، پاک تربیت، رشیده، مظلومه، پس‌راندۀ دشمن، غصب شده حق، منع شده از ارث، پهلو شکسته، ستم شده بر شوهرش، کشته شده فرزندش، فاطمه دختر رسولت و پاره تنش؛

وَصَمِيمِ قَلْبِهِ، وَفِلْذَةِ كَبِدِهِ، وَالنُّخْبَةِ مِنْكَ لَهُ، وَالتُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِها وَصِيَّهُ، وَحَبِيبَةِ الْمُصْطَفىٰ، وَقَرِينَةِ الْمُرْتَضىٰ، وَسَيِّدَةِ النِّساءِ، وَمُبَشِّرَةِ الْأَوْلِياءِ، حَلِيفَةِ الْوَرَعِ وَالزُّهْدِ، وَتُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَالْخُلْدِ الَّتِي شَرَّفْتَ مَوْلِدَها بِنِساءِ الْجَنَّةِ، وَسَلَلْتَ مِنْها أَنْوارَ الْأَئِمَّةِ، وَأَرْخَيْتَ دُونَها حِجابَ النُّبُوَّةِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْها صَلاةً تَزِيدُ فِي مَحَلِّها عِنْدَكَ، وَشَرَفِها لَدَيْكَ، وَمَنْزِلَتِها مِنْ رِضَاكَ، وَبَلِّغْها مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً، وَآتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي حُبِّها فَضْلاً وَ إِحْسَاناً وَرَحْمَةً وَغُفْراناً إِنَّكَ ذُو الْعَفْوِ الْكَرِيمِ.

و خالص قلبش و جگر گوشه‌اش و انتخاب شده از سوی تو و هدیه‌ای که به جانشینش اختصاص دادی و محبوبه مصطفی و همسر مرتضی، بانوی بانوان و مژده‌دهنده اولیاء و هم پیمان پرهیزکاری و زهد و سیب فردوس و بهشت جاوید، بانویی که شرافت دادی تولّدش را به زنان بهشت و بیرون آوردی انوار امامان را از صدف وجود او و انداختی در برابرش پرده نبوّت را. خدایا بر او درود فرست، درودی که بر مقامش نزد تو بیفزاید و بر شرفش در پیشگاهت و بر منزلتش از خشنودی‌ات و به او از سوی ما درود و سلام برسان و به ما در راه دوستی‌اش از سوی خود، فضل و احسان و رحمت و آمرزش عطا فرما، تو صاحب گذشت و بزرگ‌منش و مهمان‌نوازی.

مؤلّف گوید: شیخ در «تهذیب» فرموده: آنچه در فضل زیارت آن معظّمه روایت شده، بیشتر از آن است که شمارش شود و علامه مجلسی از کتاب «مصباح الانوار» نقل کرده: از حضرت فاطمه روایت شده: پدرم به من فرمود: هرکه بر تو صلوات فرستد، حق‌تعالی او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم به من ملحق کند.

اعمال روز سوم جمادی ‌الآخر روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)

شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س) را خدمت امام زمان (عج) و تمام شیعیان و دوستداران آن حضرت تسلیت و تعزیت عرض می نمایم.

اعمال روز سوم جمادی ‌الآخر

در این روز در سال یازدهم شهادت حضرت فاطمه (صلوات‌الله‌علیها) واقع شده و شیعیان باید در این روز، به مراسم سوگواری آن حضرت قیام کنند و آن مظلومه را زیارت و بر ستمگران و غاصبان حق او نفرین کنند.

سید ابن طاووس در کتاب «اقبال» پس از ذکر شهادت آن حضرت در این روز، این زیارت را برای آن بانوی بزرگ ذکر کرده:

السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا وَالِدَةَ الْحُجَجِ عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَمْنُوعَةُ حَقَّهَا

سلام بر تو ای بانوی بانوان جهانیان، سلام بر تو ای مادر حجت‌های الهی بر همه مردم، سلام بر تو ای ستمدیده محروم گشته از حق خویش

پس بگو:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمَتِكَ وَ ابْنَةِ نَبِيِّكَ، وَ زَوْجَةِ وَصِيِّ نَبِيِّكَ، صَلاةً تُزْلِفُهَا فَوْقَ زُلْفَى عِبَادِكَ الْمُكَرَّمِينَ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ أَهْلِ الْأَرَضِينَ.

خدایا درود فرست بر کنیزت و دختر پیامبرت و همسر جانشین پیامبرت، درودی که بر فراز جایگاه بندگان گرامی‌ات از اهل آسمان‌ها و زمین‌ها جایش دهی.

به تحقیق روایت شده: هرکه آن حضرت را به این شیوه زیارت کند و از خدا آمرزش بخواهد، حق‌تعالی گناهانش را بیامرزد و او را وارد بهشت کند.

نویسنده گوید: فرزند سید ابن طاووس هم این زیارت را در کتاب «روائد الفوائد» نقل کرده و گفته است که ویژۀ روز شهادت آن حضرت یعنی سوم جمادی‌الآخر می‌باشد و کیفیت زیارت را به این طریق بیان فرموده:

می‌خوانی نماز زیارت یا نماز خود آن حضرت را که دو رکعت است و در هر رکعت پس از سوره «حمد» «شصت مرتبه» سوره «توحید» و اگر نتوانستی در رکعت اول پس از سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحید» و در رکعت دوم سوره «کافرون» را می‌خوانی و چون سلام دادی بگو: «السَّلامُ عَلَیْکِ..» تا آخر زیارت یاد شده.

زیارت حضرت رسول خدا (ص) و ائمه هدی (ع) در روزهای جمعه از راه دور

شیخ طوسی در «مصباح» و سید ابن طاووس در کتاب «جمال الاُسبوع» در رابطه با اعمال روز جمعه فرموده‌اند: زیارت رسول خدا در روز جمعه مستحب است و از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند: هرکه در شهر خود باشد و بخواهد قبر رسول خدا و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین و سایر حجّت‌های پاک خدا را زیارت کند، در روز جمعه غسل کند و دو جامه پاکیزه بپوشد و به صحرایی برود و به روایت دیگر بر بام خانه بالا رود، چهار رکعت نماز با هر سوره‌ای که ممکن شود بخواند و پس از پایان نماز، رو به قبله بایستد و بگوید:

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ الْمُرْسَلُ، وَالْوَصِيُّ الْمُرْتَضىٰ، وَالسَّيِّدَةُ الْكُبْرىٰ، وَالسَّيِّدَةُ الزَّهْراءُ، وَالسِّبْطانِ الْمُنْتَجَبانِ، وَالْأَوْلادُ الْأَعْلامُ، وَالْأُمَناءُ الْمُنْتَجَبُونَ، جِئْتُ انْقِطاعاً إِلَيْكُمْ وَ إِلَى آبَائِكُمْ وَ وَلَدِكُمُ الْخَلَفِ عَلَى بَرَكَةِ الْحَقِّ، فَقَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ، وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ، حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بِدِينِهِ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ، إِنِّي لَمِنَ الْقَائِلِينَ بِفَضْلِكُمْ، مُقِرٌّ بِرَجْعَتِكُمْ، لا أُنْكِرُ لِلَّهِ قُدْرَةً، وَ لا أَزْعُمُ إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ؛ سُبْحَانَ اللَّهِ ذِي الْمُلْكِ وَ الْمَلَكُوتِ، يُسَبِّحُ اللَّهَ بِأَسْمَائِهِ جَمِيعُ خَلْقِهِ، وَ السَّلامُ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ، وَ السَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.

سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای پیامبر، سلام بر تو ای پیامبر فرستاده شده و بر جانشین ملقّب به مرتضی و بانوی بزرگ و سیده زهرا و دو فرزندزاده برگزیده و اولاد برجسته و امینان نجیبت با جدایی از خلق به سوی شما و پدرانتان و فرزندتان، آن یادگاران صالح به برکت حق آمدم، دلم تسلیم شماست، یاری‌ام برای شما آماده است تا خدا به دینش حکم کند، با شمایم با شما، نه با دشمنان شما، من به برتری شما گویایم و به رجعت شما اقرار دارم، هیچ قدرتی را بر خدا انکار ندارم و گمان ندارم جز آنچه را خدا خواسته باشد، منزّه است خدا، دارندۀ فرمانروایی و توانمندی، خدا را با نام‌هایش همه خلقش تسبیح می‌کنند؛ سلام بر جان‌ها و بدن‌های شما و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد.

نویسنده گوید: روایات بسیار وارد شده که از هر کجا سلام و صلوات بر رسول خدا (صلى‌اللّه‌علیه‌و‌آله) فرستاده شود، به آن حضرت می‌رسد.
در روایتى وارد شده: فرشته‌ای گمارده شده که هر مؤمنى بگوید:
«صَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ» آن فرشته در پاسخ او بگوید: «وَ عَلَیْکَ»، پس از آن به حضرت عرض کند: اى رسول خدا فلان شخص بر شما سلام داد، آن حضرت فرماید: «وَ عَلَیْهِ السَّلامُ».
در روایت معتبر آمده، آن حضرت فرمود: هرکه قبر مرا پس از مرگ من زیارت کند مانند کسی است که در حیاتم به‌سوی من هجرت کرده، پس هرگاه استطاعت ندارید به زیارت قبر من آیید، به‌سوی من سلام فرستید که آن سلام به من خواهد رسید.

اخبار با این مضمون بسیار است و ما در باب اول در ذکر زیارت حجّت‌های پاک خداوند در ایام هفته، دو زیارت برای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در «روز شنبه» نقل کردیم، اگر خواستی به آنجا مراجعه کن و خود را به فیض خواندن آن‌ها نائل ساز؛ [در زیارت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در اذن دخول رواق مطهرش «زیارت مختصری از پیامبر» (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بیاید.]

شایسته است صلوات فرستادن بر آن حضرت به آن صلواتی که حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در یکی از خطبه‌های خود در روز جمعه، بر آن جناب فرستاد، این صلوات در کتاب «روضه کافی» چنین است:

﴿إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلاٰئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً﴾ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَحَنَّنْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّمْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَأَ فْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبَارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ وَتَحَنَّنْتَ وَسَلَّمْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ؛

همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر رحمت و درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود بفرستید و آن‌گونه که سزاوار است تسلیم [او] باشید، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت ده و بر محمّد و خاندان محمّد مهر ورز و بر محمّد و خاندان محمّد سلام فرست، همانند برترین درود و برکت و رحمت و مهرورزی و سلامی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستوده و بزرگواری؛

اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً الْوَسِيلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضِيلَةَ وَالْمَنْزِلَةَ الْكَرِيمَةَ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعْظَمَ الْخَلائِقِ كُلِّهِمْ شَرَفاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَأَقْرَبَهُمْ مِنْكَ مَقْعَداً، وَأَوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ جَاهاً، وَأَفْضَلَهُمْ عِنْدَكَ مَنْزِلَةً وَنَصِيباً . اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً أَشْرَفَ الْمَقامِ، وَحِبَاءَ السَّلامِ، وَشَفاعَةَ الْإِسْلامِ . اللّٰهُمَّ وَأَلْحِقْنا بِهِ غَيْرَ خَزايا وَلَا ناكِثِينَ وَلَا نادِمِينَ وَلَا مُبَدِّلِينَ إِلٰهَ الْحَقِّ آمِينَ.

خدایا به محمّد عطا کن وسیله و برجستگی و برتری و مرتبۀ بلند و منزلت کریمانه. خدایا قرار ده محمّد و خاندان محمّد را بزرگ‌ترین همه خلایق، از جهت شرافت و نزدیک‌ترین آن‌ها به خود از نظر جایگاه و آبرومندترینشان در روز قیامت از جهت شرف و عزت و برترینشان در پیشگاهت از حیث منزلت و بهره‌مندی. خدایا به محمّد شریف‌ترین مقام و جایزه و سلام و شفاعت اسلام را عطا کن. خدایا ما را به او متصل کن نه با رسوایی و پیمان‌شکنی و پشیمانی و تغییر حقایق، ای معبود حق دعاها مستجاب باد.

اعمال روز نهم ماه ربیع‌ الاول

روز عید بزرگ است و روز عید بقر است و برای آن شرح مفصلی است که در جای خود ذکر شده.

در روایتی آمده: هرکه در این روز چیزی انفاق کند، گناهانش آمرزیده می‌شود؛ و گفته‌اند: در این روز مستحب است: خوراندن غذا به برادران مؤمن و خشنود گرداندن ایشان و توسعه دادن در نفقه بر اهل و عیال و پوشیدن جامه‌های نو و شکر و عبادت حق‌تعالی.

این روز، روز برطرف شدن غم‌ها و روز بسیار شریفی است و چون روز هشتم ماه شهادت امام عسکری (علیه‌السلام) بوده و این روز، روز اول امامت حضرت صاحب‌الزمان (ارواح العالمین فداه) است، سبب مزید شرافتش خواهد بود.

صلوات بر حضرت مهدی (عج)

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ، وَصَلِّ عَلَىٰ وَلِيِّ الْحَسَنِ وَوَصِيِّهِ وَوارِثِهِ، الْقائِمِ بِأَمْرِكَ، وَالْغائِبِ فِي خَلْقِكَ، وَالْمُنْتَظِرِ لِإِذْنِكَ، اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ، وَقَرِّبْ بُعْدَهُ، وَأَنْجِزْ وَعْدَهُ، وَأَوْفِ عَهْدَهُ، وَاكْشِفْ عَنْ بَأْسِهِ حِجابَ الْغَيْبَةِ، وَأَظْهِرْ بِظُهُورِهِ صَحائِفَ الْمِحْنَةِ، وَقَدِّمْ أَمامَهُ الرُّعْبَ، وَثَبِّتْ بِهِ الْقَلْبَ، وَأَقِمْ بِهِ الْحَرْبَ، وَأَيِّدْهُ بِجُنْدٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمِينَ، وَسَلِّطْهُ عَلَىٰ أَعْداءِ دِينِكَ أَجْمَعِينَ، وَأَلْهِمْهُ أَنْ لَايَدَعَ مِنْهُمْ رُكْناً إِلّا هَدَّهُ، وَلَا هاماً إِلّا قَدَّهُ ، وَلَا كَيْداً إِلّا رَدَّهُ، وَلَا فاسِقاً إِلّا حَدَّهُ؛

خدایا بر محمد و اهل‌بیتش و بر نماینده و جانشین و وارث حسن درود فرست، آن قیام‌کننده به فرمانت و پنهان در میان بندگانت و چشم‌انتظار اجازه‌ات، خدایا بر او درود فرست و دوری‌اش را نزدیک ساز و وعده‌اش را به انجام رسان و عهدش را وفا کن و از نیرومندی و قدرتش پرده غیبت را برطرف فرما و به ظهورش اوراق محنت را پشت سر انداز و ترس در دل دشمنان را پیش رویش پیش انداز و دل را به او آرامش ده و جنگ با سرکشان را به او برپا کن و به لشگری از فرشتگان نشان‌دار تأییدش نما و بر تمام دشمنان دینت، چیره‌اش ساز و به او الهام کن که پایه‌ای از دشمنان را نگذارد جز اینکه درهم کوبد و سری را مگر دونیم کند و نیرنگی را مگر بازگرداند و بدکاری را مگر حدّ بزند؛

وَلَا فِرْعَوْناً إِلّا أَهْلَكَهُ، وَلَا سِتْراً إِلّا هَتَكَهُ، وَلَا عَلَماً إِلّا نَكَّسَهُ، وَلَا سُلْطاناً إِلّا كَسَبَهُ، وَلَا رُمْحاً إِلّا قَصَفَهُ، وَلَا مِطْرَداً إِلّا خَرَقَهُ، وَلَا جُنْداً إِلّا فَرَّقَهُ، وَلَا مِنْبَراً إِلّا أَحْرَقَهُ، وَلَا سَيْفاً إِلّا كَسَرَهُ، وَلَا صَنَماً إِلّا رَضَّهُ، وَلَا دَماً إِلّا أَراقَهُ، وَلَا جَوْراً إِلّا أَبادَهُ، وَلَا حِصْناً إِلّا هَدَمَهُ، وَلَا باباً إِلّا رَدَمَهُ، وَلَا قَصْراً إِلّا خَرَّبَهُ ، وَلَا مَسْكَناً إِلّا فَتَّشَهُ، وَلَا سَهْلاً إِلّا أَوْطَأَهُ، وَلَا جَبَلاً إِلّا صَعِدَهُ، وَلَا كَنْزاً إِلّا أَخْرَجَهُ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

و فرعون مسلکی را مگر هلاک کند و پرده‌ای را مگر بدرد و پرچمی را مگر سرنگون نماید و قدرتی را مگر به دست گیرد و نیزه‌ای را مگر دونیم کند و زوبینی را مگر پاره کند و لشگری را مگر پراکنده سازد و منبری را مگر بسوزاند (منبر ستمکاران اموی مسلک) و شمشیری را مگر بشکند و بتی را مگر لگدکوب نماید و خونی را مگر بریزد و ستمی را مگر از میان بردارد و قلعه‌ای را مگر ویران کند و دری را مگر ببندد و کاخی را مگر خراب کند و مسکنی را مگر بازرسی نماید و زمین همواری را مگر زیر پا گذارد و کوهی را مگر بالا رود و گنجی را مگر بیرون آورد، به مهربانی‌ات ای مهربان‌ترین مهربانان.